به گزارش قدس آنلاین، اظهارات محمدبنسلمان، ولیعهد عربستان در گفتوگو با مجله آتلانتیک و تلاش برای عادیسازی روابط بین اسرائیل و عربستان و حمله به محور مقاومت، رویداد جدیدی نیست. پیش از وی شخصیتهای تراز اول دیگری از خاندان سعودی چنین مطالبی را گفتهاند، مانند ترکی فیصل، برادرزاده ملک سلمان که مدتهای مدیدی رئیس سازمان اطلاعات و امنیت عربستان بود یا انوار عشقی، مشاور عالی امنیتی دربار آل سعود که به اسرائیل سفر و با مقامات این رژیم ملاقاتهای متعددی داشت و تصاویر آن نیز منتشر شد.
حمله آل سعود به محور مقاومت و تروریست خواندن حزب الله لبنان و سازمانهای جهادی فلسطینی و انصارالله یمن و حمایت از تروریستهایی که در راستای منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه عمل میکنند، بیانگر آن است که عربستان سعودی از دیر باز با رژیم صهیونیستی همکاریهای تنگاتنگی داشته، اما امروز بازی علنی شده است.
باید بر روی این مسئله متمرکز شد که چرا این اظهارات از سوی رژیم صهیونیستی و آل سعود علنی، شفاف و وقیحانه مطرح میشود؟ چرا رژیم صهیونیستی صدای طبل جنگ را در میآورد و محمد بن سلمان مدام علیه جمهوری اسلامی ایران پرخاش میکند؟
نگاه کلان به تحولات منطقه نشان میدهد که شکستهای پی در پی طرحهای آمریکا و همپیمانانش در منطقه و پشتیبانی آل سعود از این طرحها، آسیبهای جدی به جایگاه عربستان سعودی در جهان و شریکش رژیم صهیونیستی وارد کرده است. هزینه بسیار سنگینی را آمریکاییها در منطقه انجام دادهاند و اعتراف ترامپ برای ما کافی است که میگوید ۷ تریلیون دلار در خاورمیانه خرج کردیم و در تمام طرحهایمان شکست خوردیم.
محمد بن سلمان هم امروز درگیر یک زخم خونچکان به نام بحران یمن است و در داخل کشورش نیز بحران مشروعیت دارد، تمام درگیریها با پسرعموهایش به بهانه مبارزه با فساد نشان میدهد که این بحران مشروعیت جدی است. هیچ سیاستمدار پختهای از این ادبیات بچهگانه، احمقانه و متحورانه محمد بن سلمان استفاده نمیکند.
همه اینها بیانگر ترس و وحشت عربستان از محور مقاومت و تغییر معادلات میدانی به نفع محور مقاومت است. آنها میبینند که پول هایشان در حال دود شدن است و نه تنها هیچ نتیجهای نگرفتند، بلکه نتیجه عکس گرفتند؛ بنابراین رژیم صهیونیستی و آل سعود از یک سو نگران پیروزیهای محور مقاومت و از سوی دیگر نگران انزوای خود هستند. محمد بن سلمان تصور میکند با خرج میلیاردها دلار، میتواند از تاج و تخت خودش محافظت کند، اما او باید واقعیتهای منطقه را بپذیرد، هیچ کس نمیخواهد عربستان سعودی را اشغال کند، هیچ کس نمیخواهد بر خلاف تصورش که اعلام کرده پیش از اینکه ایران جنگ را به خاک عربستان بکشد، ما جنگ را به داخل خاک ایران میکشیم، جنگ را به داخل خاک عربستان بکشد. این حرفها و توهمات ناشی از تحریکات آمریکاییها و صهیونیستها و گاهی اماراتی هاست، این تحریکها برای آنها در واقع یک فرصت برای دوشیدن این گاو شیرده است که بعدها سرش را خواهند برید. بزرگتر از محمد بن سلمانها همانند صدام به جمهوری اسلامی حمله و پرخاش کردند، اما شکست خوردند؛ بویژه آن زمانی که همه جهان از صدام حمایت میکرد. اما محمد بن سلمانی که یک پایش در یمن و یک پایش در محافل بین المللی به اتهام ارتکاب جنایت جنگی گیر است، چه طور میخواهد با ایران بجنگد و جنگ را به داخل خاک ایران بکشد؟ به نظر میرسد کسانی هستند که وی را تحریک میکنند تا از ایران بترسد و هرچه بیشتر بترسد، بیشتر به آغوش آنان میرود و پول بیشتری برای خرید سلاح میدهد. در مقابل این یاوهگوییها با شناختی که مردم منطقه از عملکرد آل سعود، جریانهای وهابیگری و تروریسم تکفیری دارند، حداقل خود مردم منطقه بر این باور نیستند که حرفهای بن سلمان درست است، زمانی وانمود میکردند که جنگ بین ایران و عربستان، جنگ سنی و شیعه است، ولی وقتی درگیری بین عربستان و قطر اتفاق افتاد و ناگهان چهار کشور مصر، امارات، بحرین و عربستان از همه سو قطر سنی ِ وهابی و عضو شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب را تحریم کردند، خط بطلانی بر دروغ پردازیها درباره جنگ شیعه و سنی کشیده شد.
۱۵ فروردین ۱۳۹۷ - ۰۸:۵۶
کد خبر: 594348
اظهــارات محمدبن ســلمان، ولیعهد عربســتان در گفت و گــو با مجلــه آتلانتیک و تــلاش برای عادی سازی روابط بین اسرائیل و عربستان و حمله به محور مقاومت، رویداد جدیدی نیســت.
منبع: روزنامه قدس
نظر شما