ماجرای تخریب بناهای دارای ارزش تاریخی و فرهنگی و هر نوع ارزش دیگری متأسفانه همواره در تمام کشور به گوش میرسد و در چند سال اخیر تخریب مهدیه عابدزاده و خانه سیدان و اماکنی مانند مسجد مرویها و مسجد حوض معجردار در شهر مشهد جنجالهای زیادی ایجاد کرد.
این روزها یکی دیگر از همین دست اتفاقات در حال تکرار است که مربوط به خانه کوزه کنانی میباشد که البته هنوز اقدام عملی برای تخریب آن صورت نگرفته است. اما اصل ماجرای خبرسازیهای روزهای گذشته به این موضوع برمی گردد که مدیر پایگاه میراث فرهنگی ثامن در گفتوگو با یکی از خبرگزاریها میگوید: در سالهای گذشته (از سال۹۰ تاکنون) ۷ اثر از ثبت ملی میراث خارج و ۱۴ اثر تخریب شده است.
پاسخ میراث به شهرداری
وفا ثابتی ماجرای خانه کوزه کنانی را نیز شرح داده و گفته است: مالکان خانه قدیمی کوزهکنانی درخواستشان را برای تخریب و ساخت وساز مجتمع در این ملک به شهرداری ثامن دادهاند و پاسخ ما هم به استعلام شهرداری، جلوگیری از تخریب این بنا بوده است. از طرف دیگر درست است که این بنا از ثبت خارج شده است، اما بدون مجوز نمیتواند تخریب شود و اکنون به عنوان حسینیه در اختیار زائران خمینیشهری قرار میگیرد.
لازم به ذکر است که خانه کوزه کنانی در سال ١٣٨٢ با شماره ثبت ۹۲۵۲ به ثبت سازمان میراث فرهنگی رسید و مربوط به دوره قاجار است و در مشهد، خیابان شیرازی، کوچه چهار باغ، کوچه پنجه واقع شده است.
مالکان خانه چند سال پیش درخواست خروج از ثبت این بنای تاریخی را به دیوان عدالت اداری دادند، رأی نخست دادگاه خروج این خانه از فهرست آثار ملی بود. با درخواست تجدیدنظر اداره کل میراث فرهنگی خراسان رضوی، بار دیگر دادگاه برگزار شد، اما قاضی پرونده دفاعیات کارشناسان میراث فرهنگی را قبول نکرد و در اواخر سال گذشته بار دیگر همان حکم اولیه صادر و قطعی شد تا این خانه تاریخی از فهرست آثار ملی خارج شود.
پژمانفر: پیگیری میکنم
با انتشار این خبر، واکنشها به آن نیز شروع شد که علاوه بر برخی از فعالان میراث فرهنگی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس نیز گفت: ساختمان کوزه کنانی بخشی از میراث مشهد است، قطعاً اگر مردم از تخریب این خانه مطلع شوند واکنش نشان خواهند داد.
حجتالاسلام پژمانفر، افزود: بنده نسبت به این موضوع اظهار تأسف میکنم که دستگاههای ما بدون توجه به حساسیتهای معنوی کشورمان به راحتی از کنار آنها عبور میکنند.
این نماینده مجلس با بیان اینکه ساختمان کوزهکنانی یکی از ساختمانهای ارزشمند مشهد محسوب میشود، ابراز کرد: این ساختمان بخش قابل توجهی از فرهنگ و تاریخ مشهد به شمار میرود. اتفاقات متعددی که در دورههای مختلف قاجار و پهلوی اول در این ساختمان رخ داده بخشی از تاریخ ما به شمار میرود.
وی با ابراز تأسف از این موضوع که به خاطر یک رأی یک ساختمان را از جرگه میراثیبودن خارج میکنند، ادامه داد: متأسفانه مافیای قدرت و ثروت در کشور، اصل ثروت خود را از چپاول میراث فرهنگی به دست میآورند، ساختمانهای میراثی را خریداری کرده و با رایزنیهایی که در مسیر محاکم قضایی انجام میدهند، این ساختمانها را از میراثی بودن خارج و به یک قیمت بالا به فروش میرسانند. وی گفت: با مسئولان میراث فرهنگی تماس گرفته و موضوع را مطرح کردهام همچنین در کمیسیون فرهنگی مجلس نیز پیگیری خواهم کرد.
خط کش قانون
آنچه ذکر شد یک روی سکه بناهای دارای ارزش میراثی است اما روی دیگر این سکه، ماجرا اندکی پیچیدهتر است؛ چراکه اگر از منظری بی طرفانه به موضوع نگاه کنیم، اولین اصل این است که معیار و مبنای هر اقدامی در این حوزه مانند هر بخش دیگری قانون است، یعنی قانون شرایط و تعاریف لازم را برای اینکه یک بنا تاریخی محسوب بشود، ارائه میدهد و بر اساس آن باید اقدام شود.
مفهوم مخالف دیگر این اصل این است که اگر قانون بنایی را دارای شرایط لازم ندانست نیز دغدغههای فردی خود را کنار بگذاریم و به حکم قانون تمکین نماییم. حال در تطبیق این حکم ساده با مصداقی چون خانه کوزه کنانی به این نتیجه میرسیم که مسئله دارا بودن شرایط قانونی برای آنکه در لیست آثار ثبت ملی قرار بگیرد، در ۲ مرحله بررسی شده و کارشناسان میراث نیز ادله خود را برای محکمه ارائه دادهاند اما در نهایت حکم به خروج این بنا از فهرست داده شده است. لذا به لحاظ قانونی باید بگوییم همه موظف به قبول آن هستند و نباید براساس احساس یا دغدغه دار بودن، برخوردی غیرمنطقی داشت؛ چراکه وقتی خودمان در شرایط مشابه قرار میگیریم در پاسخ منتقدانمان فقط میگوییم قانون به ما اجازه داده است؛ پس در این مورد نیز باید ملزم به رعایت قانون باشیم.
واقعیتهای تلخ
اما بخش پنهان این ماجرا و موارد مشابه، آنگونه که باید، شفاف و خوب نیست؛ چراکه میراث فرهنگی هرچند متولی این حوزه است، وظیفهای مشخص دارد که انجام آن دردی از مالکان این بناها دوا نمیکند.
بر اساس قانون اگر بنایی در فهرست آثار ملی ثبت شد مالک آن حق هیچگونه تغییری در وضعیت بنا را ندارد. حال تصور کنید تمام دارایی یک خانواده یک خانه قدیمی دارای ارزش میراثی باشد و اگر قرار باشد نتوانند با تبدیل وضعیت آن به دارایی خود برسند، داشتن یا نداشتن آن چه تفاوتی دارد؟
از سوی دیگر میراث فرهنگی اعتبارات آنچنانی برای خرید و نگهداری از این بناها را ندارد؛ حتی به گفته منتقدان همان بناهای خاصی هم که در اختیار سازمان میراث فرهنگی (در تمام نقاط کشور) قرار دارد حال و روز خوبی ندارند.
لذا در چنین شرایطی که تمام دستورات سلبی بوده و مالک بناهای تاریخی را از هر اقدامی منع میکنند و اعتباراتی گزاف هم برای بهسازی این اماکن وجود ندارد، نگهداری بدون رسیدگی، تنها مرگ خانههای تاریخی را چند سالی به تعویق میاندازد و با اندکی جستوجو میتوان خانههای زیادی را در بافتهای تاریخی اکثر شهرها پیدا کرد که خالی از سکنه هستند و آرام آرام فرسودهتر میشوند.
کلام پایانی
ما نیز دوستدار میراث و تاریخ شهر و کشورمان هستیم اما قبل از هر چیز دوست داریم قواعدی جامع برای رفتارها و تصمیمات متولیان در قبال بناهای تاریخی تعریف شود که اگر بنایی چون خانه کوزه کنانی یا هر بنای دیگری در فهرست آثار ملی ثبت شد، دیگر تحت هیچ شرایطی نتوان آن را از لیست خارج کرد و مهمتر اینکه متولیان و دغدغهمندان صاحب منصب حوزه میراث تلاش کنند تا اعتباراتی کلان و در خور تاریخ و میراث ایران زمین برای خرید و نگهداری همراه با بهسازی بناهای تاریخی در نظر گرفته شود و شاهد تغییر وضعیت هر روزه اینگونه بناها نباشیم
منبع: روزنامه قدس
انتهای پیام/
نظر شما