قدس آنلاین- انقلاب اسلامی ایران به ۴۰ سالگی رسیده و با اینکه از نگاه تاریخی هنوز بسیار جوان به شمار میآید، اما نیازمند بازپیرایی و آسیبشناسی است. حتی یک انقلاب دینی و الهی مانند انقلاب ما نیز از آفتهایی که دیگر انقلابها را تهدید میکند و البته برخی آفتهایی که شاید خاص این انقلاب باشد در امان نیست. به همین بهانه و با هدف استحکام بخشی به درخت تناور انقلاب اسلامی، با حجتالاسلام دکتر محمدرضا ضمیری، استاد حوزه و دانشگاه و نویسنده کتاب «تحلیل مبانی انسانشناختی انقلاب اسلامی»، گفت و گویی آسیبشناسانه داشتهایم.
* زمینهها و دلایلی که سبب بروز انقلاب در بین ملتها میشود، چیست؟
انقلاب یک نوع تحول درونی است که در انسانها رخ میدهد و با تغییری که در نگرشها و بینشها به وجود میآورد، موجب یکسری تغییرها در صحنههای اجتماعی و سیاسی میشود. یک انقلاب واقعی، انقلابی است که از فکر و اندیشه شروع میشود. عنصر آمادگی مردمی هم در انقلابها بسیار مهم است و هیچ انقلابی بدون آمادگی مردمی شکل نمیگیرد. این آمادگی ممکن است انگیزههای گوناگونی از جمله انگیزههای دینی، اقتصادی و فرهنگی داشته باشد. قرآن کریم هم به این موضوع اشاره صریح دارد و میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ» یعنی هرگز تا یک ملت اراده و آمادگی تغییر نداشته باشند خداوند تغییری در سرنوشت آنها ایجاد نمیکند.
شهید صدر هم در ذیل این آیه به این موضوع اشاره میکند که انقلابها همواره از درون آغاز میشوند؛ یعنی وقتی ما میگوییم در سال ۵۷ در ایران انقلاب به وقوع پیوست، باید بدانیم که مدتها پیش از آن، مردم از نظر نگرش و توانایی فکری دچار تغییر شدهاند. مردمی که پیش از انقلاب، آرمانها و ایدهآلهای غربی را آرمان خود میدانستند و راه حل مشکلات خود را در خارج از دین جستوجو میکردند، به برکت راهنماییهای امام و شاگردان ایشان دچار تغییر نگرش شدند.
* پس وجه اشتراک انقلابها همین خودآگاهی و تغییر نگرش است؟
بله؛ شهید مطهری در این باره از هشت نوع خودآگاهی نام میبرد که یکی از مهمترینهایش، همین خودآگاهی دینی، اجتماعی و فرهنگی است. البته زمینهها ممکن است متفاوت باشد و همه انقلابها زمینه دینی یا الهی ندارند و ممکن است یک انقلاب، زمینه اقتصادی داشته باشد. شما اگر بیانات امام(ره) را مورد توجه قرار دهید، میبینید ایشان بر تحول انسان بسیار تأکید دارند. این تأکید در بیانات مقام معظم رهبری نیز به عنوان شاگرد ایشان دیده میشود. وقتی در جامعهای تحول انسانی شکل گرفت و ارزشهای مورد توجه، الهی و متعالی بود، یک انقلاب دینی شکل میگیرد.
* انقلاب اسلامی ایران یکی از شاخصترین انقلابهای دینی در طول تاریخ است. به نظر شما ویژگیهای این انقلاب به طور خاص چه بوده است؟
انقلاب اسلامی یک انقلاب بزرگ اجتماعی است. ما انقلابهای اکتبر روسیه، انقلاب کبیر فرانسه، انقلاب الجزایر و بسیاری انقلابهای دیگر را هم داریم، اما انقلاب اسلامی ایران دارای ویژگیهای متمایزی است. در این انقلاب ما شاهد تحولات بسیار ساختاری و زیربنایی در عرصههای اجتماعی هستیم. این انقلاب یک تحول همه جانبه در همه ابعاد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایجاد کرد. در دورهای که بسیاری از نظریههای فلسفی و سیاسی، دین را یک مفهوم منسوخ میدانستند و آن را به زمان گذشته و قدیم و دوران ربّانی و طفولیت بشر محدود میکردند و معتقد بودند بشر رشد کرده و دوره فلسفی و سپس دوره علمی را پشت سر گذاشته، امام(ره) آمد و گفت، دین پاسخ و راه حل مشکلات بزرگ بشر است و انسان چارهای ندارد جز اینکه به دامن دین برگردد.
ویژگی دیگر انقلاب دینی ما، حضور همه اقشار و طبقات جامعه در پیریزی انقلاب بود. یعنی انقلاب ما مخصوص قشر خاصی مثلاً کارگران یا قشر فرودست جامعه نبود، بلکه همه افراد از پیر و جوان و زن و مرد و تحصیلکرده و عامی در این انقلاب مشارکت داشتند. نکته دیگر انسجام و یکپارچگی ملت ایران بود، در حالی که گروههای مختلفی در کشور وجود داشتند، اما همه با هم و یکصدا رژیم طاغوت را از صحنه روزگار حذف کردند. سرانجام هم به عنصر بسیار مهم رهبری میرسیم؛ انقلاب ایران رهبری دارد که دارای مقام مرجعیت دینی و معنوی است و کسی پرچمدار این انقلاب است که یک انسان مهذب، یک فیلسوف و یک انسان جامع الاطراف و کم نظیر است.
* شخصیت امام عصارهای از شخصیتهای انقلابی ۱۴۰۰ ساله اسلام و در صدر آن قیام عاشوراست. بین انقلاب ما و این گذشته انقلابی چه نسبتی برقرار است؟
بله؛ انقلاب ما ریشه در آبشخور نهضت سرخ عاشورا و نهضت سبز مهدوی دارد که این دو نماد پیروزی خون بر شمشیر و امید به آینده است. از طرفی، حوزههای علمیه همواره در طول تاریخ نقش رهبری را برای مردم کشور ایفا و مرارتهای زیادی را هم تحمل کردهاند. اما بیان تکلیف از سوی امام زمانی اثرگذار است که مردم نیز دیندار باشند و این تکلیف را بپذیرند و عمل کنند. مردم ما با هوشمندی ذاتی خود، فریب شعارهای فریبنده طاغوت را نخوردند و در مسیر رهبر خود به حرکت درآمدند.
* برخی ادعا میکنند انقلاب ایران انگیزههای اقتصادی داشته است. آیا چنین حرفی میتواند درست باشد؟
مردمِ ما را انگیزههای دینی به حرکت درآورد وگرنه از لحاظ اقتصادی در اواخر دوره پهلوی اصلاحاتی انجام شده بود و مردم به طور نسبی وضعیت اقتصادی باثباتی داشتند. پس عامل اقتصادی نمیتوانست عامل و انگیزه اصلی مردم برای انقلاب باشد. امام و مردم آشکارا در شعارهای خود میگفتند که «استقلال» و «آزادی» میخواهند و امام بارها تأکید میکردند ملت ما نمیخواهد زیر سلطه بیگانگان باشد. شاید برخی زمینههای فرعی هم در خیزش مردم مؤثر بوده، اما به طور قطع انقلاب اسلامی ایران، انگیزه اقتصادی نداشته است. شعارهای انقلاب اسلامی بعدها در قالب کتابهایی تحلیل شده و شما در آن به چنین انگیزه هایی برای انقلاب برنمی خورید.
* حالا انقلاب دینی در کشور ما شکل گرفت و پیروز شد؛ برای تثبیت و صدور آن چه باید کرد؟ آیا حرکتهای برخی مسئولان و فاصله گرفتن از ارزشهای انقلابی موجب کند شدن حرکت انقلاب نمیشود؟
انقلاب اسلامی یک فرآیند مستمر و تکاملی است. ما به دانشجویان نیز میگوییم آنچه در سال ۵۷ رخ داد یک خیزش اولیه بود و تحولات عمیق مورد نظر بنیانگذار انقلاب باید در تمامی شئون رخ بدهد. در جامعه ما، در خانواده، در ادارات، در مدارس و دانشگاهها و حتی در سیاست خارجی ما. من معتقدم هنوز در برخی بخشها و برخی مسائل انقلاب رخ نداده است. مثلاً در اقتصاد هنوز شاهد انقلاب نبودهایم؛ آنچه رهبر انقلاب به عنوان «اقتصاد مقاومتی» مطرح کردهاند و خود بخشی از یک انقلاب اقتصادی به شمار میرود، هنوز اجرا نشده است. هنوز بسیاری از قوانین و مقررات ما به انقلاب و تغییر جدی نیاز دارد. قوانینی که اجازه میدهد عدهای دست به اختلاس و ارتشا و سرقت از بیتالمال بزنند. تفکر انقلابی اجازه استراحت به کسی نمیدهد. روحیه حرکت و مجاهدت همواره لازمه انقلاب است و اگر از آن غفلت شود، انقلاب دچار مشکل میشود. از طرفی ما نباید با انقلابمان دچار عُجب اجتماعی شویم. تعریفهای زیاد، ما را دچار توهم میکند و خیال میکنیم بهترین انسانهای روی زمین هستیم. ما اکنون چقدر آسیبهای اجتماعی داریم؟ چقدر مشکلات فرهنگی داریم؟ از زمانی که روحیه وحدت و مجاهدت از بین مسئولان رخت بربسته و پایبندی به قوانین و ارزشها کمرنگ شده و برخی مسئولان دچار فریبندگی دنیا و پست و مقام شدهاند، میبینیم که برخی فتنههای بزرگ مانند فتنه ۸۸ در کشور مجال ظهور یافتهاند و گاهی اصل انقلاب را مورد تهدید قرار دادهاند. پس انقلابیون هم باید مراقب دسیسههای شیطان درونی و نفس خود باشند و هم در برابر دسیسههای شیطانهای بیرونی هشیار باشند وگرنه اصل انقلاب دچار تهدید جدی میشود.
* شاید همان طور که قرآن کریم میفرماید «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا، آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ...» انقلاب هم پیوسته به نوسازی نیاز دارد زیرا انقلابها همواره با خطر «استحاله» روبه رو هستند و بسیاری از انقلابها در طول تاریخ به پیروزی رسیدهاند، اما بعد به دلایل مختلف دچار استحاله شدهاند...
کاملاً درست است؛ این یک نکته بسیار مهم و اساسی است. ما نباید اهداف انقلاب را لحظهای فراموش کنیم. خداوند به حضرت موسی بارها تأکید میکند که وضعیت قبلی بنیاسرائیل را به آنها یادآوری کن و در ادامه تأکید میکند که: «وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ». بازخوانی تاریخ و اهداف و یادآوری آن در رسانهها بسیار مهم است. گرفتاریها ممکن است موجب فراموشی اهداف شود. نکته دیگر، ترجیح ندادن منافع خود بر منافع انقلاب است. برخی فکر میکنند صاحب انقلاب هستند و باید خودشان و آقازادههایشان از منافع آن بهرهمند شوند. این میتواند انقلاب را دچار استحاله کند.
و نکته مهم دیگر بحث ولایت فقیه است که شاخصه اصلی انقلاب ماست. ولی فقیه کشتیبان این انقلاب است و اگر این فصل الخطاب مورد توجه ما باشد- هر چند برخی اختلاف نظرهای سیاسی بین گروهها وجود داشته باشد- کشتی انقلاب از امواج سهمگین به سلامت خواهد گذشت.
نظر شما