تحولات لبنان و فلسطین

جوین - روایت زندگی سخت بانوی معلول جوینی که بار زندگی همسر معلولش را هم به دوش گرفته است.

دو بانوی معلول  شهرستان جوین از سختی معیشت سخن می گویند

به گزارش خبرنگار قدس آنلاین، بانوی ناشنوای جوینی که به خاطر معلولیت همسرش بار زندگی را بردوش گرفته و مخارج همسر و دو فرزندش را با دستان خودش تامین می کند.  

زهرا ایلدر آبای، بانوی معلول ناشنوا که معلولیت نتوانسته، برایش محدودیت ایجاد کند و اینک به خاطر معلولیت جسمی همسرش، بار زندگی را بردوش گرفته و مخارج همسر و هچنین دو فرزندش را با دستان خودش تامین می کند.  

وی با همان سختی که در تکلم دارد با ما سخن می گوید و گاهی برای بیان جملاتی که ما از فهمیدن آن عاجز بودیم، دست به دامان کاغذ و قلم می شود.  

زهرا می گوید: همسرش معلول جسمی و حرکتی بوده و قادر به کار کردن نیست و زندگی سختی را می گذراند.  

این بانوی معلول که هنر خیاطی دارد، ادامه می دهد: در حال حاضر فقط یک چرخ خیاطی دارم و به همراه همسر برادرم که او هم ناشنوا است کار خیاطی را با همین چرخ خیاطی انجام می دهم.

این عضو جامعه معلولان با اشاره به اینکه زندگی برایش بسیار سخت است، گفت :دوست دارم کارم را گسترش دهم و تولیدی پوشاک تریکو و ریون بزنم و برای این کار به چند عدد چرخ مثل چرخ راسته دوز و میان دوز احتیاج دارم.  

زهرا با اشاره به اینکه برای گسترش کارش نیاز به تسهیلات دارد، اظهارداشت: بارها برای گرفتن تسهیلات به بهزیستی مراجعه کرده ام اما هنوز جوابی نگرفته ام.  

وی ادامه داد: کارکردن با یک چرخ خیاطی آن هم برای دو نفر در آمد چندانی ندارد، برای همین مجبور شدم کار خیاطی را تعطیل کنم و در مزارع کشاورزی مردم کار کنم.  

او که با گفتن این حرف ها بغض بر گلویش و اشک در چشمانش نشست از مسئولین خواست کمکش کنند تا بتواند کارش را رونق دهد و مجبور نباشد کار خیاطی اش را تعطیل کند.  

با شنیدن قصه زندگی این بانوی معلول اما توانمند، به این نتیجه رسیدم چه خوب است همه ما این حقیقت را برای خودمان یادآوری کنیم که معلولان نیاز به کمک و رسیدگی دارند نه ترحم.  

در ادامه بانوی دیگر معلول که نیمه ناشنوا بود نیز همچون زهرا از شرایط سخت زندگی اش برایمان گفت.  

رقیه دلیری فر درباره کارش گفت: از سال ۹۰ کار خیاطی را در مغازه ای کوچک در خیابان مولوی شهر نقاب (خیاطی آیسان) شروع کرده ام.  

وی ادامه داد: همسرم نیز ناشنوا است و در کارخانه فولاد کار می کند.  

رقیه هر چند از کار سخت همسرش اظهار ناراحتی می کرد اما مدام ذکر شکر خداوند نیز ورد زبانش بود.  

رقیه نیز همچون زهرا دو فرزند دارد که هردوی آن ها سالم هستند.  

رقیه و همسرش، زن و شوهری هستند که اجازه ندادند معلولیت مانع از فعالیتشان بشود و نگاهشان تنها به سمت توانایی‌هایشان است و در کنار هم و پا به پای هم کار می کنند تا فرزندانی موفق تحویل جامعه دهند.  

با شنیدن درد و دل‌های این دو بانوی معلول بهتر است؛ مسئولان، کنوانسیون حمایت از حقوق معلولان را که در کشور ما به رسمیت شناخته شده یک بار دیگر نگاه کنند، پیمان‌نامه‌ای که درآن بارها بر لزوم ایجاد حقوق مساوی برای معلولان با سایر افراد جامعه، مناسب‌سازی اماکن برای افراد با معلولیت‌های مختلف، داشتن امکانات بهداشتی و توانبخشی مناسب و آموزش و استخدام و اشتغال این افراد و… تاکیدشده است.
                                     

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.