خراسان، خطهای بازیگرخیز است
سعید صادقی
به جرئت میگویم خراسان یک سرزمین و خطه بازیگرخیز است. خیلی از بازیگران سینما و تئاتر امروز کشور، مشهدی و خراسانی هستند و اتفاقاً بهترینهایشان خراسانی هستند. من همیشه میگویم فرق خیلی از بازیگرانی که در تئاتر مشهد فعالیت میکنند با سلبریتیها در یک چیز است؛ آنها معروفاند و ما نیستیم.
متأسفانه همه چیز در تهران متمرکز شده و اگر فردی بخواهد به صورت گستردهتر فیلم و تئاتری بازی کند باید کوچ کند. تولیدات شهرستانی ما نسبت به ظرفیتی که وجود دارد، کم است و باید این نگاه شهرستان و تهران و این مرزها شکسته شود تا بازیگر بتواند در شهر خودش بماند و همانجا فعالیت کند.
بارها آقای فلاحیپور و تفتی گفتهاند که از تیم بازیگری «باغ خونی» شگفت زده شدند. حس کردند آمدهاند در شهری که بازیگری در آن موج میزند. شاید بیدلیل نباشد که میگویند مشهد قطب دوم تئاتر کشور است. منتها میدانهای بزرگتر به بازیگر این شرایط را میدهد که تجربه بهتری داشته باشد. من در مشهد طی ۵ سال فقط با سه چهار کارگردان میتوانم کار کنم، ولی در تهران طی همین مدت زمان میتوانم با ۱۰ کارگردان کار کنم. تفاوتها اینجاها ایجاد میشود.
بودجهها هم قابل مقایسه نیست. با این اوصاف به نظرم این گونه نمایشهای ترکیبی اتفاق مبارکی است و ما به این دست نمایشها نیاز داریم. نباید طوری باشد که در یک نمایش همه پایتختنشین باشند، بلکه باید تیمی باشد که از دو طرف در آن حضور داشته باشد تا تبادل تجربه در این نمایشها صورت بگیرد. بخصوص ما در سالهای اخیر در جشنواره تئاتر فجر مقامهای زیادی آوردهایم و نشان دادهایم که در کارگردانی و بازیگری و نویسندگی در تئاتر در یک سطح رقابت میکنیم. خدا را شکر همه بچههای ما حتی آنهایی که ۵ دقیقه نقش داشتند، کارشان را به خوبی انجام میدادند و مخاطب با آنها همذات پنداری میکرد. مبهوت چهرهها هم نشدند که بخواهند کم کاری کنند. برای همین از کارگردانی تا نوشته و بازیگرها همه چیز به خوبی پیش رفت. به خاطر همین ویژگی هاست که «باغ خونی» به خوبی شکل گرفت و نمایش شریفی شد.
تأکید میکنم شرافتی که این نمایش دارد، در همه، از کوچکترین تا بزرگترین فرد آن وجود دارد. من شاهد بودم که همه صادقانه تلاش کردند برای اینکه یک نمایش عالی روی صحنه ببرند، نه یک شو را.
درمجموع تئاتر مشهد را رو به جلو میبینم. یک مقدار اصلاح آن نگاه از سمت دوستان تئاتری و مسئولان باعث شده تئاتر مشهد پیشرفت کند و دیده شود. باید کمی مهربانتر به هم نگاه کنیم. این موجب میشود زودتر پیشرفت کنیم و مسیر ۱۰ ساله را پنج ساله برویم.
تئاتر یک کار فرهنگی است، نه یک تفریح صرف
زهره مرادی
با توجه به تجربهای که از سال 69 در کار تئاتر دارم، این نمایش را در سطح «الف» میبینم، چون خیلی هوشمندانه کارگردانی شده و نوشته خوبی است. یک بازیگر زمانی که میخواهد کاری را شروع کند، اول متن را میبیند و بعد اینکه کارگردان چه کسی است، تا از آنی که هست تنزل پیدا نکند. متن خوبی بود و درباره کارگردانی هم با توجه به تجربهای که آقای بشیری داشتند باعث شد من به این کار بیایم و از تعریفهایی هم که از تماشاچیان میشنیدم مشخص شد که کار خیلی خوبی شده است. به آینده تئاتر مشهد هم بسیار امیدوارم. تا چند سال پیش اینگونه نبود. خیلی ناراحت بودم که در، باز بود و هر کسی میآمد وارد این حوزه میشد. ولی اکنون طبق برنامهای که گذاشته شده باید متنها خوانده بشود و زمانی که متن تأیید شود، تازه کار را شروع میکنند. این خیلی خوب است که هر کاری دیگر روی صحنه نرود.
برخی فکر میکنند که صرف وجود بازیگر چهره باعث آمدن تماشاگران شده است. خب شاید بعضی از تماشاچیان برای بازیگر چهره آمده باشند، ولی «باغ خونی» آنقدر خوب بود که مخاطبان میگفتند علاوه بر بازیگران چهره، دیگر بازیگران و عوامل کار هم خیلی خوب بودند. اولین کسانی که با صداقت با من برخورد میکنند خانواده من هستند. آنها به من میگفتند کار عالی است. نمیگفتند فقط دوستانی که از تهران تشریف آوردهاند عالی هستند، میگفتند کار عالی است.
نظر من هم در خصوص حمایت، مانند دوستان دیگر است. واقعیت این است که ما حمایت نمیشدیم. ولی همین که کار با مطالعه بود و نمایشی ارزشمند روی صحنه آمد اتفاق خوبی بود که افتاد. چون به هرحال ما داریم کار فرهنگی میکنیم و انتقال مفاهیم به دیگران باید به لحاظ شعور فرهنگی در سطح مناسب و بالایی باشد. ما به هیچ وجه فقط سرگرمی نیستیم و تئاتر یک کار فرهنگی است. باید به این نکته توجه داشته باشیم.
زمانبندی اکران «باغ خونی» کاملاً قانونی است
امیراحسان امیرپور
متأسفانه حواشی نادرستی درباره زمانبندی اکران کار در سالن تئاتر شهر به وجود آمد که باید درخصوص آن مختصری توضیح دهم. من در دورهای نزدیک به یک سال معاون انجمن نمایش استان در امور مشهد بودم و با روند کار آشنایی دارم. همچنین چون شغل دیگرم وکالت است و وکیل دادگستری هستم، همه چیز را از زاویه قانون نگاه میکنم. نمایشی میتواند در سالنهای دولتی زمان اجرا بگیرد که مجوز شورای نظارت را داشته باشد. این در تهران هم مرسوم است. یعنی من نمیتوانم نمایشی را شروع کنم و الآن تقاضا بدهم برای پیک فصل اجرا که در اردیبهشت است و آنجا را اشغال کنم، بعد فروردین ماه بروم بازبینی بدهم و کارم رد بشود و سالن در اردیبهشت ماه خالی بماند. کما اینکه در دوره خود من این اتفاق افتاد. یعنی کارگردانی آمد در اردیبهشت ماه تایم اجرا گرفت، اما کارش در شورای نظارت رد شد و اردیبهشت ماه آن سال، سالن اصلی خالی بود. هیچ اجرایی روی صحنه نرفت و هیچ گروهی آماده نبود. پس دوستانی که ادعا میکنند این تایم اجرا برای ماست اول باید ایراد قانونی به حرفشان گرفته شود. شما از طرف شورای نظارت بر نمایش، مجوز لازم را ندارید، پس اخذ تایم سالن اشتباه است. اگر هم انجمن قبل از پذیرش، زمان اجرا داده است، آنها هم اشتباه کردهاند، چرا که من زمانی میتوانم اینجا زمان اجرا بگیرم که مجوز داشته باشم. شما هرجا بخواهی کار کنی باید مجوز اماکن را داشته باشی. اگر مجوز اماکن را نداشته باشی نباید بگویی مکان به ما ندادند. شما هم مجوز شورای نظارت را ندارید که بخواهید بیایید. من اسم نمیبرم چون خودشان میدانند چه کسی مجوز دارد و چه کسی ندارد. بین این متقاضیان شاید یکی دو تا کار مجوز داشته باشند، اما تا جایی که من میدانم و حتی سر یک کار دیگر که مدعی اجرا بود هم به عنوان بازیگر مدتی حضور داشتم، حرفشان ایراد قانونی دارد. درباره این حواشی اول باید ایراد قانونی برطرف شود و بعد ببینیم حواشی وجود دارد یا نه. شورای نظارت بر نمایش کار آقای بشیری را در یک زمانی که هنوز این سر و صداها نبود، آمدند و دیدند و مجوز را اعلام کردند. بعد از آن هم بیان شد که ما در 6 دی ماه اجرا داریم.
تنها حامی «باغ خونی» مردم مشهد بودند
سجاد انتظاری
در دو هفته اول که تیم بازیگری مشهدی مشخص شده بود، دورخوانی و نمایش خوانی انجام شد. به محض اینکه دو بازیگر تهرانی هم مشخص شدند، خود آقای بشیری جلسات تمرینی با بازیگران تهرانی تدارک دیدند و در تهران تمرین کردند. میتوانم بگویم این اولین بار است که در نمایشی با حضور بازیگران تهرانی پا به پای بازیگران مشهدی دارند روی صحنه تلاش میکنند و عرق میریزند و یک نمایش کاملاً جدی روی صحنه میبرند. چون قبل از این، بعضی نمایشهایی که از بازیگران تهرانی استفاده کردهاند برای نمایشهای طنز بوده و شاید خیلی صورت جدی نداشته است. برای همین اولین بار بود که دو بازیگر تهرانی 7-6 روز قبل از اجرای نمایش، غیر از تمریناتی که در تهران انجام داده بودند، در مشهد هم حضور داشتند و با گروه تمرین کردند؛ این مسئله باعث شد تفاوت چندانی بین بازی بازیگران تهرانی و مشهدی احساس نشود. در تبلیغات شهری طوری که باید، حمایت نشدیم ولی باز هم استقبال خوب بود و کار مخاطبِ خودش را پیدا کرده بود. مخاطبی که به سالن میآمد سینه به سینه مخاطبان بعدی را دعوت میکرد، اما اگر یک امکان حداقلی را برای این نمایش در نظر میگرفتند مطمئن باشید از اینکه بود خیلی بیشتر دیده میشد. واقعیت این بود که ما در این کار از تمام توانمان مایه گذاشتیم و از کلیشهها بشدت پرهیز کردیم. فضای سنگینی هم علیه نمایش به راه افتاده بود که این نمایش سفارشی و شعارزده است و غیره، اما وقتی مخاطب به سالن آمد و نمایش را دید، متوجه شد که داستان از این قرار نیست. دیدند تئاتری است که به صورت کاملاً جدی و حرفهای روی صحنه آمده است و در کنار حرفهای تاریخی و قصه عاشقانه، یک نمایش خوب هم به مخاطب ارائه میکند.
تنها حامی «باغ خونی» مردم مشهد بودند که سینه به سینه آن را تبلیغ کردند.
منبع : روزنامه قدس
انتهای پیام/
نظر شما