قدس آنلاین- گروه استانها- طیبه قاسمی؛ چند سال است که مردم خوزستان درگیر ریزگردها هستند، چند سال است که آب تالابها به گنداب تبدیل شده است و طراوت و شادابی از درختان این سرزمین رفته است، خیلی وقت است که با صنعت نیشکر و امثالهم آب شور شده، کار انتقال آب هم که دیگر تیر خلاصی است بر پیکره نحیف این استان، از همان وقت ها هم خوزستانی ها مدام فریاد دارند که این آب سهم ما نیز هست، خوزستانی ها گفته اند و مسئولین نشنیده اند هیچ؛ حالا یکی میان آنها سپر شده است تا کار این انتقال ها سریع تر انجام شود، حال وقتی چراغ این آب به خانه واجبتر است، چرا کسی اهمیتی به حرام بودن آن برای دیگری نمی دهد؟ محل مناقشه است، پروژه ها پی هم تصویب می شود تا نفس خوزستان بیشتر بریده شود، سرزمینی که اگر این چنین بازی هایی برایش تکرار شود مسلما از دست می رود. مرگ این سرزمین بهای سنگینی دارد، امروز ناله هایی مدام از دشت و رود، هوا و نخل خوزستان برمی خیزد: اینجا کسی نیست مرا یاری کند!؟ اما میان همین فریادها صدای ریاست سازمان محیط زیست کشور کار را یکسره می کند، خوزستان بی هوا آب مازاد دارد! قصه به نقطه آغاز می رسد در این سرآغاز، یک پروژه دیگر هم به نام انتقال آب ونک-سولکان کلید می خورد ...
اعتراض مکتوب خوزستانی ها
عضو هیأتعلمی گروه سازههای آبی دانشگاه شهید چمران اهواز در گفت وگوی اختصاصی با خبرنگار قدس آنلاین با اشاره به اینکه پروژه ونک-سولکان در زمان هاشمی رفسنجانی استارت زده شده می گوید: در زمان خاتمی هم این طرح مطرح بود خوزستانی ها با آن مخالفت کردند و شخص آقای خاتمی دستور توقف پروژه را داد و پروژه اجرا نشد، این پروژه برای استارت بعدی بهمن ماه سال گذشته دوباره فعال شد.
دکتر مهدی قمشی از پیگیری های وزارت نیرو در این رابطه خبر میدهد و تصریح میکند: اعتراض از سوی خوزستان همراه با مکاتبه بوده است که در این مکاتبه از رئیسجمهور درخواست شده این پروژه را متوقف کنند، درتابستان امسال جوابی که پیرامون نامه داده شد، مبنی بر این بود که این پروژه باید متوقف شود چرا که از نظر اقتصادی به صرفه نیست و از لحاظ فنی نیز کار بسیار زمانبر و طولانی است، بنابراین پروژه فعلاً منتفی است این بحث در انتهای تابستان امسال بوده است.
او ادامه میدهد: ۳ هفته پیش جلسهای در سازمان محیط زیست کشور راجع به پروژه بوده است که علیرغم مخالفت همه اعضای حاضر در جلسه با این پروژه، آنهم از نظر زیست محیطی، نامهای از طرف سازمان محیط زیست به وزارت نیرو رفته که دال بر موافقت این سازمان با پروژه بوده است.
قمشی اظهار میکند: در این پروژه ۳۴۰ میلیون مترمکعب برای انتقال پیشبینی شده است که حدود ۲۷۰ میلیون مترمکعب آن برای رفسنجان و بقیه برای استان چهارمحال بختیاری برای همین استان چهارمحال و بختیاری روی این پروژه مخالفتی ندارند، بخشی از این پروژه مستقیماً وارد آب شرب مناطقی از چهارمحال بختیاری می شود.
او می افزاید: قسمتی که به کرمان و به طور خاص رفسنجان منتقل می شود برای آب های زیرزمینی و بهبود وضعیت آب کشاورزی و باغات پسته آنجاست.
قمشی درباره اثرات این انتقال بر روی آبهای زیرزمینی و سطحی تاکید می کند: بخش کوچکی از پروژه کانال است و بیشتر آن لولهگذاری است، ولی به طور کلی ایجاد تونل در چنین مناطقی مقدار زیادی از آبهای زیرزمینی را تحت تاثیر قرار می دهد همانطور که کوهرنگ ۳ باعث این مشکل شد و چاهها و آبهای زیرزمینی را دچار اختلال کرد، در مناطق چهارمحال و بختیاری نیز این اتفاق می افتد.
این عضو هیات علمی درباره شایعه دادن آب بها به چهارمحال و بختیاری این چنین توضیح میدهد: چنین چیزی به صورت صوری مطرح میشود اما عملاً شکل نمیگیرد، چراکه بودجه استان ها بودجه ملی است و بستگی به نفت دارد، ضمن اینکه این آب فقط به چهارمحال و بختیاری تعلق ندارد و استانهای پاییندست اصفهان، چهارمحال و خوزستان را نیز شامل میشود.
دکتر قمشی درباره اینکه طرح به تصویب شورای عالی آب رسیده است یا نه اضافه میکند: سابق بر این شورای عالی آب به این صورت نبود، درهرصورت این را ارجاع میدهند به مورد قبلی که آن را پروژه جدیدی در نظر نگیرند، به این دلیل که پروژه های جدید نیاز به کارشناسی و مصوبه شورای عالی آب دارند.
او درباره کلانتری و نامه محرمانه این مدیر هم میگوید: ظاهراً بعضیها تابع میز و پست اند و با ورود به سیاست نظرات شان تغییر میکند.
ونک- سولکان توجیه زیست محیطی ندارد
یک فعال محیط زیست درباره طرح جدید باغ ونک-سولکان می گوید: این طرح به دلیل اینکه هیچ توجیه زیستمحیطی نداشت، مدتی تعطیل شد، اما امروز متاسفانه دوباره راه افتاده است در۱۳ تیرماه در همایش آب و امنیت اولین بار دکتر قمشی خطرات این طرح را مطرح کرد و ما نیز در حال پی گیری هستیم که چرا دوباره طرح باید اجرا شود.
شبنم قنواتی با اشاره به اینکه این طرح انتقال آب به باغات پسته رفسنجان است عنوان می کند: هدف تامین نیازهای بخش کشاورزی کرمان نیز است، در حالیکه ما در بحث کشاورزی ممنوعیت کشت داریم، انتقال آب معضلات زیادی به همراه دارد، تالاب هایمان خشک شده و ریزگردها خیلی وقت است مهمان ناخوانده استان خوزستانند، چطور میشود که با وجود همه این مشکلات عنوان شود ما آب مازاد در خوزستان داریم و استان خوزستان را ملزم به رعایت اصول کشاورزی کنند.
او می گوید: صرفه جویی در کشاورزی در صورتی امکان پذیر است که اقدامات سخت افزاری و نرم افزاری صورت گیرد، ایجاد این تجهیزات زمانبر و طولانی است، بحث صرفه جویی زمانبر است و نصب برنامه ها سال ها طول می کشد.
آب مازاد در خوزستان وجود ندارد
او درباره نامه کلانتری مبنی بر اینکه آب مازاد در خوزستان داریم تاکید می کند: آب مازاد در خوزستان وجود ندارد به این دلیل که شواهد محیطی نشان میدهد، ما حتی گزارش داریم دوباره هورالعظیمی که آبگیری شده بود را خشک کردهاند تا در آن چاه نفت حفر کنند و استخراج نفت انجام دهند.
شبنم قنواتی سپس توضیح میدهد: او در نامه خود آورده است که در یک میانگین ۱۰ ساله رودخانه کارون ۱۴ میلیارد مترمکعب آب دارد، در حالی که ما در مطالعات نباید میانگین را مد نظر قرار دهیم، سالهای ترآبی و کم آبی را در نظر می گیرند و بعد در محاسبات، برای تصمیمات کلان سال کم آبی در نظر گرفته می شود. اما میانگین بین کم و زیاد آب است.
او اضافه می کند: به طور مثال در آورد پرآبی، ۲۰میلیارد متر مکعب و آورد کمآبی، ۷.۸ میلیارد متر مکعب است که میانگین آن ۱۴ میلیارد متر مکعب می شود، جالب اینجاست که حتی میانگین هم مد نظر نبوده بلکه زمان پرآبی در نظر گرفته شده است.
این فعال محیط زیست با بیان اینکه باید کمینه را در نظر بگیریم نه پیشینه را، چراکه نمی توانیم پیش بینی کنیم در چه سالی قرار می گیریم، می افزاید: فکر کنید میانگین را در نظر گرفته و اتفاقاً در سالهای کمینه بودیم که۷ میلیارد متر مکعب آب داریم آن وقت باید چه کرد؟ وقتی مبنای ما ۱۴ میلیون مترمکعب بوده است؛ این باعث یک فاجعه تمام عیار انسانی، گیاهی و نباتی است.
قنواتی صحبت های «کلانتری» درباره آب مازاد خوزستان را متناقض می خواند و بیان می کند: البته نامه اش ضمانت اجرایی دارد، از سوی دیگر با درنظر گرفتن میانگین، گفتن اینکه ما مقدار کمی از آب (فقط ۵% از آن) را می بریم، یک شوخی و بازی با کلمات است، چراکه اگر شما سال کم آبی را در نظر داشته باشید و کمینه را در نظر بگیرید این درصد به طور وحشتناکی بالا میرود.
طرح به شکل عکس در حال انجام است
او درباره تصویب مصوبه داده شده تاکید می کند: بله این کار انجام شده، حتی از سمت کرمان به شکل بالعکس انجام می شود اینجا که رسیدند می گویند کانال ها را به سر شاخه ها وصل کنند.
قنواتی ادامه میدهد: متاسفانه نمایندگان ما از مطالبهگری برخوردار نیستند، حتی شیوه آن را نمیدانند، ما فعالان محیط زیست دغدغه این را داریم که به مردم آموزش دهیم برای حقوق مدنی خود مطالبه گر باشند، زیرا یکی از مشکلات استان عدم مطالبه گری نمایندگان است، زمانی که ما بتوانیم مطالبه گر باشیم و تخصص آن را نیز داشته باشیم میتوانیم احقاق حق نیز داشته باشیم. این فعال محیط زیست می افزاید: مطالبهگری های نمایندگان در حد شعار و به صورت نصفه و نیمه برگزار می شود آنها همت واقعی ندارند و دغدغهشان ابقا در پست نمایندگی است.
مطالبه گری
قنواتی عنوان می کند: نماینده باید دانش محیط زیستی داشته باشد و مطالبات شهرش را بر اساس آن پیگیری کند حتی در حوزه حقوق هم باید فعالان محیط زیست و نمایندگان پتانسیلهای خوبی داشته باشد تا از طریق بند قانونی بتوانند فشار آورده و حق خود را بگیرند. نمایندگان ما درگیر روزمرگی شدند و هر از گاهی شو اجرا میکنند اعتراض نماینده ها به جاست، اما باید علمی صحبت کنند.
او تأکید میکند: با این سر و صداها در شهرهای دیگر اهواز را به عنوان مردمی عصبانی میشناسند، چون آنها نمی بینند ما در چه شرایطی هستیم، ما از نمایندگان انتظار نداریم به عنوان مردم عصبانی ما را به جامعه بشناسانند، برای حق خوزستان باید با اعداد و رقم، مستند صحبت کنند.
این فعال زیست محیطی با بیان اینکه علمی صحبت کردن به قانع شدن مسئولان می انجامد تصریح می کند: هرچند کلانتری از افرادی است که خودش را به خواب زده و بیدار نمی شود چون نمی خواهد بیدار شود، او تکمیلکننده یک پازل است، وزیر نیرو و وزیر کشاورزی از یک طرف محیط زیست از طرفی دیگر این وضع را رقم زده اند شرایط به سمتی میرود که وضع خراب تر هم می شود، تا به جایی برسد که دیگر نتوان آن را جمع کرد، شرایط ما شبیه بعد از فاجعه هیرو شیما و ناکازاکی است بعد سالها بچه ها هم ناقصالخلقه بودند ما داریم به آن سمت میرویم آسیب ها به جایی می رسد که حتی سالیان دراز بعد از این هم کسی نمی تواند آن را رفع کند.
سد کرخه افتخار فاجعه آور
او در پایان عنوان می کند: یکی از دانشآموزانم می گوید چرا در کتاب ما نوشته سد کرخه یکی از بزرگترین سد های رسی و خاکی دنیاست؟ در حالیکه همه میدانند فاجعه است، چرا برای انرژی از نور خورشید استفاده نمی کنند؟ چرا آب را پشت سر نگه میدارند که قسمتی از پایین آن به گنداب تبدیل شود و متان تولید کند.
دبیر انجمن دوستداران طبیعت و محیط زیست خوزستان نیز درباره طرح ونک-سولکان عنوان کرد: این طرح در حالی دوباره مطرح شده است که همان سال ۸۱ در اولین باری که طرح عنوان شد به دلیل آسیب به محیط زیست و نداشتن پیوست های اجتماعی متوقف شد.
هژیر کیانی با ابراز تاسف از طرح دوباره آن می گوید: در حال حاضر حجم آب انتقالی از سرشاخه های کارون برای ونک- سولکان حدود ۲۰۰ تا ۳۵۰ میلیون متر مکعب است که ۱۸۰ میلیون از آن برای کشاورزی باغهای پسته رفسنجان است.
ونک- سولکان مشابه کوهرنگ۳
اواین طرح را مشابه کوهرنگ ۳ می داند و می گوید: در حالیکه که خوزستان در شرایط خشکسالی شدید و کاهش ۵۰ درصدی نزولات در حوضه کارون است با یک نامه محرمانه مجوز محیط زیستی انتقال آب کارون را داده اند چنین امری نشان از بیتوجهی به حیات و معیشت مردم خوزستان است.
کیانی با اشاره به اینکه سرمایهگذار این طرح شرکت خصوصی است، عنوان می کند: این کاردر واقع با سیاستگذاری دولت انجام میشود، طرحی که ضد محیط زیستی است و اجرای آن اندک نفس کارون را هم می برد، حتی و معیشت بسیاری از ماهیگیران خوزستان را نیز به خطر میاندازد.
او با اشاره به هجرت ۲۰۰ هزار نفر از مردم خوزستان اظهار می کند: این مهاجرت ها آثار اسفناکی برای ما دارد و با این پروژه نابودی کارون تکمیل میشود. مجوز این طرح از سوی رأس سازمان حفاظت محیط زیست که ۱۰ سال بر مسند وزارت جهاد کشاورزی بوده است صادر شده که در زمان ریاست در جهاد کشاورزی هیچ کدام از این ادعاها را نداشت.
کیانی با عنوان اینکه آبی که به خلیج فارس میریزد، حقابه دریا است، بیان می کند: طرح انتقال آب ونک – سولگان با کاهش بیشتر آورد کنونی آب در پاییندست، نخل های باقی مانده در خرمشهر و آبادان را به نابودی میکشاند، آنچه که در حال حاضر در خصوص نخیلات خوزستان و نابودی چند میلیون اصله نخل شاهد هستیم یک فاجعه زیست محیطی است.
برداشت از سرشاخه ها عاقلانه نیست
عضو شورای شهر در کلان شهر اهواز درباره رودخانه کارون، جریان آب و انتقال آب از کارون عقیده دارد: متاسفانه از سرشاخه ها آب گرفته می شود در صورتی که عقل و منطق حکم میکند که نباید از سرشاخه یک رود آب گرفته شود، وقتی آب از سرشاخه می گیریم سرعت آن رودکم می شود و به دلیل اینکه آب باران و ذوب شدن برف ها به سمت رودهاست این سرریزها قطعاً رسوبات را به داخل رود میآورد، وقتی ما از سرشاخه آب می گیریم، آب کم شده سرعت رود نیز کم می شود، اینجاست که رود نمیتواند رسوبات را با خود ببرد.
سیدمحسن موسوی زاده ادامه میدهد: این باعث ایجاد جزیره میشود وقتی رسوبات به پشت سد برسند، سدها نیز رسوب میگیرند و برای لایروبی آب سد هم با مشکل مواجه می شویم.
او تصریح میکند: منطقی ترین کار این است که ما از سرریز رود به خلیج فارس جلوگیری کنیم و قبل از ورود آب به خلیج فارس لوله گذاری کنیم، آنوقت آب را به هر جای خوزستان میخواهیم ببریم.
خوزستانیها بخیل نیستند
این عضو شورا با اشاره به اینکه مردم خوزستان آدمهای بخیلی نیستند اظهار میکند: ما هم میخواهیم دیگران از آب شیرین استفاده کنند، اما باید این کار منطقی صورت گیرد، لولههایی از عسلویه تا مرز پاکستان و ترکیه برای انتقال گاز گذاشتهاند پس این مسافت را می توانند از خرمشهر و آبادان لوله گذاری و به اصفهان، حتی سیستان و بلوچستان، کرمان و به هرجا که بخواهند آب برسانند.
او می افزاید: با این سیستم لوله گذاری می توانند آب را انتقال دهند، آن هم نه از سرشاخه از سر ریز آن به خلیج فارس، آب شیرینی که به خلیج فارس می ریزد و از بین میرود را استفاده کنیم و برداشت کنیم و به تمام شهرها هم منتقل کنیم.
موسوی زاده خاطرنشان می کند: عربستان و کشورهای حاشیه حوزه خلیج فارس، آب شور خلیج را تصفیه می کنند و به همه جا می برند ما حتی نیاز به تصفیه هم نداریم می توانیم آب شیرین را منتقل کنیم، این استفاده درست از آب سرریزهاست و ما دیگر نیازی به از بین بردن سرشاخه های آب نداریم.
عام المنفعه
او بیان میکند: این کار باعث میشود دیگر تصور اینکه کارون، کرخه و دز متعلق به خوزستان است از بین برود، این رودها تبدیل به رودهای ملی شوند که همه خود را موظف میدانند از آن مراقبت کنند، کار لایروبی و پاکیزه کردن آن را انجام می دهند و از ریزش فاضلاب به آن جلوگیری می کنند.
عضو شورای شهر اهواز با بیان اینکه این کار باعث عام المنفعه شدن رود کارون میشود اضافه می کند: آن وقت همه در قبال آن احساس مسئولیت دارند، اما با کاری که در حال حاضر انجام شده و آب از سرشاخه ها انتقال یافته است، عوارضی مانند تالاب های خشک شده، از بین رفتن تالاب هویزه، مشکلات تالاب شادگان را به دنبال دارد.
موسوی زاده با اشاره به اینکه اولین نتیجه بردن آب از سرشاخه ها ریزگردها هستند، عنوان میکند: اشتغالی که تالابها برای مردم ایجاد کردهاند از بین میرود، کلی مشکلات محیطی و نارضایتی به وجود می آید که باعث مهاجرت مردم و فضای نامناسب زندگی می شود و این ها همه در نتیجه انتقال آب کارون از سرشاخه هاست.
اینکه طرح های انتقال آب در کدام دولت کلید خورده است مهم نیست باید دید پایان کار این انتقال ها که نابودی کشاورزی خوزستان را به بهانه توسعه کشاورزی استانهای دیگر به دنبال دارد کی کلید می خورد ، شاید بهتر است دوات دوازدهم به جای اینکه مدام طرح ها را به بهانه کلید خوردن در دولت دهم وسعت بخشد سدی در برابر این اشتباهات شود، شاید بتوان جلوی فاجعه ای دیگر را گرفت.
نظر شما