معارف:
تحریف انقلاب و به دنبال آن استحاله نظام از میانه دهه شصت با محوریت مؤسساتی چون مرکز مطالعات ایران شناسی دانشگاه کلمبیا که با حمایت مالی پهلویها و مدیریت بهاییانی چون احسان یارشاطر شکل گرفته بودند به عنوان جایگزینی برای براندازی سخت مطرح شد. بعد از جنگ تحمیلی و شکل گیری هستههای همفکر این مؤسسات در داخل کشور شاهد تسلط جریان برانداز بر روند تاریخ نگاری و تحلیل انقلاب اسلامی بودهایم. این هجمهها چنان قوی بوده که رهبر معظم انقلاب در سخنرانی سالگرد رحلت امام خمینی در سال گذشته تحریف امام را بسیار جدی خوانده و همگان را به مقابله با آن فراخواندند. به همین مناسبت و با توجه به انتشار مجلد ۲۳ کتاب مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی که فعالیت هایش طی سالهای اخیر و تحت مدیریت یک جناح خاص سیاسی توجهات بسیاری را به خود جلب کرده، در گفتوگو با حجت الاسلام والمسلمین نصرالله پژمانفر نماینده مردم مشهد و کلات و نایب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی به ابعاد تحریف در تاریخ انقلاب و به طور ویژه تحریف شخصیت امام خمینی(ره) پرداختهایم.
جناب آقای پژمانفر اساساً تحریف به چه روندی میگویند و ابعاد مختلف آن را چگونه میتوان شناسایی کرد؟
یکی از خطراتی که جریانات اصیل و ناب را تهدید میکند، موضوع تحریف است. تحریف به معنای وارونه کردن و از بین بردن حقیقت یک شیء است که آن حقیقت گم و به نسلهای بعد به صورت غیرواقعی و وارونه منتقل میشود. تحریف همیشه به عنوان یک تهدید برای جریانهای ناب وجود داشته است و اگر نگاه کنید در صدر اسلام هم تحریف است که میتواند شخصیت بزرگی مثل امیرالمؤمنین(ع) را به شخصیتی که مردم حتی در نماز خواندنش تردید میکنند تبدیل کند و وقتی خبر شهادت امیرالمؤمنین(ع) به شام میرسد مردم تعجب کرده و میگویند مگر علی اهل نماز بوده! تحریف همیشه به یک شکل نبوده و به شکلهای گوناگون خودش را نشان میدهد. یکی از اشکال تحریف تطهیر بعضی از اشخاص است. شما نگاه کنید اشخاصی که چهرههای منفوری بودند و ظلمشان هنوز در بین عامه مردم فراموش نشده است مثل پهلوی اول و دوم، اینها را به اشکال مختلف تطهیر کرده و به عنوان منجی نشان میدهند؛ کاری که شبکههای معاند مثل BBC انجام میدهند.
یک نوع تحریف دیگر جعل تاریخ است، یعنی دروغهایی را در تاریخ میگویند که اینها خود منشأیی برای سایر دروغها برای نسلهای آینده میشود. یک تحریف به نقیصه داریم. یعنی بسیاری از وقایع مهم تاریخ را ذکر نمیکنند و به سمت فراموشی میبرند یا جهت دار نویسی که گاه یک خادم را خائن نشان میدهد و گاهی یک خائن به عنوان خادم به مردم معرفی میشود.
اگر تحریف را به معنای قلب و ایجاد نقص در روایتهای تاریخی بدانیم، شاهد نمونههای معاصر آن هم بودهایم. انتشار گسترده روایتهای جعلی از سیر مبارزاتی سید جمال الدین اسدآبادی همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی یا روایت ناقص از برخورد قضایی با مجرمان گروهک منافقین در دهه ۶۰ از این دست تحریفها هستند. اگر به طور مشخص به تحریف امام خمینی(ره) بپردازیم چه مصداقهایی برای آن قابل ذکر است؟ به نظرم همه دوستداران انقلاب متفق القول هستند که تحریف امام خمینی(ره) یعنی تحریف اصول انقلاب اسلامی و در نهایت استحاله نظام ولایت فقیه. لطفاً به صورت مصداقی به این مسئله بپردازید.
در صحبتهایی که در سالگرد رحلت امام(ره) وجود داشت رهبر بزرگوار انقلاب، یکی از نگرانیهای خود را تحریف شخصیت امام(ره) عنوان کردند که این موضوع باید به صورت جدی ملاحظه و مراقبت شود. یکی از نگرانیهایی که وجود دارد منابع و مرجعهایی است که ممکن است به عنوان مستند برای تاریخ از آنها سوءاستفاده گردد و باید با دقت بیشتری روی آنها کار شود.
در اسفند سال ۶۲ یک مجموعهای با نام «دایره المعارف بزرگ اسلامی» در تهران زیر نظر سید کاظم موسوی بجنوردی برادرِ سید محمد موسوی بجنوردی راه اندازی شد. نخستین جلد این دایره المعارف هم در سال ۷۰ منتشر گردید. بودجههای کلانی هم دریافت کرده و میکنند. زمین گرفتند، امکانات زیادی از نظام اسلامی دریافت کردند و خب انتظار این است که حتی کوچکترین مشکلی در انتشار این دایره المعارف وجود نداشته باشد. اما متأسفانه این دایره المعارف با توجه به اشکالاتی که اشاره خواهم کرد تهیه و تنظیم شده است. دایره المعارفی در خارج از کشور به نام «ایرانیکا» توسط ضدانقلاب آمریکانشین نوشته شده و جالب این است که این مجموعه مرتبط با ضدانقلاب، نامه نگاریهای متعددی با دایره المعارف بزرگ اسلامی انجام داده و بابت محتوای این دایره المعارف تقدیر و تشکر داشتهاند. این خود جای نگرانی است. این دایره المعارف تا الان ۲۲جلدش چاپ شده و در نمایشگاه کتاب امسال نیز جلد۲۳ آن منتشر شد. لازم است دقت شود بخصوص در کسانی که منسوب به امام هستند، مثلاً جناب آقای سیدحسن خمینی که در جلسهای با نویسندگان این دایره المعارف و درباره مدخلی که درباره امام(ره) است از این دایره المعارف تعریف و تمجید کرده که به نظرم خودش جای تأمل دارد.
در مدخل مربوط به امام خمینی(ره) این دایره المعارف در حدود ۱۰۰ صفحه از صفحه ۶۷۴ تا ۷۶۴، جناب آقای حاج منوچهری، آقای پاکتچی و بخصوص آقای حمید انصاری که خود در مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) فعالند، نقش دارند. در این مدخل ۹ بخشی، ایرادات زیادی وارد است که در اینجا من به بخش روایت تاریخی زندگی امام(ره)، فرزندان امام(ره) و نهضت سیاسی ایشان اشاره خواهم کرد و بررسی بخشهای مربوط به اندیشه فقهی و سیاسی امام(ره) جای بررسی مبسوط تری دارد.
دایره المعارف یعنی کتاب مرجع در تحقیقات بعدی. چگونه امکان دارد در مورد شخصیتی که از رحلت ایشان تنها ۲۹ سال گذشته چنین اشتباهی مرتکب شوند؟ آیا مصداقی برای این سخنان دارید؟
من در سه لایه نقد خودم را مطرح میکنم که این نقد مستند به کتابی است که با وجود گذشت یک سال از چاپ و انتشار آن، نه تنها پاسخی بدان داده نشده بلکه با سکوت از کنار اشکالات فراوانی که دارد گذشتهاند. کتابی توسط آقای مقدمی شهیدانی با عنوان «نقدی بر مدخل «خمینی، روح الله» در دایره المعارف بزرگ اسلامی» نوشته شده که من در بخشی به آن اشاره خواهم کرد.
لایه اول نقد، نقد ساختاری و شکلی است. مثلاً در یک مجموعهای با این هزینه و امکانات و تجهیزات، وحدت رویه برای استفاده از تواریخ وجود ندارد. برخی تاریخ شمسی است و برخی قمری. خطاهای بسیاری در محاسبات سال شمار زندگی امام(ره) و وقایع این نهضت وجود دارد. وحدت رویه در القاب و عناوین به هیچ وجه وجود ندارد و حتی عطفهایی که در این مدخل استفاده شده بسیار خسته کننده است. کاربرد ناصحیح اصطلاحات علمی، غلطهای زیاد املایی و ویرایشی، ابهام گویی و تناقض گویی را هم میتوان جزو اشکالات عمده چنین کتابی دانست که قرار است به عنوان کتاب مرجع در جهان اسلام مورد استفاده قرار گیرد و زیبنده نیست. کتابی که سی و اندی سال برای آن هزینههای فراوانی شده است.
نقد دوم موضوع منابع و ارجاعات است که در این بخش دارای اشکالات فراوان است، اما من بیشتر به تحریفاتی که در خود این دایره المعارف است میپردازم. بخشهای مهمی از نهضت امام(ره) در این دایره المعارف حذف شده است. جشنهای مربوط به آزادی امام(ره) در سال ۱۳۴۳، اعلامیه ۱۲ امضایی مربوط به مرجعیت امام(ره) در سال ۴۹، تحولات روز ۱۲ بهمن، ستاد استقبال و نقش شهید مطهری در این موضوع، پایه گذاری روز قدس و جایگاه آن در اندیشه امام(ره)، بسیاری از نامهها و نکات مربوط به تسخیر لانه جاسوسی، موضوع جنایتهای گروهک منافقین و سیر مجازات آنها از سال ۶۰ تا ۶۷ و موضوع مهم انتصاب و عزل آقای منتظری تنها بخشی از این حذفیات مهم است. اینها بخشی از صدها مورد تاریخی است که نباید به فراموشی سپرده شود ولی در این دایره المعارف به آنها توجهی نشده است.
بخش دیگری از تحریفات را هم باید با عنوان «تحریفات معنوی» ذکر کنیم، مثلاً در بسیاری از مواقع امام(ره) به عنوان یک عملگرا معرفی میشود که حاضر است از آرمان خود دست بردارد، همان چهره تکنوکراتی که ما بارها به آن اعتراض داریم و دایره المعارف سعی در ترسیم آن دارد. یا امام(ره) را شخصیتی صرفاً روادار معرفی میکنند که با تساهل و تسامح با مسائل برخورد میکنند که اینها بخشی از تحریفات معنوی است، یا بین جایگاه رهبری مذهبی و رهبری سیاسی امام(ره) تفاوت قایل میشود و در موضوع تسخیر لانه جاسوسی یا حکم تکفیر سلمان رشدی آن را به رهبری مذهبی امام نسبت میدهند و سعی در القای جدایی دیانت و سیاست در اندیشه امام خمینی(ره) دارند.
تلاش برای اثبات یکسان انگاشتن نهضت امام(ره) با فداییان اسلام و برجسته سازی عنصر ترور در این مورد از جمله این تحریفات است، در حالی که ما میدانیم اساساً امام(ره) رویکرد مردم محور داشتند و با ترور مخالف بودند، اگرچه امام(ره) از برخی از این افراد مانند نواب صفوی حمایت میکردند اما مشرب امام(ره) این نبود که امور خود را با ترور جلو ببرند. در موضوع تسخیر لانه جاسوسی، متأسفانه دایره المعارف آن را با عنوان «اشغال سفارت» مطرح میکند در حالی که امام(ره) آن را تسخیر لانه جاسوسی میدانستند که جنایتهای آمریکا در آنجا برنامه ریزی میشد. از این دست تحریفات موارد فراوانی وجود دارد.
اما نقد سوم اشتباهات فاحشی است که در ثبت تاریخ تولد امام(ره)، ازدواج امام(ره) و حتی ارتحال و تشییع امام(ره) رخ داده است. اشتباهاتی که اساساً قابل دفاع نیست. شما چطور میتوانید با داشتن عنوان دایره المعارف چنین اشتباهات فاحشی داشته باشید؟ اشتباهات گسترده در معرفی اجداد و خاندان امام(ره) وجود دارد؛ یعنی جد ششم امام(ره) را میرحامد حسینی هندی معرفی میکند که صاحب عقبات الانوار است در حالی که ایشان متوفای سال ۱۳۰۶ قمری بوده و امام(ره) را متولد ۱۳۲۰ قمری معرفی میکند. یعنی فاصله ۶ نسل را ۱۴سال معرفی کرده اند! اشتباهات فاحشی که در زندگینامه امام(ره) قابل قبول نیست. اغلاط فراوانی مربوط به مهاجرت جد امام(ره) به نجف و خمین وجود دارد. در دیگر نقاط دنیا اگر کوچکترین اشتباهی در کتابهای مرجع باشد آنها را جمع آوری، بازبینی و اصلاح میکنند. سؤال من این است که چرا با وجود چنین تحریفاتی در مورد امام(ره)، در مقابل آن سکوت میشود و هیچ واکنشی رخ نمیدهد.
برخی محققان از اشتباهات فاحش در ذکر نام اساتید و شاگردان حضرت امام(ره) در این مدخل صحبت کردهاند و یا شرح زندگی آقا مصطفی خمینی را پر از ایراد و تحریفات مسلّم میدانند. نمونههایی برای این موضوع وجود دارد؟
در مورد اساتید امام(ره) هشت اشتباه قطعی صورت گرفته است. بعضی اسامی را اشتباه گفتهاند، اسامی برخی را جابهجا ذکر کردهاند یا تعابیر غلطی نسبت به این مسئله دارند. یا درباره رابطه امام(ره) با مرحوم آقای شاه آبادی و سالهای ارتباط اشتباهات فراوانی وجود دارد که غیرقابل دفاع است. در حوزه درسی برخی افراد را شاگرد امام(ره) معرفی کردهاند که وقتی با خود این عزیزان مصاحبه میکنند میگویند ما شاگردی امام(ره) را نداشتیم. آیت الله مکارم شیرازی، آیت الله ممدوحی و آیت الله سیدموسی شبیری زنجانی خود را از شاگردان امام(ره) معرفی نکردهاند، حال اینکه در این دایره المعارف به عنوان شاگردان امام(ره) معرفی شدهاند.
یکی از نکتههایی که قابل دفاع نیست تحریفی است که در زمینه آقامصطفی خمینی در این مدخل وجود دارد. بعضی از بزرگان را به عنوان استادان آقامصطفی ذکر کردهاند در حالی که در واقعیت هیچ نسبت استادی با آقامصطفی نداشتهاند؛ مثلاً آقای بجنوردی را به عنوان استاد آقامصطفی معرفی میکنند در حالی که هیچ نسبت استادی و شاگردی نداشتند. اینکه گعدههای طلبگی و مباحثه بین آقامصطفی و آقای بجنوردی را نسبت استاد و شاگردی معرفی کنند درست نیست. به پیامدهای شهادت آقامصطفی که منجر به انقلاب شد اصلاً اشاره نشده است. واکنش امام(ره) به شهادت ایشان اصلاً درج نشده است. سیره آقا مصطفی که باید در تاریخ انقلاب بدان توجه کرد واقعاً سانسور شده است. آقامصطفی مواضع صریحی در موضوعاتی چون «شهید جاوید» و «دکتر شریعتی» داشتند که به هیچ کدام اشاره نشده است و اجحاف بزرگی در حق ایشان است.
در پایان اگر نکتهای جهت تکمیل بحث دارید بفرمایید.
نزدیک به ۴۰ سال از شکل گیری این دایره المعارف میگذرد و در این مدت هزینه و امکانات زیادی صرف آن شده است. در مدخلی که مربوط به امام(ره) است و باید حساسیت خاصی روی آن باشد پر از اشتباه است که به هیچ وجه قابل دفاع نیست. نکته بعدی اینکه کتاب و جزوات زیادی در نقد این اشتباهات نوشته شده که هیچ واکنشی در پی نداشته و در مقابل آنها بی تفاوت هستند و متأسفانه این دایره المعارف به سه زبان در حال ترجمه است. سؤال من این است که چه کسی جلوی انتشار چنین کتاب پر غلطی را باید بگیرد تا از نهادینه شدن این انحرافات جلوگیری شود؟ قطعاً در آینده این کتاب میتواند به عنوان مرجع مطرح شود و در صورتی که این تحریفات در آن وجود داشته باشد در تاریخ قلب رخ خواهد داد.
نکته مهم دیگر در این دایره المعارف وجود یک تاریخ نگاری خطی و جناحی است که ما نسبت به این موضوع واقعاً نگران هستیم. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) با این موضوع کاملاً غیرحساس مواجه شده و این نگرانی را تشدید میکند. در کنار این دایره المعارف، دایره المعارف دیگری در موضوع تشیع در حال نگارش است که این هم جای نگرانی دارد که بخشی چاپ شده و در آن هم ما شاهد تحریفات متعددی هستیم.
در هر صورت موضوع تحریف امام(ره) جدی است و مراکز مختلف بخصوص مرکز تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) نسبت به این حرفها نفیاً و اثباتاً باید ورود کند وگرنه در همین عصر و با وجود چنین منابع پر غلطی در آینده نمیتوانیم یک تاریخ صحیح را به نسلهای آینده منتقل کنیم.
نظر شما