به گزارش قدس آنلاین، این روزها مناسبات ایران و تاجیکستان وارد مرحله کم سابقهای شده که میشود گفت تنها بر محور"بهانهها" حرکت میکند.
جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور مهم در منطقه خاورمیانه و با داشتن سیاستهای تاثیرگذار که طی چند سال اخیر مشهودتر هم شده، همواره بر داشتن روابط دوستانه با همسایگان و همه کشورهای جهان بر پایه اعتماد دوجانبه تاکید کرده است. به ویژه اگر با کشوری که دارای زبان، پیشینه تاریخی و فرهنگی مشترک باشد، این روابط را با استحکام بیشتری دنبال میکند.
حال کشوری مانند تاجیکستان که اشتراک زبانی و فرهنگی گسترده با ایران دارد، قطعاً سیاست تهران در این کشور در راستای رشد و توسعه آن، حل مسالمتآمیز اختلافات داخلی و رویکردی میانجیگرانه در این امر است. این موضوع در دوران جنگ داخلی تاجیکستان و میانجیگری ایران برای حل اختلافات آنها در تاریخ ثبت و ضبط شده و به هیچ عنوان قابل انکار نیست.
اما طی چند سال اخیر و پس از حضور رهبر نهضت اسلامی تاجیکستان در تهران به منظور شرکت در کنفرانس وحدت اسلامی، دولت تاجیکستان به این بهانه که ایران مسئولان حزب ممنوعه و مخالف دولت تاجیکستان را به حضور پذیرفته، شروع به تنشزایی در مناسبات دو کشور کرد.
تشریح این موضوع که تا به حال دولت دوشنبه در کدام زمینهها همکاریها با ایران را تعلیق و چه اتهاماتی را برای بدتر کردن روابط دنبال کرده است، نوشتار دیگری را میطلبد. مسئله اصلی بیان این نکته است که در حال حاضر اختلافات تاجیکستان با ایران در متون مختلف خبری و تحلیلی، آگاهانه یا ناآگاهانه در مسیر اشتباهی قرار گرفته است.
وضعیتی که اکنون در مناسبات تهران و دوشنبه وجود دارد را نمیشود فقط در چارچوب برداشت اشتباه و سوء تفاهم دولت تاجیکستان تحلیل کرد یا اینکه حزب یا فردی را موجب سردی روابط دانست. آنچه وجود دارد تغییر مسیر سیاسی دولت تاجیکستان در نتیجه انگیزههای بیرونی است.
محی الدین کبیری، رهبر حزب نهضت اسلامی تاجیکستان علاوه بر سفر به ایران، به ترکیه، آلمان، اتریش و بروکسل سفر کرده و با مقامات آنها دیدار داشته است. حتی شرکت کبیری در کنفرانس سالانه حقوق بشر سازمان همکاری و امنیت اروپا و سخنرانی در آن، مورد دیگری از روابط نهضت اسلامی تاجیکستان با کشورهای مختلف است.
رهبر حزب نهضت اسلامی تاجیکستان اخیراً هم به مالزی سفر کرد و مورد استقبال مقامات این کشور قرار گرفت. آیا این موارد برای مقامات تاجیکستان گزارش نشده است؟
کبیری طی مصاحبهای گفته بود که "اگر سبب سردی روابط ایران و تاجیکستان واقعاً حضور من در تهران بوده است، پس رئیس جمهور تاجیکستان میبایست این موضع را در برابر مالزی هم اتخاذ میکرد و این کشور را به باد انتقاد میگرفت، کشوری که مدتی پیش به آن سفر کردم".
بدین ترتیب آنچه دولت تاجیکستان مقدمه سرد کردن روابط با ایران قرار داده، یک بهانه است. حال رابطه تاجیکستان با عربستان سعودی به دنبال انگیزههای مالی و تلاش ریاض برای بدتر کردن روابط دوشنبه و تهران یا رابطه با هر کشور دیگری، تا حدودی میتواند در چارچوب سوء تفاهم باشد، اما این مورد هم حدی دارد و فراتر از آن قابل تصور نیست.
از این رو، باید به موضوع بهانه بودن برخی مواضع و وجود ترغیبهای خارجی در تحلیل روابط ایران و تاجیکستان توجه شود و مقصر را یک گروه یا فرد خاص ندانست تا بشود علت اصلی وضعیت فعلی مناسبات دو کشور را درک و تفسیر کرد.
نظر شما