قدس آنلاین _ گروه استانها_ طیبه قاسمی؛ گفتند باران به خوزستان هم می آید؛ در میان این همه روزهای خاکی که دیگر آنقدر گوش ها را پر کرده است که حتی قیافه مردم و مسئولان را با شانه بالازدنی بی قید می بینیم و دیگر حتی از متعجب شدن مردم بیرون از خوزستان از دیدن سرخی به خاک نشسته آسمان اهواز خبری نیست، وقتی هوای همه شهرها سرد است و رد برف بر زمین می ماند، کفش های ما فقط عرضه گذاشتن ردپای خاکی را داشتند، نوید روز بارانی شاید یکی از بهترین اخبار استان ما باشد.

نوید آمدن بارانی که خاک دلهایمان را بشوید در روزهایی که آنقدر غریبیم که کسی اهمیتی به شستن آسمان خاکی شهرمان نمی دهد که شاید ما نیز به جای ماسک درگیر چترو کلاه شویم،
باران آمد اما کسی جرات نکرد زیر باران برود!  خاک امروز هم مهمان خوزستان بود! بله خاک نرفت تا میان باد و خاک و باران اسیر باشیم، در آسمان خوزستان غوغا بود، انگار هوا هم مانند مسئولان استانی دچار سردرگمی بود و باز این خاک لعنتی باز دست از سرمان برنداشت، باران می خواست دل مردم را خوش کند اما خاک نشان داد هنوز هم قوی تر است، آنقدر قوی که باز بنویسیم برای خاک؛ بنویسیم خاک لعنتی دست از سر ما بردار بگذار لااقل این چند روز بارانی را نفس بکشیم. نمی دانم شاید هم خاصیت دنیا این است و چه فایده از این همه اعتراض؟  

بعضی ها می گویند صداها برای اینکه تصمیم بگیری ساخته شده اند، وقتی می شنوی وقتش، رسیده که کاری کنی؛ تصمیمی! برای خوزستان هم که سالهاست غرق خاک است دیگر شنیدن کافیست،  
آیا وقت این نرسیده که صدای خوزستان و فریادهای به جایی برسد، تصمیمی، طرحی، لایحه ای ... این همه لایحه اگر دردی دوا نکنند به چه درد می خورند.

باران امروز شاید زنگ هشداری باشد برای مدیریت هایی که فکر می کردند این باران صدای اعتراض به خاک را می نشاند اما سر پیکان خاک همچنان به سمت آسمان است و باز هم مدارس خوزستان تعطیل شدند با اطلاعیه ای که گردو غبار آشناترین واژه آن است.