خودش میگوید: شوهرم نیروی شرکتی است و ماهی یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان درآمد دارد. از این مقدار آخرش ۴۸۰ هزار تومان باقی میماند که ۴۰۰ هزار تومان آن هم میرود برای اجاره خانه. یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان هم قسط داریم در واقع هزینه دوا و دکتر بچهها و هزینه خانه و رفت و آمد و غیره را نداریم پرداخت کنیم. وی ادامه داد: دولت فقط برای هزینههای بچهها کمکمان کند.
او ادامه میدهد: دفعه اول که بچهها را بردیم دکتر، ۴۰ هزار تومان گرفت و دفعه دوم ۳۰ هزار تومان، حدود ۶۰ هزار تومان هم داروها شد. هنوز هم باید ببریمشان ویزیت دکتر.
وی درباره صرفه جوییهای خودشان میگوید: شوهرم برای صرفه جویی در رفت و آمد از دوچرخه استفاده میکند اما زمستان که در سرما و یخبندان نمیشود از دوچرخه استفاده کرد. خانه ما ستاری است و محل کار همسرم ۸۰۰ دستگاه. پیاده هم نمیشود رفت. هزینه دو ماه اجاره خانهمان هم عقب افتاده و صاحبخانه جوابمان کرده، هیچ ارگانی هم کمک نمیکند.
این مادر ادامه میدهد: بهداشت گفت فعلاً نمیتوانند کمک کنند، در حالیکه قبلتر بهداشت حداقل در تأمین شیر خشک نوزادان کمک میکرد.
بهزیستی هم آب پاکی را روی دست مان ریخت. برای کمک در تهیه پوشک میگویند باید وزن نوزاد بالاتر از وزن تولد بشود. من سه تا نوزاد ۵/۲ کیلو دارم، چقدر صبر کنم تا پوشک بچههای من تأمین
شود.
وی میافزاید: برای رسیدگی به بچهها وقت کم میآورم. این را مادرانی که یک نوزاد دارند، میدانند. یک بچه وقت زیادی میگیرد، حالا تصور کنید سه نوزاد باشند! من فقط میتوانم مرتب پشت هم به بچهها شیر بدهم و کار تعویض و خواباندنشان را انجام دهم، دیگر فرصت شستن کهنه آن هم برای سه تا نوزاد را ندارم.
او سپس ادامه میدهد: فرمانداری هم وعده داده بود پیگیری میکند که به یارانه بچهها اضافه کنند اما انجام نشد.
اکنون بیشتر مشکلمان پرداخت اجاره خانه است که با اینکه تا بهمن قرارداد داریم صاحبخانه میگوید پاییز تخلیه کنید. برای نگهداری بچهها از خانواده کمک میگیریم اما برای هزینهها نیاز به کمک داریم.
خبرنگار: هنگامه طاهری
نظر شما