شهاب، یکی از متهمان این پرونده است که برادرش در سال گذشته در نزاعی کشته شده بود. وی در رابطه با انگیزه مشارکت در تیراندازی توضیح داد: مهدی(ضارب اصلی) را از چندین سال پیش میشناختم. او در شهرمان قوچان مشغول به کار بود. با مهدی درد و دلی مبنی بر قتل برادرم و عدم پیگیریهای دولتی در این رابطه داشتم. اینکه برادرم در یک درگیری که بخاطر یک دختر بود به قتل رساندهاند. برای قتل برادرم در دادسرا پرونده وجود داشت، اما هیچ نوع پیگیری صورت نمیگرفت و قاتل آزاد در شهر رفت و آمد میکرد حتی چندین بار خودم او را در شهر دیدم. مهدی گفت قاتلان برادرم را خواهد کشت. سه روز در خرمشهر با یکی از دوستمان به نام حمید اقامت داشتیم. پس از بازگشت به مشهد صبح روز حادثه با مهدی بودیم.
مهدی ضارب اصلی توضیح داد: من به خاطر عقده آن دو نفر را کشتم. با جاهلها مشکل دارم و اگر دوباره آزاد شوم و از زندان بیرون روم آنها را خواهم کشت. شهاب حکم برادر برای من دارد و پس از درد و دل او خواستم انتقام او را از آن دو نفر بگیرم. از طرفی من با مقتولان دشمنی داشتم و بنابراین آنها را کشتم.
مرا تهدید به مرگ کرد برای همین همکاری کردم
میلاد ۲۵ ساله مجرد و فاقد پیشینه راننده خودروی قاتلان در شب حادثه بود، او تشریح کرد: شب حادثه شهاب و مهدی را سوار خودروی خودم کردم. در اطراف میدان تلویزیون حرکت میکردیم. دور میدان مرتضی را پیاده کردم سپس دور زدم و در نزدیکی خودروی قاتلان نگه داشتم.
وی ادامه داد: مهدی اسلحه را از ساک درآورد و روی سرم گرفت و از من خواست تا ماشین را نگهدارم. مهدی گفت دنده عقب بگیرم و مرا تهدید کرد که اگر حرکت کنم به سمت من تیراندازی خواهد کرد. او دو نفر سرنشینان خودروی پژو را به قتل رساند و سوار ماشین شد. اسلحه را روی سر من گذاشت و خواست حرکت کنم. به سمت جاده قدیم قوچان حرکت کردیم و پس از حادثه تا زمان دستگیری در شهر ماندیم.
نظر شما