احسان یکی از اصول جذب دلها و کسب محبت انسانهاست و عالم آل محمد(ع) در این حدیث، همین قانون جبلّی جهانی را بیان نمودهاند.
حُسن هر چیز شادی بخش و بهجت آوری است که انسان به آن رغبت دارد و سه قسم است چون یک چیز میتواند از جهت عقل و هوی و حسّ مستحسن باشد. احسان بر دو وجه است یکی انعام بر غیر و دیگری احسان در فعل است. احسان اعم از انعام است. احسان فوق عدل است چون عدل این است که انسان آن چه را بر عهده اوست عطا کند و آن چه حق اوست دریافت نماید و احسان این است که بیشتر از آن چه وظیفه انسان است انجام شود و کمتر از آن چه حق اوست اخذ شود، پس احسان زائد بر عدل میباشد. عدل واجب و احسان مستحب است (المفردات فی غریب القرآن، ماده حسن، ص 118 و ص 119).
هر انسانی بهطور طبیعی جذب اهل احسان میگردد. هرکس خدمتی به انسان کند محبوب انسان میشود. قلبها جایگاه اهل احسان است. دلها به سوی خادمان بشریت روی میآورند. در این کشش، عقل و قلب شریکاند. عقل و قلب هر دو انسانی را که قدمی برای حل مشکل انسانها برداشته است میپسندند و شیفته او میگردند و از وی ستایش میکنند. هر کس انسان را با گفتار و رفتار خویش خشنود سازد و در انسان نشاط بیافریند و اقدامات فوق العاده انجام دهد و انسان را یاری نماید در دل انسان جای میگیرد.
در این حدیث شریف «جُبلت» وجود دارد و محبت اهل احسان جبلّی شناخته شده است. احمد بن فارس بن زکریا درباره این واژه مینویسد: الجبلّة: الخلیقة (ترتیب مقاییس اللغه، ص 158) جبلّت به معنای طبیعت، سرشت و خلقت است.
محبت خادم در دل مخدوم قرار میگیرد و این محبت یک اصل طبیعی و فطری و ذاتی است که در سرشت انسانها وجود دارد. دلها به سوی محسنان پر میزند و محبت اهل احسان در ذات و سرشت هر انسان نهفته است. انسانهایی که به جای محبت به اهل احسان، به آنان خیانت و ظلم میکنند و به جای مودت به خادمان، بغض آنان را در دل دارند از این اصل جبلّی و فطرت انسانی و سرشت و طبیعت بشری خارج شدهاند.
نظر شما