به گزارش خبرنگار فرهنگی قدسآنلاین، «میگن اگه چوپان نباشه گوسفندها تلف میشن، یا گم میشن یا گرگ بهشون میزنه یا از گرسنگی میمیرن، چون مغز ندارن. هرکی که مغز نداره به چوپان احتیاج داره، یه چوپان دلسوز... چوپان حکم پدر گوسفندهارو داره، آدم بدون پدر هیچی نیست. این چوپانه ما همه گوسفنداشیم، اون به ما میگه کِی بریم، کجا بریم، چی کار کنیم، کِی بشینیم، کِی پاشیم، کِی بمیریم» همین چند خط دیالوگ ابتدایی فیلم میتواند کاملترین توضیح درباره «مغزهای کوچک زنگ زده» آخرین ساخته هومن سیدی باشد.
اثری که در جشنواره فیلم فجر سال گذشته از آن رونمایی شد و مورد توجه قرار گرفت.نوید محمدزاده و فرهاد اصلانی در نقش دو برادر، شخصیتهای اصلی این فیلم را برعهده دارند. تعدادی از بازیگران این فیلم از بین ۱۵هزار ویدیوی ارسالی فراخوان بازیگری و شاگردان کلاسهای هومن سیدی انتخاب شدهاند. منتقدان درباره ساختار و محتوای این فیلم که در ژانر درام جنایی ساخته شده است، نظرات متفاوت و متضادی دارند.
فضایل اخلاقی در شخصیت اصلی
محسن بدرقه، منتقد سینما با بیان اینکه در گونههای سینمایی، گونه گانگستری (درام جنایی) معمولاً درباره شخصیتهای عصیانگری است که با روابط مافیایی، قانون شکنی و آدم کشی به قدرت میرسند، میگوید: فیلم مغزهای کوچک زنگ زده در هیئت گانگستری، یک تفاوت بسیار فاحش با دیگر فیلمهای این ژانر دارد که موجب میشود یک اثر شاخص در این گونه سینمایی شود.
او ادامه میدهد: ما در سینمای گانگستری میبینیم که شخصیت وقتی رو به افول اخلاقی میرود، به رشد مافیاییاش نزدیک میشود، نمونه بارز آن «مایکل» در فیلم پدرخوانده است که هرچه از اصول اخلاقیاش دور میشود، قدرتش بیشتر میشود اما شخصیت «شاهین» در فیلم مغزهای کوچک زنگ زده، دقیقاً برعکس این ماجراست یعنی هرچقدر شخصیت قدرت و آزادی عمل بیشتری میگیرد، دارای فضایل اخلاقی میشود و این از ویژگیهای جذاب فیلم هومن سیدی است.
به باور این منتقد، جهان خودبسندهای که کارگردان این فیلم در یک جغرافیای خاص با انسانهای خاص، خلق کرده است، از روابط و جهان و اندیشه هایشان گرفته تا عناصر مهمی چون شخصیت در درام و دیدگاه شخصیتها، کم نقص است.
بدرقه توضیح میدهد: یک دیدگاه مشترک در بین اهالی این جغرافیای خاص در فیلم وجود دارد که میگوید: گوسفندها به چوپان نیاز دارند، اما در این فضا، شاهین میخواهد شورش کند و زندگی فضیلت مندی داشته باشد، این اتفاق جذابی است که شخصیت را در این بستر به رشد میرساند.
توالی بالای کنش و کشمکشها
او یکی دیگر از جذابیتهای فیلم را تصویربرداری جذاب و متحدالشکل روایت میداند و خاطرنشان میکند: در این فیلم روایت با تصویر این قدر عجین شده است که مخاطب متوجه گذر زمان نمیشود و این اتفاقات آن قدر برای مخاطب زنده است که گویی جهان فیلم را تجربه میکند.
روایت در این فیلم چنان دقیق و درست است که گویی مخاطب در دل اتفاقات قرار گرفته و میتواند برداشت آزاد و بدون قضاوت داشته باشد به طوری که جایی «شکور» را محق میدانیم و جایی نه.
به باور او، مغزهای کوچک زنگ زده، بهترین فیلم هومن سیدی و بهترین فیلم سینمای ایران است که تاکنون در ژانر درام جنایی ساخته شده است. هومن سیدی المان هایی از سینمای گانگستری را با اقلیم مورد نظر تلفیق کرده که به یک خروجی جغرافیایی خاص در فیلم رسیده است.
بدرقه تأکید میکند: این اثر دارای منطق دراماتیک حاکم بر فیلم است و قرار نیست که حتماً ما به ازای خارجی داشته باشد. با قطعیت میتوان گفت منطق دراماتیک فیلم، منطق درستی است. ضمن اینکه در این فیلم آن قدر توالی کنش و کشمکشها بسیار بالاست که ریتم فیلم را تند میکند و این اتفاق جذابی در گونه گانگستری به شمار میرود.
داستان باور پذیر و منطقی نیست
آرش فهیم، منتقد سینما معتقد است: پنجمین فیلم هومن سیدی قدم رو به جلویی در کارنامه فیلمسازی این کارگردان جوان است.
او آخرین ساخته سیدی را جزو آثاری نمیداند که بنا به سیاه نمایی دارند و توضیح میدهد: این فیلم در ژانر سینمای گانگستری (درام جنایی) میگنجد و دارای یک نوع زیباشناسی است که برپایه نمایش زشتی و پلشتی بنا شده است.
وی یکی از شاخصههای فیلمهای سیاه نما را این میداند که مشکلات را به جامعه معطوف میکند، اما در این فیلم تصویر زیادی از جامعه نداریم و فیلم در دنیای خود ساخته فیلمساز پیش میرود که میتواند در هر جغرافیایی باشد. در واقع فیلم مغزهای کوچک زنگ زده یک فیلم اجتماعی نیست که برچسب سیاه نمایی به آن بخورد، بلکه یک فیلم گانگستری است که میخواهد مناسبات انسانی و ساختارهای اجتماعی را به نمایش بگذارد.
به گفته او، فیلمساز تلاش کرده تا مخاطب را در دنیای خشن و پر از زشتی و پلشتی غرق کند و تمام توانش را معطوف این موضوع کرده به طوری که از یاد برده است یک فیلم باید داستان باورپذیر و منطقی داشته باشد چون فیلم با اینکه واقعگرا و رئال است، مصنوعی از آب درآمده و برخی اتفاقات قابل باور نیست.
مغزهای کوچک زنگ زده، فیلم اغواگری است
با این فرض که لوکیشن فیلم، مابه ازای خارجی ندارد، آیا کارگردان در بازنمایی واقعی تصوراتش، موفق عمل کرده است؟ فهیم در پاسخ به این پرسش میگوید: کارگردان در خلق فضایی که مخاطب با آن ارتباط بگیرد، موفق بوده و این فیلم ساخته ذهن کارگردان است، اما به نظر میرسد که این فیلم، تقلیدی از چند فیلم خارجی است و خلاقیت ویژهای نداشته است. به نظر میرسد هومن سیدی در این فیلم خواسته ترکیبی از فیلمهای مورد علاقهاش را نشان دهد.
او توضیح میدهد: فیلمنامه ظرافت لازم را برای واقع نمایی ندارد، مثلاً شکوه که تولیدکننده مواد مخدر است و شرایط مالی خوبی دارد، خانوادهاش زندگی نکبت باری دارند و در فیلم به این پاسخ نمیدهد که چرا خانواده او در چنین وضعیتی هستند؟
به باور این منتقد سینما، مغزهای کوچک زنگ زده، فیلم اغواگری است و فضایی را خلق میکند که مخاطب در آن غرق میشود، ولی دارای ایرادات فنی و ساختاری در داستان و روایت است.
وی، بازی نوید محمدزاده را تکراری و بازی فرهاد اصلانی را غیرکلیشهای و قابل توجه میداند و با اشاره به معرفی چهرههای جدید بازیگری در این فیلم، یادآور میشود: بازیگران کمتر شناخته این فیلم، بازیهای خوبی داشتند. اگر چهرههای جدید به خاطر بازیهای خوب و توانایی هایشان به سینما معرفی شوند، خوب است نه اینکه با روابط و نسبت فامیلی یا با پرداخت پول وارد عرصه بازیگری شوند.
این منتقد یکی از دلایل پرفروش شدن این فیلم را در گیشه، اقبال تماشاچیان در جشنواره فیلم فجر برمی شمرد و میگوید: این فیلم در جشنواره فیلم فجر دیده شد و موج تبلیغی خوبی برایش در فضای رسانهای و مجازی ایجاد شد.
وی تأکید میکند: به نظر میرسد هومن سیدی در آخرین ساختهاش به دنبال فرم سازی و نمایش اغواگری است و میخواهد توانایی خودش را در فرم به رخ مخاطب بکشد، با وجود المان هایی که در فیلم وجود دارد، اما فکر مهمی در آن دیده نمیشود.
انتهای پیام/
نظر شما