قدس آنلاین- تهران مقصد نخست بسیاری از نخبگان شهرستانی است. افراد توانمند و کارآمدی که هرچند میتوانند در تولید و گسترش علم، هنر، فناوری و فرهنگ سازی و مدیریت شهر و استان شان تأثیرگذار باشند، اما ترک دیار میکنند و اگر نتوانند به یکی از کشورهای توسعه یافته بروند سر از تهران در میآورند.
اما چه عواملی موجب میشود تا این افراد که از نظر استعدادهای ذاتی، قابلیتها و تواناییها از بقیه اشخاص جامعه برتر هستند، رؤیاهای رنگی و طلایی شان را در پایتخت دنبال کنند؟ اساساً از لحاظ جامعه شناسی پدیده «کوچ نخبگان» به پایتخت چه تبعاتی به دنبال دارد؟ و سرانجام اینکه در صورت منفی بودن این پدیده برای جوامع شهرستانی برای جلوگیری از مهاجرت اینان و حتی بازگشت آنها به موطن شان چه باید کرد؟
*تمرکز امکانات در تهران
دکتر مجید ابهری پژوهشگر و متخصص علوم رفتاری که سال ۱۳۴۳ از شهرستان ابهر -از شهرستانهای استان زنجان- به تهران آمده است در پاسخ به قدس ابتدا تعریفی از مهاجرت ارائه میکند و میگوید: مهاجرت به معنی تغییر مکان جغرافیایی فرد برای رسیدن به اهدافی والاتر در زندگی مادی و معنوی است. بنابراین از لحاظ رفتارشناسی میتوان مهاجرت نخبگان را در همین راستا ارزیابی کرد.
وی توزیع نامتوازن امکانات را در کشور یکی از مهمترین عوامل مهاجرت نخبگان شهرستانی به پایتخت میداند و میافزاید: بسیاری از امکانات علمی و آموزشی، بهداشتی، درمانی، اقتصادی و فرهنگی در تهران متمرکز شده است و در نتیجه، این کلانشهر جذابیت خاصی برای مهاجران بویژه نخبگان دارد که از استعدادهای بالایی برخوردار هستند و خیلی زود در مییابند که شهرستانها توان جذب آنان را ندارند.
وی ارتقای علمی و فرهنگی را از دیگر عوامل پدیده یاد شده میخواند و تصریح میکند: به رسمیت شناختن نخبگان و فراهم کردن امکانات ظهور و بروز توانمندیهای آنان برای هر جامعهای موضوع بسیار مهمی است که متأسفانه در این زمینه شهرستانها موفق عمل نمیکنند؛ در نتیجه برخی از نخبگان برای ارتقای علمی خود و بروز توانمندی شان به تهران میآیند که شرایط بهتری نسبت به دیگر نقاط کشور دارد.
این آسیب شناس اجتماعی با اشاره به اینکه توسعه نیافتن شهرستانها از لحاظ فرهنگی، اجرایی و اقتصادی از پیامدهای مهاجرت نخبگان به تهران است، تأکید میکند: بهترین راهکار مقابله با این پدیده آن است که دست به مهندسی مهاجرت معکوس بزنیم. یعنی در وهله نخست کاری کنیم که نخبگان شهرستانی به تهران و یا هر جای دیگر مهاجرت نکنند، اما اگر حسب ضرورت هایی مجبور به مهاجرت شدند با ایجاد جاذبههای فراون در شهرستانها زمینههای بازگشت شان را فراهم کنیم.
*شهرستانها بازار کار ندارند
عالیه شکربیگی جامعه شناس که اصالتی کرمانشاهی دارد از پاسخگو نبودن محیط به نیازهای اساسی و حیاتی نخبگان به عنوان عامل اصلی مهاجرت آنان به تهران و دیگر کشورهای توسعه یافته دنیا یاد میکند و به قدس میگوید: شهرستانها در تامین اولین نیاز نخبگان که همان اشتغال آنان باشد، ناتوان هستند. در واقع بسیاری از افراد بعد از تحصیلات دانشگاهی به شهرستان خود بر میگردند، اما با بیکاری روبه رو میشوند و در نتیجه چون امکانات کاری را در تهران میبینند، به پایتخت میآیند، اما طولی نمیکشد که در مییابند که اینجا هم نمیتواند، چندان انتظارات شان را برآورده کند. بنابراین بسیاری از آنها به کشورهای دیگر میروند.
وی اتخاذ برخی از سیاستهای غلط را عاملی دیگر برای مهاجرت نخبگان شهرستانی میداند و یادآور میشود: سیاست نابرابری در توزیع امکانات علمی، فرهنگی، اقتصادی را در سطح کشور شاهد هستیم و در واقع امکانات بیشتر برای تهران است.
وی اگرچه پدیده مهاجرت نخبگان شهرستانی را مثبت ارزیابی نمیکند، اما میگوید: امروز در کشور و یا در سطح دنیا رشتههای علمی و تخصصی مثل هوش مصنوعی وجود دارد که بازار کارشان در شهرستانها نیست و کسانی که چنین تخصص هایی دارند، قطعاً باید در سطح ملی و جهانی فعالیت کنند.
وی مسئولیت اصلی شیوع پدیده یاد شده را متوجه مسئولان استانی و شهرستانی میداند و تصریح میکند: آنان نمیتوانند، شرایط ماندگاری نخبگان را در شهرستانها فراهم کنند در حالی که برای مقابله با مهاجرت نخبگان بهتر است، مسئولان و نظامهای اجتماعی، نیازهای حیاتی این گونه افراد را تأمین کنند تا بتوانند از تخصصها و توانمندیهای آنان برای رشد و توسعه جامعه شان استفاده کنند.
*تشخص در پایتخت
امان الله قرائی مقدم؛ استاد دیگر جامعه شناسی هم علاوه بر بیکاری، سیاستهای نادرست، توزیع ناعادلانه امکانات در کشور به بحث منزلت یا تشخص تهران در میان مردم ایران اشاره میکند و میگوید: در اذهان عمومی جامعه ما هنوز این تفکر که تهران بهتر از دیگر نقاط کشور است و کسی که در این کلانشهر زندگی میکند از تشخص بیشتری برخوردار است، وجود دارد. در نتیجه بعضی از نخبگان وقتی با برخی از تنگ نظریها روبهرو میشوند و یا میبینند که زمینه اشتغال و یا ارتقای علمی، اقتصادی و سیاسی آنان در شهرستان چندان فراهم نیست به پایتخت مهاجرت میکنند تا بهتر به اهداف شان دست یابند.
وی با اشاره به اینکه معمولاً امکانات درپایتختهای کشورهای جهان سوم متمرکز است، میافزاید: از این رو نخبگان که از هوش بالایی برخوردارند، جذب پایتخت میشوند و معمولاً هم به زادگاه شان بر نمیگردند.
*نگران مهاجرت به خارج باشیم
دکتر علیرضا اسماعیلی؛ عضو هئیت علمی دانشگاه علوم انتظامی و فرمانده سابق پلیس راه کشور نیز نگاهی مشابه به پدیده یاد شده دارد و به قدس میگوید: نبود امکانات کافی برای رشد، منجر به مهاجرت روز افزون نخبگان به تهران شده است.
وی با اشاره به ضرورت شناسایی و حمایت از نخبگان، میافزاید: اگرچه مهاجرت نخبگان شهرستانی به تهران جای نگرانی دارد چراکه آنان سرمایههای رشد و توسعه این جوامع هستند، اما نگرانی بیشتر برای مهاجرت آنها به دیگر کشورهاست که تبعات آن کل کشور را در بر میگیرد. بنابراین بنیاد نخبگان باید با شناسایی و تأمین نیازهای اساسی نخبگان، استعدادهای بالقوه این گونه افراد را به بالفعل تبدیل کند. در این صورت نه تنها شهرستانها بلکه تمام کشور از وجود آنان بهرهمند میشوند.
نظر شما