به گزارش قدس آنلاین به نقل از ایکنا، در روزهای گذشته شاهد همصدایی دو قطب قدرت بینالمللی یعنی آمریکا و اروپا در رابطه با توان دفاعی کشورمان هستیم. بهگونهای که مقامات ارشد سیاسی فرانسه و سایر کشورهای اروپایی ضمن تأکید بر پایبندی آنها به توافقنامه هستهای ۲۰۱۵ میلادی خواهان مذاکره در خصوص موضوعات منطقهای و برنامههای موشکی ایران بهطور مجزا بودند. اما در مقابل مقامات ارشد سیاسی و نظامی کشومان این حوزه را خط قرمز مذاکرات نامیدند و هرگونه مذاکره در اینباره را مردود و خارج از عرف بینالمللی توصیف کردند و تقویت توان موشکی را بر اساس قوانین بینالللی حق مشروع هرکشوری میدانند.
تقویت توان دفاعی جزئی مشروع از استراتژی امنیت ملی کشورهاست
«نصرتالله تاجیک»، کارشناس مسائل بینالملل و سفیر اسبق کشورمان در اردن در گفتوگو با خبرنگار ایکنا به تحلیل مواضع تند اخیر اروپا در رابطه با توان موشکی جمهوری اسلامی پرداخت و تصریح کرد: برنامهریزی در حوزه توان موشکی هر کشوری بستگی به استراتژی امنیت ملی و سیاستهای دفاعی آن کشور دارد و لذا هر کاری که در جهت حفظ امنیت ملی ما باشد و ضروری به نظر میرسد باید انجام دهیم.
وی با اشاره به دلایل تشدید فشارهای مقامات آمریکایی واروپایی در حوزه توان موشکی ایران، گفت: فشارهایی که به کشورمان وارد میکنند بیشتر جنبه سیاسی دارد و میخواهند امتیازات بیشتری را از ایران بگیرند. لذا فشارهای آمریکا و اروپا به دو بخش تقیسیم میشود که بخش اول مربوط به فشارهای سیاسی است که حاصل سیاستهای منطقهای آمریکا میباشد و دوم امنیتی است.
این کارشناس مسائل بینالملل حداکثرسازی توان دفاعی را جزئی از استراتژی امنیت ملی میداند و در این رابطه افزود: هر کشور مستقلی باید سیاستهای دفاعی خودش را بر مبنای حداکثرسازی منافع امنیت ملی تعریف بکند و بر اساس آن پیش برود. اما نکته مهم و اساسی که در این جا باید مدنظر قرار دهیم این است که ما طوری باید سیاستهایمان را تبیین کنیم که ترسآور و موجب رعب بازیگران حلقه اول امنیت ملی منطقه نباشد.
جزیرهای عمل کردن در سیاست خارجی توان ظرفیتسازی را از وزارت خارجه گرفته است
«تاجیک»، نوسانات حوزه سیاست خارجی را به ضررمنافع و امنیت ملی کشور میداند و اضافه کرد: سیاست خارجی برآیند سیاست داخلی هر کشوری است؛ بنابراین به دلیل اینکه سیاست خارجی ما بخشی و جزیرهای اداره میشود و همچنین وزارت خارجه کشورمان هم آنقدر قوی نیست که بتواند این جزایر پراکنده را جمع و جورش کند. علاوه بر آن در رابطه با این مناطق از نبود یک اجماع نظر واحد درونی در حوزه روابط خارجی رنج میبریم، که در چنین حالتی طبیعی است چنین مشکلاتی در حوزه سیاست خارجی به وجود آیند.
وی انفعال در سیاست خارجی را مساوی با تحدید امنیت ملی میداند و تصریح کرد: سیاست خارجی کشورمان کمی منفعلانه عمل کرده و در حوزههای طراحی، سیاستگذاری، تصمیمسازی، اجماعسازی و بلوک بندی و دیگر روشهایی که در سیاست خارجی مرسوم هستند، با ضعف روبرو هستیم در صورتیکه به وسیله این موارد تمامی کشورها سعی میکنند یک مجموعه یا بلوکی را تشکیل بدهند تا بتوانند از منافع همه دفاع کنند؛ اما متأسفانه ما نتوانستیم چنین کاری را انجام دهیم. بنابراین در چنین وضعیتی تمامی بار بر دوش ما خواهد بود چون قادر نبودیم ازتمامی ظرفیتها استفاده کنیم.
ضرورت سیستماتیک عمل کردن سیاست خارجی برای ارتقای منافع ملی
سفیر اسبق ایران در ادامه سیستماتیک عمل کردن سیاست خارجی را نقطه قوت روابط خارجی تلقی کرد و افزود: درکشورهای توسعه یافته که در حقیقت سازمان، نهاد و یا سیستم کار میکنند نه افراد؛ در این کشورها همه چیز تعریف شده است و با دستورالعملهایی که همه دارند با یکدیگر هماهنگ عمل میکنند. بنابراین اگر ما نگاه جزیرهای به سیاست خارجی را ادامه دهیم، نباید انتظار قوت و اثربخشی این حوزه را داشته باشیم. همچنین یکی از مزیتهایی سیستمی عمل کردن این است که تمام بخشها از ظرفیتی که بهوجود میآید استفاده میکنند و هیچ چیز فراموش نمیشود.
وی ظرفیتسازی در سیاست خارجی را از مؤلفههای مهم تأمین منافع ملی و امنیت ملی دانست و گفت: در حوزه سیاست خارجی تنها بحث امتیاز مطرح نیست؛ بلکه مهم این است که ما یک روشی را ابداع کنیم تا بتوانیم از ظرفیتهای به وجود آمده نه به صورت بده بستان بلکه به صورت مؤثر در جهت اهدافمان استفاده بکنیم. مثلا وقتی یک ظرفیتی در یمن بهوجود میآید، اگر از آن درست استفاده نکنیم، معلوم نیست که در آینده آن ظرفیت هم وجود داشته باشد تا در آن زمان هم مورد استفاده قرار گیرد. چون وقتی میوه را زود از درخت بچینیم کال است و اگر دیر بچینیم میگندد.
تفاهم و مصالحه به معنای امتیازدهی نیست
«تاجیک»، در پایان به مسئله تفاهم و مصالحه در سیاست خارجی اشاره کرد و آنرا متفاوت از مقوله امتیازدهی میداند و در این رابطه تصریح کرد: همچنین یک موضوعی هم در سیاست خارجی مطرح است بهنام تفاهم و مصالحه که این امر مساوی با امتیاز دادن و یا امتیاز گرفتن نیست. چون بار معنایی امتیازدهی کمی منفی است لذا در مصالحه مثلاً در حوزه مسئله یمن یک روشی را پیشنهاد میکنید که هم سبب تأمین منافع مردم یمن میشود و هم منطقه به سمت تنش بیشتر پیش نمیرود و هم جمهوری اسلامی در معرض اتهام قرار نمیگیرد بهویژه در زمانیکه دشمن از قدرت بالای رسانهای برخوردار است.
نظر شما