قدس آنلاین- روح جست و جوگر انسان به صورت غریزی همواره و در هر شرایطی در پی زیباییهاست و به یقین منظور خداوند متعال نیز همین بوده است. از آنجایی که ابزار دقیقی در خصوص ارزیابی و سنجش نقادانه زیباییها به طور مطلق وجود ندارد، تفسیر فلسفه زیباییشناسی نیز کاری بس سخت و صعب مینماید. در این راستا بسیاری از اندیشمندان چنین اظهار داشتهاند که زیبایی از جنس احساس و روح است. آن چنان که بررسی آرا و آموزههای بشر در طول تاریخ کاری بس دشوار و غیرممکن است، تحلیل عنصر زیباییشناسی در طبیعت نیز امکانپذیر به نظر نمیرسد. با این حال بسیاری در پی شناخت زیباییها بودهاند و به نتایجی هم دست یافتهاند. تلاش در ارائۀ راهکار مناسب و تدوین یک الگوی دقیق برای ارزیابی زیباییها در جهان امری ضروری و واجب است.
پژوهشگران این عرصه در درازمدت دریافتهاند هر فردی که دارای بینش زیباییشناسی است و همواره در جهت کشف آن همت گماشته، به توانمندی لازم برای تفسیر و نقد هر پدیده و رویدادی دست مییابد. این فرد خاص همچنین میتواند بهتر از افراد عادی در خصوص آثار ادبی و هنری اظهارنظر کند. افرادی که به چنین تجربهای دست نیازیدهاند حتی از یادآوری اثر مطالعه شده و یا رؤیت اثر هنری خلق شده عاجزند و آن چنان که شایسته است قادر به تفسیر و تأویل نیستند؛ البته میزان بهرهوری انسانها از این وادی متفاوت است و هر فرد با توجه به علایق و استعداد و با توجه به شرایط حاکم بر هر دوره میتواند علم زیباییشناسی را به کار بندد.
با تمامی این تفاسیر، بسیاری بر سر این مسئله که علم زیباییشناسی یکی از شاخههای فلسفه است و یا خود به صورت مستقل یک رشتۀ علمی به حساب میآید به بحث و جدل مشغولند. در این میان عدهای هم هستند که علم زیباییشناسی را در هر دو گونه قرار میدهند و بر این باورند که این علم، هم به نوعی در فلسفه مطرح است و هم میتوان هویت مستقلی داشته باشد.
باید اذعان داشت که در فلسفه، زیباییشناسی علم فراگیری زیباییهاست با تمامی تجربهاندوزیها و بروز سلایق. واژه زیباییشناسی (Aestheticism) برگرفته از واژه یونانی ais- thetikos به معنی «ادراک حسی» است. نباید این مسئله را فراموش کرد که زیبایی تنها ارزش سلبی نیست و نباید تصور کرد که صرفاً برای ظاهرسازی و آراستن به کار بسته میشود. زیبایی همواره چون یک جریان سیال در بطن رویدادها و طبیعت در حرکت است و در روح و درایت بشری رنگ میبازد؛ همچنین نباید تصور کرد که زیبایی سطحی است و تنها با حس انسان مرتبط است. این زیبایی طبق دیدگاه اسلامی از خالقی پدید آمده که جهان را به بهترین وضع ممکن ساخته است و به خواست او امنیت و آرامش انسان در کسب و حفظ زیباییها تأمین میشود و چنین است که انسانهایی که به این قلمروی بیکران وارد میشوند به یقین میرسند و خداوند را با تمام وجود احساس کرده و به آن ایمان قلبی و روحی میآورند. خداوند متعال انسان را مجاز داشته تا از زیباییها سود جوید، به آن شرط که از آن برای ارتقای روح و رسیدن به درجات بالای انسانی مطابق با قوانین تعیین شده الهی استفاده کند.
نظر شما