*چطور شد متن هزار فرسنگ زیر دریا رو نوشتید؟ در واقع چه عاملی باعث پیدا شدن این داستان و شخصیتها در ذهنتان شد؟
**ایده ی نگارش از جایی شکل گرفت که در مورد شخصیتی واقعی شنیدم؛ زن مجردی که تلفنچی یک اداره بود و در اتاقکی تمام سالهای کاری اش را سپری کرد و هنگام بازنشستگی، دیگر جایگزینی برایش در نظر نگرفتند چون، به شغلش دیگر نیاز نبود...
این ایده ی خام به موازت اختلال اوتیسم پیش رفت. از آنجا که مباحث روانشناسی علاقه مندم، در مورد اوتیسم زیاد خوانده بودم و به نظرم آمد قابلیت نمایشی شدن را دارد. این شد که موضوعی روانشناختی را نیز به داستان وارد کردم.
*از ابتدا ترجیح می دادید خودتان کارگردان نوشته تان باشید یا کارگردان دیگری؟
**هنگام نگارش متن، فقط قصد خلق آن بر روی کاغذ را داشتم. چراکه کارگردانی آن به نظرم سخت میرسید. یعنی اگر از ابتدا میدانستم که قرار است دوسال بعد خودم متن را کارگردانی کنم، شاید بسیار ساده تر مینوشتم! کارگردانی این متن چالش بزرگی برایم بود و اجرای آن دور از ذهن به نظر میرسید. به لطف بازیگران، گروه اجرا و دوستانم این اتفاق محقق شد.
*در تبدیل نوشته تان به نمایش تغییراتی هم لحاظ کردید؟
کلیت ساختار اجرا براساس متن و نسخه ی چاپ شده است. حذفیات و تغییرات جزیی در اجرا رخ داده که به بهتر شدن ریتم نمایش کمک کند.
*چه داستانی این نمایش دارد؟
** نمایش ،داستان دختری به نام پریچهر پاکان است که تلفنچیِ سی و نه ساله و مجرد یک اداره است که قرار است با وصل شدن تلفن گویای اداره، پس از هجده سال از کارش تعدیل شود.این شخصیت به دلایل خانوادگی و اجتماعی تاکنون موفق به یافتن زوجی مناسب برای خود نشده است و در مواجهه با خطر از دست دادن کار و در پی یافتن انگیزهای تازه برای ادامه زندگی، به فکر میافتد که با یک تور مسافرتی ویژه به سفری برود. اما نگهداری از برادر کوچکش که مبتلا به اوتیسم است، مانعی بزرگ برای این سفر محسوب میشود.
* ترکیب بازیگران بر چه اساس و ویژگی شکل گرفت؟
خانم توانا به دلیل تبحر در خلق نقشهای متفاوت برای این نقش انتخاب شدند. ساجد اندرون به دلیل بازی زیبایی که ازاو در گالیله دیده بودم و استادم رضاحسینی برای نقش باباحاجی بهترین انتخاب بود.
* کیفیت سالن های نمایش در مشهد را چطور ارزیابی می کنید ؟
**مهمترین موضوع و مشکل در شرایط فعلی تئاتر استان خراسان رضوی کمبود سالن های استاندارد است. در میان سالنهای موجود، به لحاظ موقعیت مکانی، سالن اشراق جزو بهترین هاست. اما این دغدغه همیشه برای تمرین و اجرای گروه وجود دارد که ایا بعد از چندین ماه تمرین، میتواند در سالنی مناسب با هزینه ای معقول بابت اجرای سالن به اجرا بپردازد و درانتها از عهده ی مخارج و دستمزد عوامل کار بربیاید. هنوز ساز و کار مناسبی برای این موضوع نیست. گروههای مستقل، بدون تهیه کننده و حامی، در این مسیر سختی های زیادی را متحمل میشوند. اغلب هنرمندان تاتر این شهر، انگیزه ی اقتصادی و مالی آخرین دلیلشان برای فعالیت تاتری است. تنها ترکیبی از عشق و جنون، هدایتشان میکند.
*وضعیت تبلیغات برای معرفی تاترها چگونه است؟ شما از چه روشی استفاده کردید؟
تبلیغات در فضای مجازی در اولویت است چرا که بورکراسی پیچیده و زمانبر نهادها و ارگان ها، هنرمندان تاتر را خسته و فرسوده میکند. فکر میکنم هنوز تلقی درستی از جایگاه هنر وجود ندارند، هنر نبایست صرفا وسیله ای تزیینی برای عکس گرفتن های افراد حقوقی باشد؛ هنر نبایست ابزار تبلیغ نماینده و مسئول و مدیر باشد، حضور مدیران ارشد، افراد حقوقی و ... در مجامع هنری و سالنهای تاتر، بایستی موجب فرهنگ سازی و استقبال عموم مردم از آن هنر شود. اما هنوز این اتفاق آنطور که شایسته است نیفتاده و هنرمندان ما چشم انتظار حضور و حمایت مسئولین شهرند و گاه نیز از دریافت این حمایت منصرف یا پشیمان میشوند.
*آنهایی که هنوز تئاتر شما رو ندید به چه تئاتری دعوتشون میکنید؟
**تماشای تجربه عشق و رنج بشر.
گفتنی است نمایش «هزار فرسنگ زیر دریا» هر شب در ساعت 20 در تماشاخانه اشراق واقع در حوزه هنری مشهد بین هاشمیه 20 و 22 روی صحنه میرود.
نظر شما