به گزارش گروه اقتصادی قدسآنلاین، دبیر شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی همه ما این گزاره تلخ معروف را شنیدهایم که: «برای دستیابی به توسعه، لاجرم باید عدهای زیر چرخ توسعه له شوند»؛ ولی کمتر بحث شده که چگونه فرایند توسعه به نادیده گرفتن مردم و مستضعفان و محرومیت ختم میشود.
در این یادداشت معیارهای 9 گانه نادیده گرفتهشده در ادبیات تحلیلی و برنامههای توسعه را - بهصورت اجمالی- تبیین میکنم. در اولین نقشه الگوی پیشرفت اسلامی حدود ۱۰۰ مسئله مرتبط با معیارهای ذیل تحلیل و تنظیم شده است که شرح آنها موضوع نشستها و مکتوبات اولین نقشه الگوی پیشرفت اسلامی است.
بر اساس مفاهیم استظهاری مطرح در نقشه الگوی پیشرفت اسلامی، بیتوجهی به این ۹ اَبَر مسئله، زندگی مردم را به چالش کشیده و آنها را بهسوی فقر و محرومیت در ابعاد مختلف-به شرح زیر- سوق میدهد:
بیتوجهی به تزکیه و تربیت
۱- ادبیات توسعه و برنامههای ناشی از آن به تزکیه و تربیت بیاعتنا است و محور آموزشها را آموزشهای مرتبط با بخش خدمات و تولید قرار داده است و نتیجه بی توجهی به آموزشها و مهارتهای تربیتی و تزکیهای، گسترش محرومیت عاطفی در جامعه و در نتیجه گسترش اصطکاک میان انسانها در بخشهای مختلف خانوادگی، آموزشی، کاری و... خواهد بود. بر اساس مفاهیم استظهاری مطرح در اولین نقشه الگوی پیشرفت اسلامی باید ابعاد فضای حاکم بر نهاد متکفل تربیت را شناسایی و برای بهبود تدریجی آن برنامهریزی کرد.
اصالت دادن صرف به تجربه
۲- ادبیات توسعه و برنامههای ناشی از آن، تلقی تجربی و بیکنی از علم را در جامعه گسترش میدهد. این در حالی است که- با رفع ید از اشکالات تعریف تجربه در نگاه بیکنی- منحصر کردن علم در سطح تجربه و تصرف در طبیعت محرومیت فکری برای انسان را نتیجه میدهد. بر اساس جمعبندی استظهاری نقشه الگوی پیشرفت اسلامی؛ برای دستیابی به زندگی بهتر دستگاه علمی کشور باید در پنج سطح ۱-مدیریت تأمل ۲- مدیریت تعقل ۳- مدیریت تدبر ۴- مدیریت تجربه و ۵-مدیریت تفقه مهارت آفرینی و تولید محتوا کند.
به چالش کشیدن کسب حلال
۳- ادبیات توسعه و برنامههای ناشی از آن کسب حلال را با چالشهای متعددی روبه رو میکند. آلوده کردن زندگی اجتماعی با پدیده نکبتبار و ضد رفق ربا و محاسبه همه انواع تولید- و لو تولیدات ضد سلامت و ضد تزکیه- در زمره تولید ناخالص داخلی، نمونهای از این چالشها است. همچنین اعتبار دانستن ابزار مبادله و پول در سیاستهای پولی و مالی؛ زمینه مدیریت ارزش اعتبار مبادلهای -توسط اغنیا -را فراهم آورده است. این حادثه تلخ هم به معنای کاهش ارزش دارایی ملتهای مستضعف و هم به معنای بلا موضوع شدنِ موضوع اصلی زکات و کاهش درآمدهای مرتبط با حل مشکلات فقرا و در نتیجه گسترش محرومیت در جامعه است.
سلب اختیار افراد جامعه
۴- ادبیات توسعه و برنامههای ناشی از آن نظم اجتماعی را به محوریت قوانین تأمین میکند.
از تاریخ ۱۴ مرداد سال ۱۲۸۵ هجری شمسی تعریف پایه غرب از قانون؛ برای اداره جامعه مبنا قرار گرفت و اگرچه با افزوده شدن اصل دوم متمم قانون اساسی توسط شیخ فضلالله و بعداً ایجاد نهاد شورای نگهبان در جمهوری اسلامی سعی شده تا قوانین مخالفتِ قطعیه با شرع نداشته باشند؛ ولی تاکنون در تعریف قانون مدرن تصرفی نشده و نتیجه بهکارگیری این تعریف ناقص ازدیاد پدیده قانون و به دنبال آن ایجاد چالش دائمی برای اختیار افراد به بهانه ایجاد نظم است.
بر اساس جمعبندی استظهاری نقشه الگوی پیشرفت اسلامی ایجاد نظم را باید بر اساس نظریه نظم اختیاری هدایت بنیان مدیریت کرد و بر این اساس لازم است تا مسئله قانون را از معنای چارچوب گذاری برای رفتار افراد در همه حوزهها به چارچوب گذاری برای تقویت نهادهای نگرش ساز ارتقا دهیم. بیتوجهی به اختیار افراد و به چالش کشیدن دائمی آن به کاهش خلاقیت و نوآوری در جامعه و ایجاد محرومیت در حوزه ایده پردازی میانجامد.
استدلال غیرواقعی رسانهها
۵- ادبیات توسعه و برنامههای ناشی از آن رسانهها را استخدام کرده و برای به پذیرش رساندن برنامههای نوشتهشده بر اساس منافع سرمایهدارها، استدلالهای غیرواقعی مطرح میکنند. مردم ایران فهرستی بلندبالا از مزایای خیالی برنامه توسعه بنیانِ برجام را به خاطر دارند و البته همه برنامههای توسعه شامل این پیوست بیانی و رسانهای غیرواقعی هستند.
بر اساس مفاهیم استظهاری مطرح در نقشه الگوی پیشرفت اسلامی بیان باید هدایتکننده به حقیقت باشد. برای دستیابی به بیان حکیمانه مباحثی 9 گانه در فقه البیان مطرح شده است که یکی از نتایج توجه به این مباحث، تولید نظریه رسانهای برای مدیریت دستگاه رسانهای جمهوری اسلامی است. طراحی نظام سؤالات ارزیابی برنامههای اداره کشور، یکی از فراوردههای فقه البیان برای رسانه است. در طراحی سؤالات رسانه باید نسبت میان برنامههای توسعه با زیرساختهای 9 گانه هدایت شامل ۱- امامت و رهبری ۲- علم و حکمت ۳- نظم و قانون ۴- معیشت و کسب حلال ۵- شاخصههای ارزیابی ۶- تربیت و تزکیه ۷- روابط بینالملل و نفی سبیل ۸- بیان و حکمت ۹- پیشگیری از جرم و عبرت سنجیده شود.
مجازاتهای غیر مؤثر
۶- ادبیات توسعه و برنامههای ناشی از آن به دلیل اتکا به تعریف غلط از بشر و حقوق آن برای مقابله با جرایم از پایگاه نگرش ساز عبرت استفاده نمیکنند. در برنامههای توسعه قضایی یا عناوین واقعی مجرمانه را کاهش میدهند و یا اینکه برای مقابله با جرایم از مجازاتهای غیر مؤثر در مقابله با جرم مانند زندان استفاده میکنند. فرایند مقابله با جرایم باید به نگرش سازی و گسترش عبرت منجر شده و تنظیم عقلایی مسئله مجازات خاصیت عبرت آفرینی و پیشگیرانه آن را کاهش میدهد. شایانذکر است که موارد استفاده از حبس در فقه اسلامی به موارد محدودی اختصاص دارد که متأسفانه در سیستم قضایی فعلی استفاده این نوع مجازات گسترشیافته است. میان فربه نمودن مسئله عبرت -از پایگاه مجازات حکیمانه و زیرساختهای دیگر عبرت- و گسترش پیشگیری از جرم رابطه معناداری برقرار است.
قربانی کردن روابط انسانی به نفع اقتصاد
۷- ادبیات توسعه و برنامههای ناشی از آن میزان پیشرفت جامعه را بر اساس شاخصههای Wdi و یا مدلهای دیگر ارزیابی مانند شاخصههای توسعه انسانی ارزیابی میکنند. این شاخصهها نقطه نهایی جامعه را افزایش تولید ناخالص داخلی میدانند و توسعه دریک جمله به دنبال تعدیل کلان جامعه حول بخش اقتصاد است. تحقق این شاخصهها، آموزش و تربیت، سیاست و مدیریت، تفکر و علم، فرهنگ و دین و در یک جمله همهچیز را به نفع اقتصاد سرمایهداری ذبح میکند. بر اساس مفاهیم استظهاری نقشه الگوی پیشرفت اسلامی شاخص اصلی برای ارزیابی پیشرفت جوامع میزان گسستگی یا پیوستگی روابط انسانی است. هر جامعهای از حیث روابط انسانی گسستهتر باشد، افراد آن جامعه محرومیت بیشتری دریافت میکنند و هر جامعهای که از حیث روابط انسانی پیوستهتر باشد، افراد آن سود بیشتری دریافت خواهند نمود. بر اساس فکر اسلامی پیوسته شدن روابط انسانی به توسعه فکر، توسعه رفق و توسعه عدم تحمل، نسبت به کفر وابسته است. توصیف و چگونگی تحقق شاخصههای ارزیابی اسلامی، موضوع مباحثات مطرح در فقه الفرقان یا فقه شاخصههای ارزیابی است.
روابط بینالملل با محوریت اقتصاد
۸- ادبیات توسعه و برنامههای ناشی از آن روابط بینالملل را به محوریت مسئله اقتصاد تحلیل میکند و این مبنای غلط موجب اختلاط مبانی و مفاهیم و توسعه فرصت برای گسترش نگرشهای غلط و در نتیجه سلطه ظالمان خواهد شد. مبنای تنظیم روابط بینالملل بر اساس فکر اسلامی نفی سبیل است و نفی سبیل به معنای نفی تسلط کسانی است که اندیشه صحیحی نسبت به انسان، جهان و حقایق ندارند. توصیه به عدم تحمل کفر در اندیشه اسلامی به معنای توصیه به عدم تحمل سلطه صاحبان اندیشه غلط میباشد.
بیتوجهی به عدالت و علم
۹- ادبیات توسعه و برنامههای ناشی از آن رهبری و مدیریت جامعه را بر اساس ایده پوسیده و تبعیض آفرین لیبرال دموکراسی تئوریزه و پیگیری مینماید، ولی در اسلام رهبری و امامت جامعه را باید بر اساس دو وصف عدالت و علم تئوریزه و محقق نمود.
انتهای پیام/
نظر شما