از هدفتان برای ساخت چنین مستندی بگویید.
بعد از اینکه حادثه زمستان یورت در اردیبهشت 96 اتفاق افتاد، تهیهکننده کار پیشنهاد ساخت این سوژه را به من داد. در ابتدا فکر میکردم این قضیه فقط یک حادثه است که چهل و چند نفر در آن جانشان را از دست دادهاند و در واقع نشان دادن چرایی وقوع این حادثه برایمان اهمیت داشت؛ ولی در پیشتولید متوجه شدیم که این قضیه و درد کارگردان به 10 سال پیش بر میگردد و اعتراضاتی که از سال 85شروع شد و مشکلات متعددی که با آن روبه رو بودند.
اینجا بود که شکل و شمایل مستند تغییر کرد و هدف را به سمت دیگری هدایت کردیم، آن هم اینکه چرا کارگران ما هیچگاه رسانهای نداشتند که دردشان را به گوش مسئولان برساند؛ چرا هیچ وقت هیچ ارگان و صنفی پشتیبان و حامی کسانی که چرخه اقتصاد را به دست دارند نبودهاند به شکلی که این افراد همیشه نادیده گرفته میشوند،هرچند این قضیه فقط منحصر به زمستان یورت نبوده است.
این اتفاق باعث شد که ما به لایههای پنهان این قضیه دست پیدا کنیم و به این موضوع بپردازیم و هدفمان هم این شد که حرف و درد کارگردان را به گوش مردم برسانیم و آن موارد پشت پرده و مسائلی را که تا به امروز سانسور میشدند، حالا چه در رسانه ملی یا حتی تریبون نماز جمعه، در این کار به نمایش بگذاریم.
در این چند سال گذشته تولید مستندهایی از این دست زیاد شده است که تقریباً همگی تولیدات قابل توجهی هم بودهاند؛ شما در این کار تا چه میزان به وجه سیاسی این ماجرا پرداختهاید و این موضوع تا چه اندازه برایتان اهمیت داشت؟
هرچند اعتقادی ندارم این مستند یک اثر سیاسی است، ولی به هر شکل با توجه به موضوع کار میتوانستم در این کار مباحث سیاسی و حتی نقد دولتهای مختلف را هم بیان کنیم و یک برداشت سیاسی از کار داشته باشیم، ولی تمام سعی من این بود که وارد بعد سیاسی کار نشوم؛ چون معتقدم همین جریانها به خاطر یک سری منافع شخصی هر دو جناح، به انقلاب و مردم ضربه وارد میکنند، چون دغدغه شان انقلاب اسلامی نیست. در حالی که هدف همه ما باید عدالت در جامعه و مردم باشد نه موارد حاشیهای. «زمستان یورت» یک اثر اجتماعی وعدالت خواه است و نگاهی منتقدانه به مشکل کارگران دارد و قرار هم نیست مثل خیلی از مستندهایی از این دست سیاهنمایی کند.
در جایی گفتهاید که رسانههای ما در منعکس کردن مشکلات کارگران صداقتی ندارند و حتی چه بسا که اخبار سانسور هم بشود؛ خود شما در این کار چقدر محافظهکارانه عمل کردهاید؟ اصلاً سراغ کسانی رفتید که حرفهایشان بتواند ابعاد بیشتری از این ماجرا را باز کند؟
بله من سراغ افرادی که از نزدیک با این مسائل و مشکلات کارگران آشنا بودند رفتم. من حتی امام جمعه آزادشهر، فعالان حزب اللهی، بچههای بسیج دانشجویی و... را در این کار نقد کردم. گفتم چرا باید دغدغه بچه حزباللهیهای ما رفتن خانمها به ورزشگاه باشد، ولی عدالتخواهی برای این گونه مسائل ندارند. چرا؟ چون به نفعشان نیست. به نظر من یکسری چیزها فقط برای ظاهرسازی است و یکسری آدمها خود را به اسم بچه حزباللهی جا میزنند برای اینکه به جایگاهی برسند وگرنه اینها دغدغه مردم را ندارند. تمام سعیم این بود که بدون هیچ رعایتی افراد را نشان بدهم و نقد کنم. همان موقع بودند مدیران محافظه کاری که نخواستند جلو دوربین من بنشینند و امروز همانها هستند که دارند برای اکران این مستند سنگاندازی میکنند و حتی بایکوتش کردهاند.
مستند شما یک مستند مصاحبهمحور است، هدفتان از انتخاب این شیوه روایتی چه بود؟
گاه شما یک موضوعی دارید که به هیچ عنوان نمیشود آن را داستانی کرد و اگر بخواهی از شیوه روایت دیگری استفاده کنی شاید نشود به شکل درست به موضوع پرداخت و آن را تحلیل کرد.
این موضوع جزو آن دسته مسائلی است که باید با شنیدن حرفهای تیپهای مختلف حل بشود و دقیقاً به همین علت هم بود که من این شیوه را برای روایت انتخاب کردم. من در این مستند میخواستم خود همین کارگران را نشان بدهم که دارند از دغدغه شان میگویند و آنها خود روایتگر این مستند باشند، چون به این شکل مخاطب بیشتر میتوانست با کار احساس نزدیکی کند.
در این فیلم بارها از ظلم ستیزی گفتهاید. آیا هدفی هم برای دعوت مخاطب به مبارزه و عدالتخواهی بوده است ؟
بله حتماً. من در این مستند تقریباً همه دستگاههای دولتی و رسانهها را به نقد کشیدهام که چرا از این افراد پشتیبانی نمیکنند و همان طور که گفتم اگر مردم عدالتخواه باشند خیلی از مشکلات میتواند از ناحیه آنها حل شود.
حضور این فیلمها در جشنواره عمار تا چه اندازه میتواند به شفاف سازی چنین مسائلی به عنوان جایی که میشود به راحتی این آثار در آن به نمایش گذاشته شود کمک کند؟
به نظر من جشنواره عمار در این چند سال عملاً به عنوان یک خط شکن عمل کرده است و در نمایش چنین مستندهایی خیلی موفق بوده است. همین قضیه خود نشان دهنده جریانی است که جشنواره عمار به راه انداخته است و این جشنواره میتواند جایی باشد که فیلمسازان جوان بخصوص بتوانند بدون هیچ ترسی حرفشان را بزنند.
چون حقیقت این است که بقیه جشنوارههای ما محافظهکارند. حالا شاید تیتر بزنند که فلان فیلم عدالتخواهانه است ولی در عمل نمایشی از این نوع فیلمها ندارند؛ ولی عمار هر سال بیشتر از سال قبل دارد به وعدههایش عمل میکند و میبینید که هر سال هم تولید و پخش مستندهای انتقادیاش بیشتر میشود و تا به امروز هم نتیجه خوبی گرفته است.
نظر شما