تحولات منطقه

مجید عزیزی گفت: دیدن این مستند به تنهایی خودش نوعی راه حل است. تماشای این مستند به کسی که متولد دهه ۵۰ است کمک می‌کند شناخت بهتری از شرایط دهه هفتادی‌ها داشته باشد و برعکس.

"تاریخ صدور"  فاصله میان نسل‌ها را کمتر می‌کند 
زمان مطالعه: ۷ دقیقه

به گزارش گروه فرهنگی قدس‌آنلاین، دوازدهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» از روز گذشته کار خود را آغاز کرد و در این دوره نیز همچون ادوار گذشته شاهد اکران مستندهای بسیاری در ژانرهای مختلف هستیم. یکی از این مستندها که در نخستین روز از جشنواره به نمایش درآمد «تاریخ صدور» به کارگردانی مجید عزیزی است.

وی سال گذشته با فیلم «بی‌گدار» که تهیه ‌کنندگی آن را برعهده داشت در جشنواره «سینما حقیقت» حضور پیدا کرد و امسال نیز به عنوان کارگردان و تهیه کننده با مستند «تاریخ صدور» در دوازدهمین دوره جشنواره حاضر است.

«تاریخ صدور» نگاهی دارد به زندگی نسل‌های مختلف در دهه‌های چهل تا نود شمسی و همایون ارشادی نیز به عنوان راوی در این مستند حضور دارد. به همین انگیزه با این کارگردان جوان به گفت وگو پرداختیم که در ادامه می‌خوانید.

■ پرداختن به تفاوت بین نسل‌ها همیشه موضوع جذابی بوده و با پا به عرصه نهادن دهه هشتاد و نودی‌ها شاهد تفاوت‌های محسوسی میان آن‌ها با نسل‌های پیشین هستیم. دست مایه قرار دادن چنین موضوعی برای شما صرفاً یک دغدغه شخصی بود یا آن را سفارشی تولید کردید؟

واقعیتش این است که این موضوع همیشه دغدغه شخصی خودم بوده است، اما جدای از این ما یک سری از بچه‌ها را در خانه پژوهش مستند داشتیم که آن‌ها چند موضوع پیشنهاد دادند که بسازیم و من از بین موضوعات این سوژه را انتخاب کردم. پژوهشگر این کار فاطمه داوودی بود و بسیاری از زحمت‌های پژوهش هم برعهده ایشان بود. پس از آن هم کار را ادامه دادیم و تقریباً تا زمانی که این پروژه به ثمر برسد چیزی نزدیک به دو سال زمان برد.

■ پس به نظر می‌رسد پژوهش و مطالعات دقیقی پشت این مستند وجود دارد. روند کارهای پژوهشی شما چگونه بود؟

بله همینطور است. ما در پژوهش هایی که انجام دادیم هم مباحث آکادمیک و هم مباحث تطبیقی با نسل‌های دیگر را در نقاط مختلف دنیا مدنظر قرار دادیم. یک نهادی به نام پژوهشکده مطالعات بین نسلی داریم و مهم‌ترین بخش اطلاعاتی و پژوهشی ما از آنجا شکل گرفت و بخش دیگر آن نیز گفت و گو با متخصصانی بود که در این حوزه کار کردند و کتاب نوشتند. عمدتاً موارد مورد تحقیق ما با حضور روان‌شناسان و جامعه شناسان پیش می‌رفت، اما برای برخی امور خاص سراغ کارشناسان ادیان و دیگر حوزه‌ها هم رفتیم؛یا حتی برخی کسانی که مسئولیت فرهنگی داشتند یا دارند با آن‌ها هم صحبت کردیم که نظر آن‌ها را هم در کارمان داشته باشیم و بخشی از آن به صورت مصاحبه هم در مستند موجود است.

■ روایت «تاریخ صدور» از زندگی نسل‌های مختلف و تفاوت آن‌ها چگونه به تصویر کشیده شده است؟

مستند راوی محور است که همایون ارشادی زحمت آن را کشیده است و یک متنی دارد که داستان را روایت می‌کند و زندگی نسل‌های دهه ۴۰ و ۵۰ که کودکی و نوجوانی شان به انقلاب و جنگ می‌خورد تا دهه ۹۰ را بررسی می‌کند. این روایت توسط آرشیوهایی از مصاحبه شوندگان و مجموعه تصاویری کامل می‌شود که ما به آن‌ها موقعیت‌های روان شناسی می‌گوییم. این کار اولین بار است که در ایران اجرا شده است که براساس آن ما یک فراخوان عمومی اعلام کردیم و از کسانی که تمایل داشتند در مستند شرکت کنند و یک سری تست روان شناسی بدهند دعوت کردیم در یک تاریخ تعیین شده‌ای به استودیوی ما بیایند. نزدیک به ۴۰۰ نفر از اقشار و گروه‌های سنی مختلف را مورد بررسی قرار دادیم و این موقعیت‌های اجتماعی را با آن‌ها کار کردیم و این در حالی بود که آن‌ها تا قبلش هم نمی‌دانستند که با چه چیزی رو به رو هستند و برخی نتایج را از این آزمایش‌ها گرفتیم و در بخش‌هایی از این مستند استفاده کردیم.

■ با توجه به اینکه شما به منبع اطلاعاتی و پژوهشی خوبی در این مستند دست پیدا کردید، تفاوت بین نسل‌ها را در چه چیزی می‌بینید؟
طبق پژوهش‌ها و آزمایش هایی که انجام دادیم مشخص شد که یک سری مسائل در نسل‌های مختلف هیچ تغییری نکرده است. به طور مثال وقتی ما از گروه‌های مورد آزمایش می‌خواستیم یک تصویر از پزشک، معلم و... بکشند تقریباً همه آن‌ها چه دهه هشتادی و چه دهه پنجاهی‌ها، پزشک را مرد و معلم را زن تصویر می‌کردند؛ استاد دانشگاه را مرد می‌کشیدند و پرستار را زن. بدین معنا که در ذهنشان جایگاه زن سنتی‌تر بود و این یکی از مواردی بود که در اذهان نسل‌های مختلف تغییر نکرده بود؛ اما در کنار آن خیلی از مؤلفه‌های رفتاری و شناختی هم دستخوش تغییر شده بود. به طور مثال نگاه آن‌ها به اولویت‌های زندگی مانند خانواده، دوست، مذهب و دارایی و ثروت کاملاً تغییر کرده بود. البته ما در فیلم این‌ها را ارزش‌گذاری نمی‌کنیم و فقط اشاره ما به این است که چه تغییراتی و چرا طی این دهه‌ها در بین نسل‌های مختلف به وجود آمده است و برای مسئولان، والدین و دیگر کسانی که می‌خواهند تصمیمات مهمی را اتخاذ کنند بدانند که شرایط اجتماعی سبب می‌شود خصوصیتی به یک نسل منتقل شود و وقتی یک نسل در شرایطی قرار می‌گیرد و دارای خصوصیتی می‌شود ما نمی‌توانیم کلیت آن نسل را مورد نقد قرار دهیم و متهم کنیم که به طور مثال چرا هنجارها و آرمان‌های تو با نسل من یا نسل‌های پیش از من همسان نیست.

■ با توجه به این که در این مستند زندگی نسل‌های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است و با در نظر گرفتن این که هریک از این نسل‌ها مقاطع تاریخی و اجتماعی مهمی را تجربه کردند، کدام یک از این نسل‌ها را می‌توان آسیب پذیرتر قلمداد کرد یا به بیانی دیگر بگوییم که زندگی نسلی آن‌ها دستخوش تغییرات بیشتری شده است؟

به نظر می‌رسد در خصوص دهه‌های هشتاد و نود این نگرانی از آسیب پذیری آن‌ها وجود دارد، اما این که تا همین حالا چه نسلی بیش از پیش زندگی متلاطمی داشته دهه ۶۰ است. علتش هم این است که بیشترین میزان زاد و ولد در آن دوره بوده و بعدها هم به هرجایی که ورود کردند دچار مشکل شدند؛ همانطور که آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهور هم به آن اشاره کردند. این نسل کسانی بودند که در عین جمعیت بالا اما با کمبود منابع مواجه بودند. مدارس سه شیفته داشتند، شیر خشک کوپنی داشتند، زمان کنکور از هر ۱۰ نفر فقط یک نفر قبول می‌شده است و سختی‌های این چنینی بسیاری را در زندگی تجربه کردند. این نسل همیشه باید برای بقا، تحصیل، اشتغال و ازدواج می‌جنگیدند و نهایتاً در همین شرایط خیلی‌ها کار مناسب پیدا نکردند و شرایط ازدواج برایشان فراهم نشد؛ هرچند بسیاری هم در این میان موفق بودند، اما در مجموع این نسل در شرایط بسیار سختی زندگی کردند.

■ آیا این مستند برای کم کردن شکاف بین نسل‌ها، بحران‌ها و نیازهای نسل‌های مختلف راهکاری هم به مخاطبش ارائه می‌دهد؟

قطعاً همینطور است. دیدن این مستند به تنهایی خودش نوعی راه حل است. تماشای این مستند به کسی که متولد دهه ۵۰ است کمک می‌کند شناخت بهتری از شرایط دهه هفتادی‌ها داشته باشد و برعکس. در بسیاری مواقع این نسل‌ها در جامعه با هم دیالوگ و ارتباطی ندارند. وقتی شرایط همدیگر را در این فیلم ببینند خود به خود همدیگر را درک می‌کنند و وقتی درک کنند و بدانند که خصوصیت‌هایی که دارند و منحصر به خودشان است و تقصیر دیگر دهه‌ها نیست و شرایط جامعه، خانواده و دنیاست که آن‌ها را به وجود آورده آن زمان است که این شکاف کمتر شده و بیشتر می‌توانند با هم تعامل کنند.

■ به نظر شما جشنواره سینما حقیقت چقدر می‌تواند در نقش حمایتی از سینمای مستند عمل کند و آیا اساساً محمل و فضای خوبی برای مستندسازان هست یا مانند برخی دیگر جشنواره محدود به زمان برگزاری است و کارش هم با اتمام جشنواره پایان می‌پذیرد. ارزیابی شما از این جشنواره چیست؟

من جشنواره حقیقت را اتفاق مبارکی می‌دانم. وقتی شما می‌بینید که ۷۵۰ اثر به جشنواره ارسال می‌شود و بعید می‌دانم چنین حجمی از فیلم در سال در کشورهای دیگر وجود داشته باشد که این تعداد فیلم ساخته و فقط به یک جشنواره ارسال شود. وقتی این اتفاق می‌افتد این در واقع میزان اهمیت و اعتماد مستندسازان به این جشنواره را نشان می‌دهد. نفس برپایی این جشنواره و ایجاد یک بازه زمانی که همه می‌توانند بروند و مستند ببینند امکان خوبی برای رشد مستند فراهم می‌کند ضمن این که هرسال بخش‌های جدیدی به آن اضافه می‌شود و سال گذشته کارگاه‌های آموزشی به آن اضافه شد و امسال هم بحث ارائه طرح به آن اضافه شده است و به نظرم این جشنواره در مسیر تبدیل شدن به جشنواره‌ای با استانداردهای بین‌المللی است و اگر بتوانند این را با اکران شهری و شهرستان‌ها و با اکران گروه هنر و تجربه پیوند بزنند که مستندهایی که در جشنواره خوب دیده می‌شوند شرایط اکرانشان در گروه هنر و تجربه فراهم شود و در سینماها اکران شود و یا پخش تلویزیونی خوبی داشته باشد به نظرم این نقطه ایده آل جشنواره سینما حقیقت است.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.