قدس آنلاین- این روزها و در پی برخی اجتماعات خیابانی متأسفانه برخی شعارهای ساختارشکن توسط ضد انقلاب که همواره از این فرصتها سوءاستفاده میکند، به گوش رسید. شعارهایی که آشکار بود، طراحی و برنامهریزی انتشار آن از فراسوی مرزهای کشور یا دستکم، خارج از دایره معترضان خیابانی، هدایت میشود.
قراین وقتی روشن و روشنتر شد که این شعارها از دایره توهین به مسئولان نظام و حتی سلطنتطلبیِ کور هم خارج شد و به ستیزهجویی با اصل اسلام و قرآن رسید و برخی ایرانینمایان که سر در آخور بیگانگان دارند، حتی پرچم کشور، تصاویر شهدا و تصویر قهرمان ملی سردار حاج قاسم سلیمانی را هم مورد بیحرمتی قرار دادند.
اکنون پرسش این است که با پذیرفتن اصل حق اعتراض – البته به صورت قانونی – چگونه میشود برخی افراد به دین مبین اسلام و کتاب خدا توهین میکنند؟
به نظر میرسد، در این میانه باید نقدی هم نسبت به نظام تبلیغی دین در کشور و نظام آموزشی یا همان آموزش و پرورش و دانشگاه و نیز نهاد خانواده داشت که -هر چند اندک اما - نتوانسته نسلی تربیت کند که در بزنگاههای حساس و تعیین کننده، دل در گرو محبت قرآن و اسلام داشته و نه خود به این ساحت مقدس تعرض کند و نه اجازه دهد دیگران به ساحت دین و کتاب خدا متعرض شوند.
شکی نیست، قاطبه هموطنان و ایرانیان مسلمان و حتی غیرمسلمان که بخشی از آنها امسال نیز در راهپیمایی ۹ دی حضور یافتند، دل در گرو اسلام، قرآن و نظام اسلامی دارند، اما باید پذیرفت که نظام آموزشی و تبلیغی ما میتوانسته خیلی بهتر از این عمل کند و نسلی را پرورش دهد که در چنین شرایطی، در میدان نظر وعمل، مدافع اسلام و ولایت باشند.
به هر حال، شنیدن برخی شعارهای ساختارشکن علیه اصل دین، امری بسیار ناگوار و البته نگرانکننده است. گرچه بسیاری از دلسوزان، هم از حوزه و مراجع عظام و هم از سیاسیون و جامعهشناسان در سالهای گذشته تذکرات و هشدارهایی دادهاند که باید بیشتر مراقب حال و احوال اقتصادی و اجتماعی مردم بود، اما رخنههای عقیدتی ناشی از کمکاری ما نیز خود را در این بزنگاهها نشان میدهد.
براستی آیا ما توانستهایم «دین» را با تمام ارزشها، قابلیتها و جذابیتهایش به گونهای معرفی کنیم که در چنین شرایطی مورد هجمه قرار نگیرد و قربانی سوءاستفاده کنندگان در بستر خواستههای سیاسی و اقتصادی نشود؟
نظر شما