قدس آنلاین- وی که از مدافعان جدی ورود بخش خصوصی به آموزش عالی است، در گفت و گو با خبرنگار ما تأکید میکند: حمایت من از غیردولتیها، جدی است و این را صریح اعلام میکنم. غیردولتیها نباید سربار دولت باشند ولی پشتیبانی دولت را میخواهند. نمیشود به بخش خصوصی گفت که ورود پیدا کند و کاری هم به کارش نداشته باشیم. برخی از غیردولتیها، به کر وصلند و از منابع دیگری، پول میگیرند ولی یک دانشگاه غیرانتفاعی روی پای خودش میایستد و تمام توان خود را میگذارند.
وی با بیان اینکه از میان ۳۰۰ مؤسسه آموزش عالی غیرانتفاعی، تعدادی معدودی وضعیت خوبی دارند و بقیه در شرایط بحرانی هستند، خاطرنشان میکند: اگر به طور مستقیم نمیتوان به آنها وام و بودجه داد ولی به صورت غیرمستقیم میتوان، وام در اختیارشان قرار داد. این حمایت، فقط مختص غیرانتفاعیها نیست، منظور همه غیردولتیها هستند حتی دانشگاه آزاد.
شریعتی نیاسر با اشاره به کاهش جمعیت دانشجویی و ضرری که دانشگاههای متکی به شهریه تحمل کردهاند، عنوان میکند: حدود ۴۰ درصد از ظرفیت آموزش عالی در دست غیردولتیهاست و بیش از ۸۵ درصد جمعیت دانشجویی ما، شهریه میدهند. خانوادهها انتظار دارند که فرزندانشان در یک فضای باکیفیت درس بخوانند چون پول میدهند.
معاون آموزشی وزیر علوم میافزاید: پیگیر حذف کلمه غیرانتفاعی از عنوان مؤسسات آموزشی غیرانتقاعی و غیردولتی خواهیم بود و در حال حاضر از مسیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، پیگیر ماجرا هستیم.
به روزرسانی برنامههای درسی
یکی دیگر از امور مهم در آموزش عالی، بازنگری برنامههای درسی است، شریعتی نیاسر درباره این بازنگری و تطبیق آن با نیاز بازار کار، توضیح میدهد: بازنگری برنامههای درسی از دو سال و نیم پیش آغاز شده است و حدود ۸۵۰ برنامه درسی در رشته مقطعهای مختلف مورد بازبینی قرار گرفته که عمدتاً با رویکرد کارآفرینی، کاربردی کردن و ورود دانشجویان به مطالعات میدانی بوده است بنابراین این کار در حد خوبی در آموزش عالی صورت گرفته است. نکته دیگر اولویت اول در بازنگری را به رشته - مقطعهایی دادیم که برنامه آنها بیش از ده سال قدمت دارد.
وی تأکید میکند: با قاطعیت میگویم هیچ برنامه درسی نداریم که بیش از ده سال قدمت داشته باشد. در فاز بعدی، بنا داریم همه برنامههای درسی که بیش از ۵ سال قدمت دارند، بررسی شوند که این فاز هم آغاز شده است.
به گفته او، حدود ۶۱۰ نفر از استادان دانشگاههای کشور که حداقل دارای مدارج علمی دانشیاری اند، دعوت شدند تا در ۷۰ کارگروه تخصصی به این مسئله بپردازند و در آیندهای نزدیک، برنامههای درسی که قدمتشان بیش از ۵ سال باشد هم نخواهیم داشت.
شریعتی نیاسر میگوید: گام دیگری که از سال گذشته برای مشارکت جدیتر دانشگاهیان در تدوین و بازنگری برنامههای درسی برداشته شد، تنظیم آییننامهای بود که با تصویب شورایعالی برنامهریزی به دانشگاههای سراسر کشور ابلاغ شد و براساس آن به کل دانشگاههای سطح یک و دو، اختیار داده شده که به روزنمایی، بازنگری و تدوین برنامههای درسی را مطابق با اهداف کلی سیاستهای آموزش عالی صورت دهند.
ادغام آموزش پزشکی در آموزش عالی ممکن است
در حال حاضر از جمعیت ۴ میلیونی دانشجویی کشور ۲۰۰ هزار نفر دانشجوی علوم پزشکی هستند که ۲ تا ۳ درصد جمعیت دانشجویی کشور را تشکیل میدهند. از میان ۸۰ هزار عضو هیئت علمی دانشگاهها هم ۲۰ تا ۲۲ درصد آنها اعضای هیئت علمی دانشگاههای علوم پزشکی اند. با وجود طرح مسئله ادغام علوم پزشکی به نظام آموزش عالی، این موضوع با مخالفت جدی وزیر بهداشت و کمیسیون بهداشت مجلس روبهرو شده است. معاون آموزشی وزیر علوم در این باره معتقد است: رسالت اصلی وزارت بهداشت، سلامت و درمان کشور است.
شریعتی نیاسر میگوید: وقتی صحبت از آموزش عالی میشود، منظور آموزش کلی است؛ فرقی نمیکند که آموزش پزشکی باشد یا غیرپزشکی. اگر قرار به تفکیک باشد، تمام رشتههای مربوط به علوم کشاورزی را باید به جهاد کشاورزی بسپاریم و تمام رشتههای مربوط به حوزههای صنعتی را به وزارت صنایع.
به گفته او، زمانی در دهه ۶۰ به دلیل کمبود پزشک، تصمیم بر این شد که حوزه پزشکی از آموزش عالی جدا شود. شاید این تصمیم در آن زمان، کارآیی داشت اما قوانین با توجه به شرایط روز، اصلاح میشوند، در دورههایی، وزارتخانهها و بخشهایی داشتیم که بنا به ضرورت زمانه، ادغام شدند.
این مسؤول در وزارت علوم اضافه میکند: البته دغدغه دوستان ما در حوزه پزشکی درست است چون رشتههای پزشکی به سلامت جامعه ربط دارند اما راهش این نیست که مدیریت را جدا کنیم. اگر اینطور باشد بقیه رشتهها هم میتوانند بگویند که ما را زیر نظر وزارتخانه مربوط ببرید، در حالیکه ما از این دستگاهها، راهنمایی میگیریم و مطابق با سیاستهای آن وزارتخانه، ظرفیتها را کنترل میکنیم. در حوزه پزشکی هم چنین خواهد بود و حتماً با وزارت بهداشت، هماهنگی خواهیم بود تا مطابق با سیاستهای آنها حرکت کنیم.
شریعتی نیاسر، این ادغام را امکان پذیر دانسته، میگوید: در بسیاری از کشورها تنها یک وزارتخانه در حوزه آموزش وجود دارد اما در ایران وزارت بهداشت و آموزش و پرورش هم علاوه بر آموزش عالی در حوزه آموزش فعالیت میکنند، چقدر میخواهیم افتراق در حوزه آموزشی کشور ایجاد کنیم؟ شاید داستان آموزش و پرورش جدا باشد ولی وزارت بهداشت حدود ۳ درصد جمعیت دانشجویی را دارد و برای مدیریت این تعداد دانشجو، نیاز به هماهنگی با وزارت بهداشت است.
نظر شما