بدون شک نام مهدی چمران پیش از انتخابات دوره دوم شورای شهر هم شناخته شده بود و به خصوص در دوران تصدی بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس بیش از گذشته در رسانهها دیده شد. اما اگر بگوییم بیشتر شهرت وی مربوط به فهرست جنجالی آبادگران و روزهای انتخابات شورای شهر و بعد ریاست جمهوری سال ۸۴ است حرف گزافی نگفتهایم.
در واقع او توانست بعد از سالها اداره کشور به دست کارگزاران و اصولگرایان با فهرستی که در شورای شهر داد و بعد معرفی احمدینژاد کاری کند که حتی تصور آن هم قبل از آن بسیار سخت بود. در واقع فهرست آبادگران پیروزی پشت پیروزی را نصیب اصولگرایان کرد. البته حتماً او مسبب همه این پیروزیها نیست اما نقشش هم بسیار پررنگ است و اساساً سرلیست فهرست آبادگران قرار گرفت تا از شهرت و نام خود برای این پیروزی استفاده کند.
وقتی به دفترش رفتیم در حال پیگیری طرح ترافیک بود. گفتم آقای چمران شما هم مثل ما طرح ترافیک نگرفتهاید؟ شما که رئیس شورا بودید. با چهرهای آرام و البته کمی تعجب گفت: نه من هر روز طرح میخرم هرچقدر هم پیگیری میکنم کسی جواب درستی نمیدهد.
دفتر کار او پر است از عکسهای برادرش مصطفی. خیلی هم قشنگ چینش شدهاند و اگرچه اکثر آنها را دیدهایم اما بازهم دیدنشان شوق خاصی را در وجودمان ایجاد میکند. دکوراسیون دفتر هم همان سبک قدیم را دارد با همان میز و لوازمی که بعضاً باید متعلق به سی یا چهل سال قبل باشد.فضای دفتر خیلی اصرار میکند که سیاست را رها کرده و درباره مصطفای شهید حرف بزنیم اما چه کنیم که قرار ما چیز دیگری بود. آنچه در ادامه میخوانید حاصل این گفتوگوست.
قدس آنلاین: آقای مهندس اجازه بدهید به دوره پیش از تشکیل شورای شهر دوم باز گردیم، زمانی که فهرست آبادگران پیروز شد و جریانات پس از آن رخ داد که حرکت تازهای در بین نیروهای اصولگرا بود. چه عاملی باعث شد تا طرح آبادگران به ذهن شما خطور کند؟ یا اینکه طرح آبادگران یک برنامهای از پیش تعیین شده توسط دوستان و همفکران شما بود؟
چمران: طرح تشکیل لیست آبادگران فکر شخصی بنده نبود بلکه طرح جمعی بود که مدتها برای آن کار کارشناسی صورت گرفت. آن روزها شرایط تقریباً همانند شرایط کنونی بود و به نظر میرسید رأی کمتری داشته باشیم. در مجلس نیز چنین شرایطی پیش آمده بود و دوستان ما نتوانستند رأی چشمگیری بدست بیاورند. بنابراین در برخی نشستها صحبتهایی با بنده صورت گرفت تا بتوانیم از نیروهای تازه نفس استفاده کنیم، نیروهایی که آنچنان هم در جریانات سیاسی نبودند و نیروی ناشناخته محسوب میشدند.
در بین اظهارات افراد بر این تأکید میشد که احزاب شناخته شده آن زمان شاید دیگر آنچنان در بین مردم جایگاهی نداشته باشند و باید برای شورا از افرادی استفاده شود که نامشان جدید باشد و تازه نفس باشند. فقط من برای انتخاب آقای شیبانی تأکید کردم تا نام ایشان هم در بین گزینهها باشد ولی سایر افراد مدنظر تقریباً ناشناخته بودند منتهی ما روی تخصص آنها تأکید زیادی داشتیم بطور مثال اکثریت آنها مهندس عمران یا مهندسی معماری و شهرسازی بودند. همچنین بر انتخاب افرادی که رشتههای تحصیلی آنها مرتبط باشد و نسبت به مسائل و مدیریت شهری بیگانه نباشند، تأکید داشتیم.
قدس آنلاین: آقای چمران آیا شما نام آبادگران را برای این برگزیدید که چون فکر میکردید طیف شما رأی نمیآورد و با این کار رنگی به چهره اصولگرایان در انتخابات قبل دادید یا اینکه معتقد به تغییر در نگاه به اصولگرایی به شکل جدید بودید؟
چمران: نه، ما معتقد بودیم باید تغییراتی بوجود بیاوریم تا ذائقه مردم تغییر یابد و افراد جدید با نام جدیدی مطرح شوند چون تقریباً مطمئن بودیم افراد قبلی با آن چهرهها نمیتوانند رأی بیاورند.
قدس آنلاین: تنها به دلیل رأی نیاوردن در انتخابات بود که لیست آبادگران را ارائه دادید یا اینکه نیاز به تغییر در رفتار را هم احساس میکردید؟
چمران: البته در رفتار هم نیاز به تغییر و تحول را احساس میکردیم ولی تصمیم داشتیم افرادی که معرفی میشوند جزو اشخاص شناخته شده باشند زیرا اینها میتوانستند اطمینان مردم را نسبت به کل لیست جذب کنند.
قدس آنلاین: زمانی که آبادگران به شورای شهر راه پیدا کرد چه اتفاقی افتاد که به یکباره نام آقای احمدینژاد از بین گزینههای مختلف برای تصدی پست شهرداری بیرون آمد؟
چمران: از همان ابتدا که کار را شروع کردیم آقای احمدینژاد به عنوان هماهنگ کننده و برنامهریز در گروه حضور داشت و آمده بود تا این مسؤولیت را برعهده بگیرد. البته به جز آقای احمدی نژاد، آقای نبیزاده و دکتر دانشجو وزیر علوم اسبق نیز برای انجام این کار مطرح بودند. گرچه افراد دیگری همانند یکی از نمایندگان آن دوره ماهشهر در مجلس شورای اسلامی نیز اسمشان به میان آمد اما این سه نفر بیشترین دوندگی و تلاش را داشتند که نام آقای احمدینژاد نیز در رأس این افراد بود.
قدس آنلاین: آقای سروری در مصاحبهای که با ایشان داشتیم، گفتند قرار بوده آقای توکلی شهردار شود اما آقای احمدینژاد پیش ایشان رفته و از آقای توکلی پرسیده که آیا ایشان سمت شهرداری تهران را میپذیرند، که البته ایشان هم در جواب گفته بودند بله میپذیرم اما آقای احمدینژاد سخنان ایشان را به گونهای دیگر برای دیگران روایت کرده و به نقل از آقای توکلی گفته است که ایشان شهرداری تهران قبول نمیکنند، بدین ترتیب احمدینژاد تمامی گزینهها را کنار زد تا خودش به شورای شهر راه پیدا کرد و از طرفی هم شورا بناچار به گزینه احمدینژاد رسید. آیا شما این اظهارات را قبول دارید یا خیر؟
چمران: اگر آقای سروری این اظهارات را فرموده باشند البته که درست گفتهاند گرچه من در جریان اینکه آقای احمدینژاد با آقای توکلی صحبت کرده، نیستم. اسم آقای توکلی هم در آن لیست سی و چند نفره و هم در لیست ۱۸ نفره بود و با ایشان هم مصاحبه و گفت.گویی در همین زمینه داشتیم. البته نام آقای احمدینژاد هم جزو کسانی که ما با ایشان مصاحبه کردیم، قرار داشت. عدهای موافق حضور نام احمدینژاد در لیست بودند و عدهای هم مخالف. درنهایت پس از رأی گیریهایی که صورت گرفت به نام ایشان رسیدیم، اما اینکه احمدینژاد با آقای توکلی درباره شهرداری صحبت کرده باشد از آن خبری ندارم.
قدس آنلاین: آیا شما انتخاب احمدینژاد را در آن مقطع زمانی انتخاب خوبی میدانید؟
چمران: بله انتخاب خوبی میدانم. البته آن زمان ما چند نفر را درنظر گرفتیم و در آخر به اسم سه نفر رسیدیم گرچه در انتخاب از بین این سه نفر هم شک و تردید زیادی بود. یکی از این سه نفر آقای سعیدیکیا و دیگری آقای نورانی رئیس هواشناسی و نفر سوم هم آقای احمدینژاد بود. وقتی با آقای نورانی درباره انتخابات شهرداری حرف زدیم، ایشان گفتند اگر برای شهرداری کاندیدا شوند باید از سمت خود در یکی از نهادهای بینالمللی بیرون بیایند و فکر کنم معاون یکی از نهادهای جهانی هواشناسی بودند و از آنجاییکه جایگاه ایشان از نظر جهانی ارزش داشت و نباید این موقعیت را از بین میبردیم به ایشان گفتیم از این مرکز بیرون نیاید.
قدس آنلاین: پس نام آقای توکلی جزو آن سه گزینه آخر نبود؟
چمران: بله نام ایشان جزو آن سه گزینه نهایی نبودند.
قدس آنلاین: آیا از ابتدا نگاهی به ریاست جمهوری و پیروزی در آن را داشتید؟
چمران: خیر، بنده که چنین نگاهی نداشتم و البته دوستان شورا هم چنین تفکری نداشتند. البته فکر هم نمیکنم آقای احمدینژاد هم در سال اول چنین نگاهی داشتند چون هنوز روی مسائل شهری تسلط کامل نداشتند اما ممکن است پس از گذشت یک سال کار کردن و آرامشی که در شهر به وجود آمد و اقدامات شورا و شهرداری برجستهتر شد چنین تصوری برای ایشان پیش آمده باشد.
قدس آنلاین: زمانی که به انتخابات ریاست جمهوری رسیدید آیا فکر میکردید وقتی آقای احمدی نژاد را معرفی کنید بتوانید در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شوید؟
چمران: حقیقت این است که من ابتدا با این موضوع مخالفت کردم چون فکر نمیکردم بتوانیم رأی بیاوریم زیرا در انتخابات ریاست جمهوری افرادی بودند که سابقه سیاسی بیشتری داشتند و در جامعه شناخته شدهتر بودند. جامعه شناخت کافی درباره آقای احمدی نژاد نداشت، به ویژه در شهرستانها آنچنان ایشان را نمیشناختند. بنابراین میتوان گفت توانی که اعضای شورا در سفرها، سخنرانیها و برنامههای تبلیغاتی در شناساندن احمدینژاد به مردم گذاشتند خیلی مؤثر بود و آن دوره فضا نیز به گونهای بود که مردم دنبال یک چهره جدید میرفتند و از آن استقبال میکردند. چهره جدیدی که ساده زیست باشد و مردمی فکر و عمل کند و در درون خود ویژگی خدمت به جامعه را داشته باشد. به همین خاطر گرایش به انتخاب احمدینژاد در مردم ایجاد شد اما من خودم پیش از اینکه همکاری و کمکی را در این زمینه شروع کنم با کاندیدا شدن آقای احمدینژاد مخالفت کردم و دلیلم این بود که ما در شهرداری در حال کار و تلاش هستیم و دلیلی برای ارائه گزینهای در انتخابات ریاست جمهوری نیست. دکتر شیبانی هم به شدت مخالف معرفی کاندیداتوری احمدی نژاد از لیست آبادگران بودند حتی میگفتند ایشان شهردار خوبی است و کار خود را به درستی انجام میدهد و بگذارید به کار خود برسد. در نهایت پس از آنکه دیدیم تصمیم ایشان جدی است و امکان رأی آوری هم دارند، در همین زمینه یک سری جلساتی را گذاشتیم و برای انتخابات برنامهریزی کردیم و پیش بینی ما نوع جدیدی از انتخابات بود. سعی کردیم بیشتر از جنبه تبلیغات رسانهای بهره ببریم که بازخورد مناسبی هم در رسانهها داشت. همچنین از موقعیت معرفی چهره به چهره کاندیداها استفاده کردیم طوریکه مردم با یک چهره جدید مواجه میشدند، البته افراد جامعه روی ما هم به عنوان معرف این کاندیدا حساب خاصی باز میکردند. در نهایت به دلیل مجموعه عواملی که گفته شد توانستیم به موفقیت برسیم.
** آن دوره فضا نیز به گونهای بود که مردم دنبال یک چهره جدید میرفتند، به همین خاطر گرایش به انتخاب احمدینژاد در مردم ایجاد شد
قدس آنلاین: با پیروزی آقای احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری، شما ماندید و شورای شهر تهران، آیا دادن شهرداری شهر تهران به آقای قالیباف امتیازی برای تسلی دادن باخت ایشان در انتخابات ریاست جمهوری بود؟
چمران: نه ما هرگز به چنین موضوعی فکر نمیکردیم. اصرار ما در شورای شهر این بود که فرد توانمندی روی کار بیاید و به عنوان شهردار معرفی شود. البته پس از اتمام انتخابات با ایشان برای عرض خسته نباشید و احوالپرسی تماس گرفتیم، اما این مسأله که برای دلجویی از ایشان درخواست کنیم شهردار شود، چنین چیزی نبود. احساس ما براین بود که ایشان فرد توانمند و کاری است و میتواند مدیریت امور را داشته باشد. البته همان موقع هم گفتم که برای ایشان حواشی به وجود میآورند اما با مدیریت ایشان میتوانیم تهران را حتی برای یک دوره بسازیم و پیشرفت دهیم.
قدس آنلاین: آیا در دورههای بعدی تصمیم به تغییر شهردار نداشتید؟ زیرا عدهای عنوان میکنند که ما میخواستیم در دور دوم شهردار را جابجا کنیم و باقی ماندن آقای قالیباف به مدت سیزده سال در جایگاه شهرداری تهران برای ما چندان مناسب نبود اما دیگر رأی لازم را برای تغییر نداشتیم، آیا این اظهارات را میپذیرید؟
چمران: اولاً آن زمان مدت تصدی جایگاه شهرداری تهران سیزده سال نبود و آقای قالیباف در دور سوم شورا به مدت دو سال شهردار تهران بود بنابراین وقتی کارها شروع شد استنباط ما این بود که مدت زمان دو سال بخاطر اینکه شخصی بخواهد کاری انجام بدهد کافی نیست و به جایی نمیرسد. آقای قالیباف هم نظرشان بر این بود که گرچه کارهایی را در این دو سال آغاز کرده و آن را پیش میبرند اما تازه آغاز راه است و فرصت بیشتری نیاز دارند و علاقهمند بودند در شهرداری بمانند.
در دوره سوم شورای شهر، به جز گروه ما که در دوره دوم هم حضور داشتیم، آقای نجفی شهردار قبلی تهران و آقای مسجد جامعی و دکتر ابتکار نیز به عنوان گروههای اصلاح طلب وارد شورای شهر شده بودند. این دوستان اصلاح طلب که نام آقای ساعی هم در لیست این دوستان تازه وارد به شورا آمده بود مطرح کردند که در بین گزینههای موجود، آقای قالیباف گزینه مناسبتری برای تصدی جایگاه شهرداری تهران است و تنها چهار رأی داشتند. در طیف مقابل نیز، آقای طلایی، خانم آباد و آقای دبیر از اعضای جدید الورودی بودند که از انتخاب آقای قالیباف به عنوان شهرداری تهران حمایت میکردند.
در گروه اعضای دوره قبلیهای شورا هم که آقای خادم از قبل عضو شورا بود و این گروه از آقای خادم حمایت میکرد، درحالیکه آقای دکتر شیبانی با رأی دادن به آقای خادم و درنتیجه بیرون رفتن یک نفر از شورا برای پست شهرداری موافق نبود و رأی سفید میداد، بنابراین تعداد آرا بطور مساوی هفت به هفت شد.
آنروز ما از صبح تا ظهر چندین بار رأی گرفتیم سپس زمانی که دیدیم نمیتوان اینگونه پیش رفت با دوستانمان صحبت کردیم تا بدانیم صلاح کار چیست زیرا یکی از کاندیداها شهردار قبلی و دیگری عضو شورا بود.بر همین اساس مطرح شد، بررسی کنیم و ببینیم چه شخصی تجربه کاری بیشتری دارد و بر اساس معیار تجربه رأیگیری شود، درنتیجه همه قبول داشتند که تجربه کاری و اجرایی آقای قالیباف بیشتر است و حتی آقای خادم هم این موضوع را پذیرفت، زمانی که به این نتیجه رسیدیم بعدازظهر آن روز به آقای قالیباف رأی دادیم و ایشان مجددا به شهرداری آمد.
قدس آنلاین: آیا نظر شما به آقای خادم نزدیکتر بود؟
چمران: بله بنده هم به ایشان رأی میدادم، حتی در تمام دورههای قبلی که در شورا حضور داشتم برای کمیسیون فرهنگی رأی من آقای خادم بود اما این سه نفری که جدید به شورا آمدند از طرفداران آقای قالیباف بودند و در آن زمان به آقای قالیباف رأی دادند.
آن چهار نفر دوست اصلاح طلب هم زمانی که دیدند اگر در این جریان فرد دیگری را بیاورند و به عنوان گزینه خود معرفی کنند به احتمال زیاد رأی نخواهد آورد با خودشان گفتند لااقل از قالیباف حمایت کنیم یا اینکه علاقه داشتند قالیباف شهردار شود، در نتیجه این افراد به آقای قالیباف رأی دادند.
قدس آنلاین: آیا در دوره چهارم شورای شهر از روی ناچاری به آقای قالیباف رأی دادید؟ چون در دوره سوم آقای قالیباف چندین رأی برای خود داشت و حتی در دور چهارم هم برخی افراد مانند آقای دنیا مالی که گرچه در لیست شما نبود اما آشکارا به قالیباف رأی میداد و هیچ چارهای نبود زیرا در غیر اینصورت باید به شهردار شدن یک اصلاح طلب تن می دادید، به نظر شما این موضوع تا چه حد صحت دارد؟
چمران: شرایط در دوره چهارم خیلی حساس بود و متاسفأنه روی چند تن از اعضای شورا فشارهای شدیدی بود. در رابطه با گروه ما وضعیت مشخص بود زیرا ما با همدیگر تصمیم گرفتیم که آقای قالیباف شهردار تهران باشد تا دوباره بتواند پروژهها و برنامههایش را دنبال کند و توانمندی خود را نشان بدهد و میتوان گفت که در گروه ما تقریبا همه با انتخاب ایشان برای شهرداری موافق بودند.
همچنین دو نفر از اعضای ورزشکار شورا که هنوز رأی نداده بودند تحت فشار شدید قرار داشتند تا جاییکه حتی یکی از آنها رأی را نوشته بود اما روی آن را خط زده و اسم آقای قالیباف را نوشته بود، گرچه رأی اول خط زده و اسم قالیباف نوشته شده بود باید آن رأی را قبول میکردند چون مخدوش نبود اما متاسفأنه آن رای حساب نشد، بنابراین ما هم از آنجاییکه دیدیم آقای قالیباف رأی آورد دیگر بر سر این موضوعات چانه نزدیم.در گروه ما هم رأیگیری صورت گرفت و مشخص شد که همگی با شهرداری آقای قالیباف موافق هستند بدین ترتیب برای رأی آوردن ایشان برنامهریزی کردیم.
از طرفی هم به دلیل آنکه من در دوره اول برای ریاست شورای شهر رأی کافی نیاورده بودم جناب آقای مسجد جامعی رئیس شورا شدند، همچنین همان دوستان ورزشکاری که تحت فشارهایی بودند به قالیباف رأی ندادند و درنتیجه ما یک رأی کمتر از آن گروه آوردیم، بنابراین من در انتخاب شهردار ورود کردم و تلاشمان این بود بتوانیم آرا را جذب کنیم که البته توانستیم. بدین ترتیب آقای دنیا مالی و خانم راستگو به قالیباف رأی دادند و ایشان با شانزده رأی به عنوان شهردار تهران انتخاب شد. گرچه برای انتخاب ریاست شورای شهر در دوره بعد، رأی من به هیجده تا رسید.
** در دوره چهارم تصمیم گرفتیم که آقای قالیباف شهردار تهران باشد تا دوباره بتواند پروژهها و برنامههایش را دنبال کند
قدس آنلاین: اگر دوستان شما در شورای چهارم رأی کافی داشتند باز هم به قالیباف رأی میدادند یا اینکه روی گزینههای دیگر فکر میکردند!؟
چمران: ما درباره انتخاب گزینههای دیگر هم بررسیهای خودمان را داشتیم و در حدود ده جلسه شرایط و مشخصات شهرداری را استخراج و بررسی کردیم تا بر اساس آن شهردار را انتخاب کنیم و بطور کلی بحث رأی را مدنظر قرار ندادیم بلکه بیشتر به اینکه چه کسی روی کار بیاید توجه کردیم زیرا تصورمان بر این بود که برخی از اعضایی هم که به آقای قالیباف رأی ندادند در نهایت به کاندیدای گروه ما رای خواهند داد زیرا اعلام همبستگی کرده بودند اما تحت فشار دیگر گروههای شورا بودند. فشار شدید بر این چند نفر به گونهای بود که حتی وقتی یکی از آنها میخواست به شورا بیاید، در داخل ساختمان شورا فردی یک دست او را گرفته بود و شخص دیگری هم آن یکی دستش را گرفته بود و ایشان را به داخل شورا آوردند و خودشان هم در دو طرف وی نشستند و نمیگذاشتند با فرد دیگری صحبت کند.
هیچ وقت چنین شرایط پیچیدهای پیش نیامده نبود و فکر میکردیم اعضای شورا به آن گزینهای که انتخاب میکنیم رأی میدهند البته گزینههای دیگری هم غیر از اعضای شورا مطرح بود، حتی با آقای دهقان صحبت کردیم و ایشان در دوره قبل در شورا بودند اما بعدها به بنیاد شهید رفتند.
اسم آقای نوریان هم مطرح شد و افراد دیگری هم بودند که با آنها صحبت کردیم اما در این دوره با توجه به اینکه از همان ابتدا اشخاص مختلفی مطرح میشد به این نتیجه رسیدیم که آقای قالیباف از تمامی آنها قویتر است بنابراین دیگر روی گزینههای بعدی وقت نگذاشتیم.
دوستان اصلاح طلب هم جلساتی را داشتند حتی ما حدود دوازده سیزده جلسه مشترک قبل از اینکه شورا شروع شود با همدیگر برگزار کردیم و با حضور همه درباره شرایط و اقدامات تصمیمگیری شد. پیشنهادهای زیادی به شورا آمد و گروه مقابل نیز به گزینه آقای محسن هاشمی رسیدند و پس از آن گزینهها دیگر کاملاً مشخص شد که قالیباف و محسن هاشمی کاندیدا هستند و تنها این دو نفر در صحن شورا برنامههای خود را ارائه دادند و برنامههایشان را در یک جلسه اعلام کردند و ما هم در یک جلسه رأی گیری کردیم و به نتیجه رسیدیم.
قدس آنلاین: یعنی شما میفرمایید اگر رأی کافی هم داشتین باز به آقای قالیباف رأی میدادید؟
چمران: با توجه به چارچوب فکری که داشتیم و افرادی که در گروه بودیم باز هم به آقای قالیباف رأی میدادیم چون این گزینه قویتر از دیگران بود.
قدس آنلاین: آیا احساس نمیکردید که شورا نیاز به تغییر شهردار دارد؟ شاید اگر تغییر میدادید، شورا و لیست آبادگران نفس تازهای میکشید و درحالیکه آقای قالیباف از ابتدا یک گزینه سیاسی سنگین بود و برخی میگفتند ایشان با هدف ریاست جمهوری برای شهرداری تهران میآید و آیا همین اتفاق بعدها لیست آبادگران را از صحنه شورای شهر و سیاست حداقل برای چند سالی کنار نزد؟
چمران: بله میتوان گفت آقای قالیباف چندان با لیست آبادگران زیاد موافق نبود و به هر حال ایشان برای خودشان تشکیلاتی داشتند حتی آن زمان هم گلایههای علنی و غیر علنی نسبت به ما داشتند منتهی ما سعی کردیم این مسائل را حل کنیم تا به مشکل برنخوریم.
** آقای قالیباف چندان با لیست آبادگران زیاد موافق نبود
قدس آنلاین: چرا اختلاف آقای احمدینژاد و قالیباف همچنان ادامه داشت؟ این اختلاف از کجا شروع شد تا جاییکه بعدها احمدینژاد در دولت خود از آقای قالیباف برای همکاری دعوت نکرد؟ از قبل با هم اختلاف داشتند یا بر سر همین موضوع انتخابات ریاست جمهوری دچار مشکل شدند؟
چمران: فکر میکنم آنها قبل از این وقایع با هم ارتباط چندانی نداشتند اما در انتخابات ریاست جمهوری با هم رقابت میکردند. پس از آنکه قالیباف را به عنوان شهردار تهران انتخاب کردیم آقای احمدینژاد از این موضوع استقبال نکرد و تا جاییکه میدانم آنها همکاریهای دیگری در سایر زمینهها هم نداشتند، گرچه مطالبات مدنظر شورا را ما از رئیس جمهور درخواست میکردیم. بنده سه جلسه را با حضور آقای قالیباف و احمدینژاد برقرار کردم و نتیجه جلسات بسیار مثبت بود اما این روند مثبت چند روزی بیشتر طول نمیکشید و دوباره روابط آنها با یکدیگر با اظهارات و کارهای برخی اطرافیان و روزنامهها بهم میخورد، دوباره ما با جلساتی را با حضور هر دو میگذاشتیم اما متأسفانه این موضوع تا آخر ادامه پیدا کرد و در دولت بعدی هم که دولت آقای روحانی بود همین وضعیت عدم هماهنگی و همکاری لازم مشاهده میشد.
** پس از آنکه قالیباف را به عنوان شهردار تهران انتخاب کردیم آقای احمدینژاد از این موضوع استقبال نکرد و تا جاییکه میدانم آنها همکاریهای دیگری در سایر زمینهها هم نداشتند
قدس آنلاین: بعدها که از دولت آقای احمدینژاد زمان گذشت شما چقدر با ایشان به خصوص در دوره دوم ریاست جمهوری و مسائل مربوط به انتخاب افراد، صحبت میکردید و ارتباط داشتید؟ و نظر شما درباره اینکه عدهای معتقدند آقای احمدینژاد انتخاب شما بود و بعدها هم از ایشان حمایت کردید، چیست؟
چمران: من در دولت اول ریاست جمهوری آقای احمدینژاد درباره گزینش وزرا و برنامههایی که داشتن با ایشان همکاری میکردم.
قدس آنلاین: آقای احمدینژاد با شما همراهی میکرد؟
چمران: بله خود ایشان بنده را برای مشورت و کمک در کارهای مختلف دعوت میکرد، حتی به من پیشنهاد دادند که معاون اول ایشان بشوم اما من قبول نکردم و گفتم تمام اقداماتی که انجام دادم برای این نبوده که در فکر معاون اولی باشم بلکه تنها آن کارها را برای رضای خدا انجام دادم و تصورم این بود که کار درستی است و اگر هم اقدام درستی باشد دلیلی ندارد که معاون اول شوم. حتی به معاون اولی هم فکر نکرده بودم اما بعضی اعضای شورا به گرفتن پست دولتی فکر کرده بودند و گزینش و رایزنیهایی درباره جایگاه و سمتشان صورت گرفته بود اما من تأکید کردم هیچ کس نباید از شورا بیرون برود و باید بمانیم و کار خودمان را در شورا انجام بدهیم به همین خاطر خیلی از دوستان از من دلخور و ناراحت شدند که همین مسأله باعث شد دودستگی به وجود بیاید. حتی یکی از آنان نیز مدتی به عنوان دبیر در هیأت دولت حضور یافت اما پس از آن بر اساس قانونی که در مجلس تصویب شده بود، خروج از شورای شهر برای تصدی پست دولتی ممنوع شد.
همچنین آقای احمدینژاد پیشنهاد داد هم معاون اول ایشان باشم و هم در شورای شهر بمانم اما گفتم شورای شهر کارهای زیادی دارد بطوریکه برای انجام دادن آنها وقت کم میآوریم، گرچه معاون اولی هم زمان زیادی میبرد و باید حداقل روزی شانزده هفده ساعت کار بکنیم و دیگر وقتی برای انجام امور شورا نمیماند.بنابراین از نظر من جمع این دو محال بود و وقت کم میآمد و از طرفی هم رفتن به دولت درست نبود زیرا ممکن بود مردم بگویند من با هدف رسیدن به معاون اولی در انتخابات شرکت و از آقای احمدینژاد حمایت کردم درحالیکه من هرگز چنین ایدهای نداشتم.
آقای احمدینژاد حتی حکم مشاور رئیس جمهور در امور شوراها را به من دادند که آن را هم با یک نامه محترمانه پس فرستادم و گفتم دلیلی برای این کار وجود ندارد و از نظر قانونی هم عضو شورا نباید مشاور باشد.با توجه به شناختی که از قانون شوراها داشتم به ایشان گفتم سمت مشاور هم خلاف قانون است و بنده آن را نپذیرفتم. دوستان دیگری هم که قصد داشتند به دولت بروند از تصمیم خود منصرف شدند و در شورای شهر ماندند.
ارتباط ما با آقای احمدینژاد در دولت اول ایشان مثبت و سازنده بود اما رفتار ایشان در دور بعدی دولت همانند سابق نبود و اختلاف نظرهایی به وجود آمد تا جاییکه پس از آن بحث خانه نشینی و اختلافها به اوج خود رسید. گرچه در دوره خانه نشینی هم چند ملاقات با ایشان داشتم و یک بار نیز اعضای شورا را به دیدار ایشان بردم تا بحث خانه نشینی خاتمه یابد. روزی هم که ایشان پس از خانه نشینی به هیأت دولت رفتند من ظهر آن روز به آنجا رفتم و بدین ترتیب ایشان به محل کار برگشتند.
پس از آن ماجرا احساس کردم که دیگر آن هماهنگی اولیه نیست، گرچه ارتباطات ما کماکان برقرار بوده اما بتدریج تنزل یافت، درحالیکه دیگر ارتباطات همانند گذشته کاری نبود و اگر هم کاری در خصوص مسائل شورا پیش میآمد بنده برای حل آن میرفتم. البته رفت وآمد بنده به دولت، نه تنها برای شورای شهر تهران بلکه بخاطر شوراهای استانی هم با ایشان دیدار میکردم چون من در شورای عالی استانها هم عضو بودم. آقای احمدینژاد در سفرهای استانی مانند سفر به فارس که میرفتند ما هم همزمان در جلسات شورای عالی استان حضور داشتیم و ایشان هم آنجا بودند. در سفر به گلستان نیز ایشان را به جلسه شورای عالی استانها دعوت کردیم تا حضور پیدا کنند و بتوان مشکلات استان را طرح کرد. در جلسات شورای عالی استانها دو بار از ایشان دعوت کردیم که ایشان نیز آمدند.ارتباطات بدین شکل برقرار بود تا اینکه رفته رفته کاهش یافت و در نهایت کم شد و پس از آن جریاناتی که پیش آمد ارتباطاتمان خاتمه یافت.
** آقای احمدینژاد پیشنهاد دادند که معاون اول ایشان بشوم اما من قبول نکردم
قدس آنلاین: آیا در حال حاضر با ایشان ارتباطی ندارید؟
چمران: خیر
قدس آنلاین: مدتهاست که با ایشان ملاقات و تماس تلفنی ندارید؟
چمران: نه دیگر با ایشان ملاقات و دیداری نداشتم. آخرین باری که ایشان را دیدم در نماز عید فطر دو سال پیش بود. زمانی هم که برادرشان فوت کردند بنده برای عرض تسلیت به مسجد رفتم.
قدس آنلاین: آیا شما تلاشی در راستای اصلاح رفتارهایی که داشتند و اکنون نیز دارند، انجام دادید؟ یا نامهای به ایشان نوشتید؟
چمران: نه انجام ندادم.
قدس آنلاین: در آینده چطور آیا اقدامی در این زمینه خواهید داشت؟
چمران: نمیدانم باید فکر کنم زیرا در این جریانات اخیر که به وجود آمد تصورم بر این بود که صحبت نتیجهای ندارد بنابراین تلاشی هم نکردم.
قدس آنلاین: شورای شهری که لیست آبادگران از آن بیرون آمد گرچه به لحاظ عددی رأی بالایی در مقایسه با دورههای قبلی داشت اما این توفیق را بدست نیاورد که به شورای شهر کنونی وارد شود. در حال حاضر مدتی است آن اقدامات و اتفاقات دوره اول شورا و رفت و آمد شهرداران مختلف دوباره یادآوری و تکرار میشود. ارزیابی شما از شورای شهر کنونی و وضعیت شهر چیست؟ درحالیکه برخی اذعان میکنند بدهیهای شهرداری بسیار زیاد است، شما وضعیت کنونی شورای شهر را چطور میبینید؟ آیا وضع کنونی به نفع شهر تهران و شورای شهر است؟
چمران: از آنجاییکه من دیگر عضو شورای شهر نیستم تمایلی ندارم در این باره موضعگیری کنم گرچه عموماً رسم این است که از مسئولان دورههای قبلی بدگویی و انتقاد شود اما علاقهای نسبت به این موضوع ندارم. شاید تمام دورانی که نزدیک به پانزده سال در شورا عضویت داشتم، نشنیده باشید که از عملکرد شورای دوره اول بدگویی کرده باشم با اینکه همه افراد درباره پرونده آنها ادعاهایی مطرح میکردند اما من به عنوان عضو شورا حرفی نزدم حتی برخی مواقع از مصوبات مثبتی که آنها داشتند تعریف و حمایت کردم. درست نیست اعضای شورای جدید درباره شورا و شهردار قبلی بدگویی کنند، گرچه الان وقتی به عنوان شهروندی عادی که سمتی ندارد درباره موضوع فکر میکنم نظرم این است زمانی که فردی روی کار میآید و تنها به انتقاد از مسئولان قبلی میپردازد بدین معنی است که یا خودش بلد نیست کاری بکند یا به دلایل و منافعی خاص نمیخواهد کاری انجام دهد یا اینکه مجبور است در این باره موضعگیری کند.
با اینکه برای دوستانی که تازه به شورای شهر آمدهاند آرزوی موفقیت دارم و برای کمک به ایشان حاضر هستم، اما باید گفت آنها تمامی پروژههای شهرداری را متوقف کردهاند و نه تنها کار جلو نرفته بلکه متوقف مانده است. متروی تهران را متوقف کردند درحالیکه نیازی به توقف پروژه نبود و میشد مشکلات را برطرف کرد، زیرا قبلاً هم که آقای هاشمی در مترو بود همین گونه کار میکردند و تا چند ایستگاه راه میافتاد مابقی را هم به تدریج راه میانداختند درحالیکه الان بسیاری از ایستگاهها و متروها آماده بهرهبرداری هستند. درحالیکه اگر طرح متوقف باقی بماند احیای دوباره آن سخت و آسیبرسان است و هزینه بیشتری را برای راه اندازی دوباره میخواهد.
شهرداری فعلی قرار بود تا در مدت سه ماه کار را تمام کند پس از آن هم گفتند تا عید نوروز اما باز هم انجام نشد و عید هم سپری شد اما کار همینطور متوقف مانده است و دیدیم که تا آخر بهار هم اقدام خاصی صورت نگرفت و خدا میداند چه زمانی میخواهند خط مترو را راه بیندازند.
توقف امور در شهرداری خودش بزرگترین مشکل است، درحالیکه همه افراد در شهرداری بیکار نشسته همدیگر را نگاه میکنند و همین بیکاری فسادآفرین است. در حال حاضر هم خودشان میگویند کاری برای انجام دادن نداریم. آنها اگر میخواهند با فساد مبارزه کنند باید کارها را راه بیندازند و اجازه فعالیت بدهند. ما تمام این اقدامات را در دورههای قبلی انجام دادیم درحالیکه همه فکر میکردند ورشکست میشویم اما اینگونه نشد.بنابراین دوستان حاضر در شهرداری کنونی باید کمی از تبلیغات منفی و سخنرانیهای نمایشی دست بکشند و کار انجام دهند. فعالیتهای تخصصی انجام دهند نه نمایش تبلیغی. تهران شهر کار است، شهر حرف زدن و نشستن در دفتر شیک و تمیز و تنها ادعا داشتن نیست. باید به وسط شهر بروند و به صورت واقعی تحرک داشته باشند و جریان کار را در شهر راه بیندازند.
** با اینکه برای دوستانی که تازه به شورای شهر آمدهاند آرزوی موفقیت دارم، اما باید گفت آنها تمامی پروژههای شهرداری را متوقف کردهاند و نه تنها کار جلو نرفته بلکه متوقف مانده است
** دوستان حاضر در شهرداری کنونی باید کمی از تبلیغات منفی و سخنرانیهای نمایشی دست بکشند و کار انجام دهند
قدس آنلاین: عملکرد شورای شهر را در بعد اجتماعی در دورهای که شما حضور داشتین چطور ارزیابی میکنید؟
چمران: به دلیل اینکه شهرداری بعد خدماتی و اجتماعی هم دارد در زمینه اجتماعی هم بسیاری از کارها انجام شد. همچنین خانههای اجتماعی یا سراهای محله علاوه بر فرهنگسراهای حاضر ساخته شد و تصمیم گرفتیم دیگر فرهنگسرا اضافه نشود. خانههایی که به اسم سرای محله در مناطق و نواحی مختلف ساخته میشد موجب گردهمایی مردم و اداره سراهای محله با مدیریت خود مردم و کمک شهرداری به سرای محلهها گردید.
برای آسیبهای اجتماعی هم واقعا انرژی صرف کردیم، گرچه همه آن مسائل فقط به شورای شهر ارتباطی نداشت تا به جمع آوری متکدیان، دختران فراری و معتادان بپردازد اما ما با همکاری پلیس و قوه قضائیه این اقدامات را انجام دادیم.همچنین در دوره دوم شورای شهر، برای کارتن خوابهایی که جا و مکانی نداشتند، ساختمانهایی را جهت استقرار آنها اختصاص دادیم و این افراد را در زمستان جمع میکردیم و به این گرمخانهها میبردیم که البته بعدها تعداد ساختمانها افزایش یافت.
شهر تغییرات زیادی یافت و قابل قیاس با چند سال قبل خود نیست. گرچه این گونه آسیبهای اجتماعی ریشه کن نشده اما بایستی ادامه پیدا کند و دستگاههای مختلف با همدیگر برای حل آن همکاری کنند.البته برای دیگر آسیبهای اجتماعی مانند زنان بد سرپرست هم برنامههایی انجام دادیم و تعدادی از آنها را ساماندهی و برایشان کار ایجاد کردیم. اما مسئولان فعلی شهرداری تلاشی برای انجام این قبیل کارهای اجتماعی ندارند.
**مسئولان فعلی شهرداری تلاشی برای انجام کارهای اجتماعی ندارند
قدس آنلاین: به نظر شما آیا الان پول ندارند یا اینکه منابع مالی هست اما آن را در اینگونه امور صرف نمیکنند؟
چمران: نمیدانم من خودم هم در پاسخ آن ماندهام، چون از یک طرف اظهار کردند در سال گذشته بودجه شهرداری حدود بیش از نود درصد محقق شده، درحالیکه اگر این بودجه تحقق یافته پس چرا پروژهها راکد مانده است. من فکر میکنم که بودجه محقق نشده چون زمانی عنوان میکردند ما برای دادن حقوق افراد هم مشکل داریم. از سوی دیگر مدعی شدند که بدهیها را پرداخت کردهاند اما زمانی که من این موضوع را از پیمانکارها جویا شدم آنها گفتند به ما پولی داده نشده است.
ما در شب عید سالهای گذشته به معاونت مالی فشار میآوردیم که بدهیهایش را پرداخت کند و همچنین در شورا تصویب شد شهرداری بدهیهای زیر صد میلیون تومانی را بدهد و بدهیهای بالای این رقم را مقداری پرداخت کند و بقیه را بتدریج بدهد.
ما در سال ۹۶ برای پروژه مترو به میزان ۴ هزار میلیارد تومان اعتبار گذاشتیم که قاعدتاً دولت هم باید همین مبلغ را به شهرداری و شورا میداد اما چهل میلیارد تومان هم نداد. مصوبه مجلس هم حدود سیصد میلیارد تومان درنظر گرفته بود که دولت آنرا هم پرداخت نکرد و کل پرداخت آنها به چهل میلیارد تومان هم نرسید، درحالیکه اگر چهار هزار میلیارد تومان دولت پرداخت میکرد و خودمان هم چهار هزار میلیارد تومان میگذاشتیم اکنون کار تمام خطوط مترو تمام شده بود. امید است که در شرایط کنونی و شهردار جدید که فردی اجرایی است این پرداختها شهرداری را از بن بست توقف بیرون آورد.
انتهای پیام/
نظر شما