تحولات منطقه

«دیوید آ. هریس» مدیر اجرایی کمیته یهودیان آمریکا معتقد است در دنیای او، همه اسرائیلی‌ها مظنون به خیانت و ستون پنجم هستند. «کریستف شولز» از مجله اشپیگل و «دافنه بارام» از روزنامه گاردین نیز او را «نژادپرست بدخیم» و «شیطان صفت» نامیده‌اند.

زمان مطالعه: ۷ دقیقه

به گزارش گروه فرهنگی قدس‌آنلاین، دستِ کم همین یک بار را می‌شود گفت خالی نمی‌بندد! وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی که کمتر از یک ماه پیش و به دنبال پذیرش آتش بس از سوی این رژیم، قهر کرد و استعفا داد، هنوز هم بر نقطه نظرات خود مبنی بر راه انداختن کُشت و کشتار بیشتر، تأکید دارد و هیچ جور توی کَتش نمی‌رود که اسرائیل در برابر موشک‌های فلسطینیان، فعلاً کم آورده است. او روز گذشته با انتقاد دوباره از «نتانیاهو» و ارتش رژیم صهیونیستی گفت: «ننگ ناشی از شکست تل آویو در برابر جنبش حماس با هیچ چیز پاک نمی‌شود... آرامش کنونی، یادآور آرامشی است که پس از امضای توافقنامه مونیخ در سال ۸۳۹۱ برقرار شد و پس از گذشت یک سال رخدادهای خطرناکی به وقوع پیوست.... حتی بارش شدید باران در دو روز اخیر هم نمی‌تواند ننگ بر جای مانده از شکست مان در برابر حماس را بشوید و پاک کند».

■ ۲۰ سالگی

فرزند کهنه سرباز ارتش سرخ شوروی سابق، سال ۸۵۹۱ در «مولداوی» به دنیا آمد و در ۰۲ سالگی به همراه خانواه‌اش به سرزمین‌های اشغالی کوچ کرد و سرباز ارتش صهیونیست‌ها شد. رشته علوم سیاسی و روابط بین‌الملل را در دانشگاه بیت‌المقدس خواند و از همان جوانی شروع به کار با تشکل‌های افراطی صهیونیستی کرد. پایه گذاری «شورای یهودیان صهیونیست اتحاد جماهیر شوروی» و «مجمع صهیونیسم» برای یهودیان شوروری سابق از نخستین ابتکارهایش بود و پس از آن سازمان ملی کارگران را راه‌اندازی کرد و در کنارش به انتشار روزنامه «یومان» هم مشغول شد. البته فعالیت‌های تجاری همچون حضور در هیئت مدیره شرکت بیت المقدس را هم می‌توانید در پرونده‌اش ببینید. امسال را نمی‌دانیم، ولی وزیر خارجه سابق و وزیر فعلی جنگ رژیم صهیونیستی که از طرفداران سرسخت شهرک سازی در سرزمین‌های اشغالی است تا چهار یا پنج سال پیش در شهرک صهیونیست‌نشین «نوقدیم» در نزدیکی «بیت‌لحم» زندگی می‌کرد.

■ بدخیم

باور کنید در اینکه می‌گوید: «ننگ شکست اسرائیل به این زودی‌ها پاک نمی‌شود» شعار نمی‌دهد. «لیبرمن» اصولاً در میان خود صهیونیست‌ها نیز به افراطی گری و تندروی مشهور است و گاه بیشتر از اینکه یک دولتمرد یا سیاستمدار به نظر برسد به ماشین بی‌رحمی و کله شقی تبدیل می‌شود. «زیو اشترنهال» یک استاد دانشگاه «اورشلیم» در باره او گفته است: «خطرناک‌ترین سیاستمدار تاریخ رژیم اسرائیل است». خاخام «اریک یوفی» رئیس اتحاد اصلاحات یهودیت هم او را این شکلی توصیف می‌کند: «ستمگر، کریه، پر از نفرت، کاسه‌ای لبریز که اگر کنترل نشود، اسرائیل را به دروازه‌های جهنم رهنمون خواهد ساخت». «دیوید آ. هریس» مدیر اجرایی کمیته یهودیان آمریکا معتقد است: در دنیای او، همه اسرائیلی‌ها مظنون به خیانت و ستون پنجم هستند.«کریستف شولز» از مجله اشپیگل و «دافنه بارام» از روزنامه گاردین نیز او را «نژادپرست بدخیم» و «شیطان صفت» نامیده‌اند. یکی از اعضای «حزب مریتز» هم درباره او می‌گوید: اگر شما موسولینی را دوست داشته باشید، اگر دلتان برای استالین تنگ شده باشد، عاشق لیبرمن خواهید شد! 

■ تبرم را بدهید

البته سیاستمداران مختلف جهان هم درباره او اظهارنظرهای جالبی کرده‌اند. اما هم برای اینکه دلیل و مفهوم تیتر امروز را بدانید و هم برای اینکه او را بهتر بشناسید، اول اجازه می‌دهیم خودِ «لیبرمن» بهتر و بیشتر، شخصیتش را برای ما رو کند. سیاستمداری که در علاقه به جنگ و کشتار و نژاد پرستی،به «هیتلر صهیونیست‌ها» معروف است، سال ۵۱۰۲ و در آستانه انتخابات پارلمانی رژیم صهیونیستی گفت: «باید اعرابی را که در اسرائیل زندگی می‌کنند اما به دولت اسرائیل وفادار نیستند، سر برید... مایلم بگویم... باید تبری را برداریم و سر آن‌ها را قطع کنیم، چرا که در غیر این صورت نمی‌توانیم موجودیت خود را در اینجا حفظ کنیم». بهمن ماه سال ۵۹ هم به خبرنگار «اورشلیم پست» گفت: «ما هیچ محدودیتی را نمی‌پذیریم. ما مصمم عمل کردیم و به همه فتنه‌انگیزی‌ها پاسخ دادیم و دفاع از منافع خود را ادامه خواهیم داد. اکنون زمان پارس کردن نیست، بلکه زمان گاز گرفتن است».
 
■ کلکسیون فساد

در پیشینه‌اش می‌توانید همه چیز پیدا کنید. از دبیرکلی احزاب مختلف سیاسی تا معاونت وزیر و وزارت امور راهبردی و مدتی هم وزیر امور خارجه. اما این همه محتویات پرونده‌اش نیست. پا به پای سال‌ها فعالیت در عرصه سیاست و اقتصاد، در صحنه برخی مفاسد سیاسی- اقتصادی و اجتماعی هم حضوری پررنگ و مؤثر دارد! از جمله اجزای این کلکسیون پروپیمان مفاسد، می‌شود به اعمال نفوذ در انتصاب برخی سفیران رژیم صهیونیستی در کشورهای مختلف اشاره کرد. سفیرانی که مشخص شد مدت‌ها در لاپوشانی برخی فسادهای اقتصادی «لیبرمن» و یا گزارش مطالب محرمانه به او نقش داشته‌اند. پولشویی، اختلاس، دریافت رشوه از بازرگان سرشناس بلژیکی به نام شرکت‌هایی که وجود خارجی ندارند، تأمین هزینه رقابت‌های انتخاباتی از طریق همین شرکت‌های مجهول و مجعول و... که البته برای وزیری در این حد و اندازه شاید چندان فساد به حساب نیاید! اما پرونده دو مورد شکایت از او به خاطر تجاوز به نوجوانان و همچنین ماجرای حضور او و دخترش در رسوایی «کافه لادن» از جمله مفاسدی بودند که او را وادار به استعفا از مقام وزارت کردند.«لیبرمن» برای بستن پرونده این رسوایی مجبور شد ۳ میلیون دلار رشوه به «شارون» بدهد تا گند کار بیشتر از این بالا نیاید.

■ سیاستمدار درجه چندم

ما نه، ولی تحلیلگران معتقد بودند «لیبرمن» فقط مرد مأموریت‌های ناپاک بوده و در میان خود صهیونیست‌ها نیز چهره‌ای دوست نداشتنی و حتی منفور است. آن‌ها اعتقاد داشتند «لیبرمن» تنها بلد است با اظهارنظرهای نسنجیده و ناهماهنگ با دیگر سران رژیم صهیونیستی هر از چندی هیاهو و جنجال به راه بیندازد، در حالی‌که جزو تصمیم‌گیرندگان اصلی درباره نوع تعامل با جهان خارج، برخورد با ایران، رابطه با اعراب، حماس و دیگر مسائل مهم نتانیاهو، موساد و دیگران بوده و هست و «لیبرمن» برای مثال در زمانی که وزیر خارجه بود تنها اجازه داشت در مورد رابطه با کشورهایی مانند جزایر فیجی و زامبیا اظهارنظر کند یا برای جیبوتی، اوگاندا و گواتمالا سفیر انتخاب کند!

■ مین ضد نفر

گاف دادن‌های سیاسی یا یکی به دو کردن هایش با مخالفان تنها به آنچه گفتیم ختم نمی‌شود. دشمنی بی حساب و کتابش با «محمودعباس» سبب شد یک بار سوتی بدهد و رازهای مگو را روی دایره بریزد و افشا کند این «عباس»بود که نخستین بار اسرائیل را برای نابودی «حماس» و حمله به غزه تشویق کرد. سال ۴۹۳۱ نیز با بلغور کردن نظریه‌های دیگران، برجام را به قرارداد مونیخ ۸۳۹۱ تشبیه کرد و صدای همه را درآورد تا روز بعد بیانیه وزارت جنگ اسرائیل صادر شود و ماله بکشد روی گاف وزیر جنگ. اصولاً وقتی با کسی به هر دلیلی در می‌افتد ممکن است بزند به سیم آخر و دست از دهانش بکشد و ناخواسته مسائل پشت پرده را بیرون بریزد. نمونه‌اش درگیری با «سوزان رایس»! مشاور امنیت ملی آمریکا که از گذشته رابطه خوبی با «لیبرمن» نداشت، در مصاحبه‌ای با تسلیت به اسرائیل به خاطر وجود چنین وزیر خارجه‌ای گفته بود: من «لیبرمن» را همانند بمب ضد نفر در مسیر سیاستمداران اسرائیلی می‌دانم که روزی منفجر خواهد شد و همه را به نابودی خواهد کشاند. همین ماجرا سبب شد «لیبرمن» قاطی کند و به همتای آمریکایی‌اش بگوید:« این دختر سیاه از من خواسته تا بدون نگاه به پیشینه جنگ فلسطینی‌ها با مردم اسرائیل، صلح با فلسطینی‌ها را به عنوان نخستین دستور کار خود پس از بازگشت به اسرائیل انجام دهم»! 

■ شیوه‌اش را عوض کرده بود

پس از استعفای قهرآمیز از وزارت جنگ، بدجوری مشکوک می‌زند. مشکوک که می‌گوییم یعنی گاهی اظهار نظرها و رفتارش اصلاً با «لیبرمن» همیشگی قابل قیاس نیست. مثلاً حدود یک هفته پس از استعفا در گفت‌وگویی که از طریق شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی پخش شد، اعلام کرد: «هیچ‌کس نمی‌تواند با توسل به قدرت نظامی، دولت جنبش حماس در نوارغزه را سرنگون کند! من به خاطر سیاست هایم علیه غزه در معرض انتقادات شدید همکارانم قرار گرفتم و به آن‌ها گفتم که هیچ کس نخواهد توانست با توسل به جنگ، دولت حماس را سرنگون کند... از همین رو، من به استفاده از شیوه دیگر روی آوردم... شیوه‌ای که ساکنان غزه را وادار کند برای بهره‌مندی از امنیت و به خاطر خیر و صلاحشان، خودشان دولت حماس را سرنگون کنند»! همه این‌ها در حالی است که او دو هفته پیش از اینکه استعفا بدهد، با مقام‌های تشکیلات خودگردان فلسطین به صورت محرمانه دیدار کرده بود. رسانه‌های رژیم صهیونیستی گزارش دادند که او با «ماجد فرج» رئیس سازمان اطلاعات و «حسین الشیخ» وزیر امور اجتماعی وابسته به تشکیلات خودگردان فلسطین ۲ هفته قبل از استعفایش، نشست محرمانه‌ای برگزار کرده بود.

لیبرمن در این نشست گفته بود که رژیم صهیونیستی سعی دارد پس از کاهش شدت محاصره غزه از طریق گفت‌وگوی مستقیم با ساکنان غزه، حماس را از این معادله حذف کند.

■ چرا می‌سوزد؟

جلز و ولزها و سوختن امروزش، در واقع به خاطر این است که فکر می‌کند فرصت پیدا نکرده تا نقشه هایش را در غزه پیاده کند. چند سطر بالاتر اگر یادتان باشد بخشی از سخنان او را در آستانه انتخابات سال ۵۱۰۲ آوردیم که «لیبرمن» در آن از بریدن گلوی فلسطینی‌ها گفته بود و آخرش هم به طرفدارانش توصیه کرده بود، حالا وقت پارس کردن نیست، بلکه باید گاز گرفت. او امروز هم احساس می‌کند موقع گاز گرفتن است، اما چون فرصت این کار را پیدا نکرده است لاجرم دارد پارس می‌کند! سیاستمداری که در میان سیاستمداران بدنام صهیونیستی هم به بدنامی معروف است و چپی و راستی‌ها او را شخصیتی منفور می‌دانند، چند سال پیش در یکی از عصبانیت‌ها و ترمز بریدن‌های بی‌شمارش گفته بود: «ظرف ۸۴ ساعت، رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس یعنی «اسماعیل هنیه» را ترور خواهم کرد». «میراو میخالی» عضو پارلمان رژیم صهیونیستی در این باره گفته است: «وزیر جنگ ما می‌خواست در ۸۴ ساعت، هنیه را ترور کند... اما اکنون رئیس دفتر سیاسی حماس در محل کارش حاضر و زنده است و لیبرمن استعفا کرده است... این هم خودش یک شکست سیاسی بزرگ برای اسرائیل است»!

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.