به گزارش قدس آنلاین، جامعه ای با فرهنگ است که مردم آن عاشق خواندن کتاب باشند. امثال این جملات را بارها و بارها شنیده ایم و افسوس آن را بارها خورده ایم. چاره آن را در ایجاد نمایشگاه های سالانه، فصلی، محلی و یا مسابقات کتابخوانی دانسته ایم، ولی با تمام این فعالیت ها که در این روزها ما شاهد آنها بودیم، دردی را دعوا نکرده و نمی کند. جامعه ی ما باید از کتاب مانند دیگر فعالیت های فرهنگی لذت ببرد تا علاقمند به آن شود.
از ویژگی های فطری انسان لذت بردن از لحظات زندگی می باشد. انسانها می کوشند به هر نحوی که شده از زندگی خود لذت ببرند این لذت می تواند در ابعاد گوناگون تجلی پیدا کند مثل دیدن یک فیلم خوب، تماشای یک مسابقه ورزشی خوب و یا گوش دادن به یک موسیقی خوب باشد. مطالعه کتاب هم یکی از این لذت های پسندیده و مفیدی است که متاسفانه به آن توجه کمتری شده است با اینکه مفید بودن آن برای همه روشن است.
لذت نبردن از کتاب می تواند عوامل گوناگونی داشته باشد برای علاقمند کردن و لذت از آن می توان به این ۶ اصل اشاره نمود. که با عمل به آن امید است که علاقمندان به کتاب و لذت بردن از آن روز به روز افزونتر گردد.
اصل اول: عادت به مطالعه؛ عادت به مطالعه مانند عادت به مسواک زدن در کودکی می باشد. اگر انسان در کودکی به مسواک زدن عادت کند دیگر در طول زندگی به صورت منظم و ناخداگاه در وقت خود شروع به مسواک زدن می کند. خواندن کتاب هم باید به یک عادت تبدیل شود و بهترین دوران برای خلق این عادت در زمان کودکی می باشد. برای این عادت باید علاقه به خواندن کتاب را در او ایجاد کرد این علاقمندی با الگو برداری از پدر و مادر و اهل خانه شروع می شود. خواندن کتاب های جذاب برای کودک و نیز خریدن کتاب هایی که بیشتر تصاویر آن قصه را ارائه می دهند از کارهایی است که کودک را به خواندن کتاب عادت می دهد.
اصل دوم:محیط مطالعه؛ برای انجام هر کاری محیط و شرایط لازم باید مهیّا باشد. برای کتاب خواندن نیز باید شرایط و محیط مناسب ضروری است. همیشه در محیط مناسب است که می توان اصل عادت را پروراند. این محیط می تواند داخل خانه، مدرسه، کتابخانه های عمومی و یا کانون ها و مساجد باشد. متاسفانه در کتابخانه ها و کانون ها تلاشی برای جذاب کردن محیط و ایجاد ترفند هایی برای جذب کودکان و نوجوانان نمی شود یا بهتر بگوییم این مکان ها بیشتر تبدیل به مخازن کتاب شده اند یا محلی برای درس خواندن و یا در مدارس، دغدغه ای که برای بوفه و محل تغذیه در بین مدیران و والدین می باشد، به هیچ وجه در داشتن یک کتابخانه نیست براستی وقتی در یک محیط آموزشی که یکی از اهداف اصلی آن ترویج مطالعه می باشد چطور می توان بدون داشتن و اهمیت ندادن به کتابخانه این هدف را دنبال کرد؟ البته در چند سال پیش طرح بسیار خوبی با عنوان کتابخانه های کلاسی اجرا شد ولی این طرح هم مانند طرح های دیگر با جابجایی مدیران ارشد از بین رفت.
اصل سوم: مهارت خواندن؛ برای خواندن مانند کار های دیگر باید مهارت کافی را داشته باشیم برای مثال بعضی از کودکان هیچگاه خود را در مسابقات فوتبال شرکت نمی دهند زیرا مهارت کافی را در این بازی ندارند و یا دوچرخه سواری زمانی لذت بخش است که مهارت کافی را داشته باشی و از هر موانعی براحتی بتوانی با لذت از آن عبور کنی، گاهی دستها را از فرمان دوچرخه برداری و شروع به راندن آن کنی اینها لذت بخش است. کتاب خواندن هم همین طور است و باید بدانیم خواندن کتاب مانند دانه های تسبیح می ماند که دانه ها را یکی یکی با انگشتانمان رد می کنیم، این دانه ها چنان صیقل داده شده اند که آدمی می خواهد هر لحظه آن ها را از زیر انگشتانش عبور دهد. کلمات نیز در نوشته ها حکم دانه های تسبیح را دارند اگر برای ما آشنا و مأنوس باشد دوست داریم یکی یکی این کلمات و جملات را پشت سرهم بخوانیم ولی اگر به این کلمات آشنا نباشیم و یا مفهموم جمله برای ما غیر قابل درک باشد خیلی زود خسته کننده و ملال آور خواهد شد.
بر آموزش و پرورش است که قبل از هر چسیز خوب خواندن و خوب فهمیدن را به دانش آموزان یاد دهند. امروزه ادبیات و شعر به فراموشی سپرده شده و این خطاست که فکر کنیم با مطالب دیگر دانش آموزان با سواد می شوند.
اصل چهارم: مهارت نویسنده؛ داشتن مهارت نویسندگی از اصول بسیار مهم در علاقمند کردن به مطالعه است. نویسنده باید سه اصل مهارت یعنی ساده و روان نوشتن، تخصص در موضوع نوشته ی خود و دانستن نیاز جامعه یعنی مخاطب شناسی را به خوبی بداند. زمانی نویسنده می تواند به این سه مورد دست یابد که نوشتن را به عنوان یک شغل و یک حرفه برای خود انتخاب کرده باشد نه اینکه کار نویسندگی در اولویت های بعدی زندگی او باشد و به عنوان یک کار جنبی به آن نگاه کند. در این میان به نویسندگان موفقی می توان اشاره نمود که خود عاشق نویسندگی هستند و دغدغه ای جز آن ندارند از جمله سید مهدی شجاعی، مصطفی رحماندوست، رضا امیرخانی و تعدادی دیگر که شغل و حرفه اصلی خود را نویسندگی انتخاب کرده اند که آثار آنان مورد استقبال بی نظیر قرار گرفته و خوانده ها همیشه منتظر هستند که کتاب بعدی آنان در چه زمانی چاپ خواهد شد.
اصل پنجم: فیزیک مناسب کتاب؛ مطمئناً تاثیر گذاری طرح جلد و قطع و صفحه آرایی و نوع کاغذ و تصویر گری در جذب مخاطب کمتر از موضوع و نام نویسنده نمی باشد این امر در کتابهای کودک بسیار پر اهمیت می باشد.
اصل ششم رسانه ها؛ یکی از اصل های مهم رسانه می باشند که متاسفانه هیچگاه به صورت تخصصی به امر کتاب نپرداخته اند به طوری که برای ورزش فوتبال برنامه نود و برای سینما برنامه هفت به صورت زنده و با اجرای بسیار قوی و چالشی بخش می شود و جامعه را از مسائل ریز آنها مطلع می کنند. حال فکر کنید که اگر در یک فصل فوتبال تلویزیون از بازی ها خبری منتشر نکند و یا برنامه نود بخش نشود به جرات می توان گفت که از علاقه مندی این رشته بسیار کاسته خواهد شد. در بحث کتاب هم همینطور هست تا وقتی که رسانه به نویسندگان و کتابهایشان نپردازد و آنها را به چالش نکشد و نویسنده را پاسخگو در مقابل مردم قرار ندهد، امر مطالعه به یک دغدغه در میان جامعه تبدیل نخواهد شد. برای مثال در کشور ژاپن این امر به حدی پرداخته می شود که تاثیر آن را در صف های طولانی برای امضا کردن کتاب نویسندهایی همچون هاروکی موراکامی را دید و یا در فضای مجازی داخلی جایگاهی برای این امر تعریف نشده برای نمونه می توان به سایت Goodreads که یکی از بزرگترین محل های معرفی و نقد اثر نویسندگان با هزاران عضو می باشد اشاره کرد که در امر کتاب مشارکت می کنند ولی در ایران حتی یک نمونه کوچکی از این شبکه ها وجود ندارد.
نظر شما