برای آنکه اندکی بهتر در جریان اتفاقات رخ داده قرار بگیریم نگاهی گذرا به سالهای گذشته میاندازیم. طرحی که با عنوان بهسازی و نوسازی بافت اطراف حرم در سال ٧٢ و با هدف برنامه ریزی برای زائران کلید خورد و در سال ٧٤ طرح راهبردی تهیه و در سال ٧٥ نخستین مصوبهاش را گرفت، در آن سال و در دوره وزارت مهندس آخوندی این سند به تصویب رسید.
اگرچه بنا بود مبتنی بر ٣٦٠ هکتار این طرح تهیه شود اما در سال ٧٨ و با توجه به امکانات، محدود سازی در مداخله صورت گرفت و سرانجام برای کسب مصوبه به کمیسیون ماده ٥ رفت تا تبدیل شود به سند ملاک عمل در منطقه ثامن. البته خیلی زود استقبال بخش خصوصی از ساخت وساز در این موقعیت جغرافیایی، مسئولان وقت را واداشت تا پیشنهاد بازنگری در طرح را در همان ایام مجدداً مطرح کنند. بازنگریای که در سال ٨٦ انجام شد و با توجه به استقبال بخشهای مختلف میزان مداخله افزایش یافت، تا سال ٨٧ دوباره به کمیسیون ماده ٥ برود و مصوب شود. در واقع آخرین سندی که ملاک عمل است مربوط به سال ٨٧ است. تا اینکه بعد از سال ٩٢ رفته رفته موضوع بازنگری در طرح تفصیلی اطراف حرم دوباره مطرح شد. البته در همان آغاز کار هم عدهای به تصمیم گرفته شده اعتراضاتی فنی داشتند که برای ساکت کردن معترضان حتی کار به شکایت قضایی هم رسید، با این وصف کارهای غیرکارشناسی در دستورکار قرار گرفت.
ایرادهای بنیادی
یکی از جدیترین ایرادهای مطرح شده، تجاری سازی غیرمتناسب در بافت پیرامونی حرم بود چرا که یکی از همان واژههای زیبایی که در طرح اولیه نوشته شده بود واژه معاصر سازی بود که البته تأکیدی هم به معماری اسلامی و ایرانی شده بود اما خروجی کار تنها بالارفتن ساختمانهای تجاری با تنوعی از معماریها بود وموافقان و مجریان در پاسخ منتقدان وقتی بیان میشد که چرا سرانه تجاری بالاست، میگفتند ترازش صفر است و با این بهانه راه توجیه برای ازدیاد مجتمعهای تجاری باز میشد.
درنهایت با اجرای این طرح درسالهای بعد به وضوح مشخص شد به بافت تاریخی و به سکونت توجه نشده و نقش مجاور کمرنگ است و اولویت، بلند مرتبهسازی بوده است. با همه اما واگرها این طرح در ساختار اصلی خود، ایجاد یک سری خیابانهای شعاعی و باغ راه را به سمت حرم داشت و در راستای کاهش حجم سفرهای غیرمقصدی به حرم و اتصال این مسیرها به یکدیگر، معبری به صورت حلقهای، به نام شارستان را در نظر گرفته بود.
اما بازگشایی این معابر از یک سو باعث مداخله بسیار زیاد و از هم گسیختگی کالبدی و شکنندگی ساختار اجتماعی و زنجیره اشتغال در بافت میشد و از سوی دیگر جابهجایی شدید جمعیت و از بین رفتن ارزش بافتهای تاریخی، تعرض به آثار معماری با ارزش تاریخی را درپی داشت وعلاوه بر آن فرصت برای نوسازی و افزایش تراکم در لبهها را ایجاد میکرد.
انحراف در انحراف
با وجود انتقادهای زیاد مجریان به سرعت در حال تخریب بافتهای دارای ارزش بودند ونکته تأمل برانگیز این است که حتی در مقطعی که اندکی تصور میشد قرار است حرف منتقدان شنیده شود و مشاوری برای ارزیابی طرح انتخاب شود، نتیجه حاصله تخلفات بیشتری را آشکار کرد چرا که مشاور در ارزیابی انجام شده ۳۰ درصد انحراف در اجرای طرح طاش را عنوان کرد ولی واقعیت این است که تخلفات فقط اشکالات طرح طاش را تشدید کرده بود و رویکرد نوسازی حاکم بر طرح طاش مشکل اصلی محسوب میشد.
شاید سادهترین جمله برای نتیجه اجرای این طرح در بافت تاریخی مشهد همان جملهای باشد که یکی از مدیران میراث فرهنگی مشهد سالها قبل گفته بود که «طرح طاش فقط بافت تاریخی اطراف حرم امام رضا(ع) را نابود نکرد، بلکه بافت اجتماعی، فرهنگی و زندگی مردم اطراف حرم را نیز نابود کرد».
عقب گرد ۲۸ ساله
منتقدان نتیجه ۲۸ساله اجرای این طرح را ساختمانهای بلند، برجهای تجاری لوکس، هتلهای ۵ ستاره، بازارهای زنجیرهای مجلل و در مقابل خرید و تخریب خانه بسیاری از اهالی قدیمی و بومی بافت پیرامون حرم مطهر رضوی برای ساخت و سازهای لوکس و ادامه طرحهای توسعه اطراف حرم؛ یعنی دگرگونی کامل در بافت فرهنگی، تاریخی و اجتماعی اطراف حرم میدانند. رئیس کمیسیون عمران و طرحریزی شهری شورای پنجم شهر مشهد در این باره میگوید: طرحی که قرار بود سه الی پنج ساله به بهرهبرداری برسد پس از گذشت ۲۸ سال فقط شاهد پیشرفت فیزیکی ۶۰ درصدی آن هستیم، مدت زمان اجرایی شدن این طرح و پیشرفت فیزیکی آن نشانگر موفق نبودن این طرح است که این عامل نارضایتی شهروندان و شکست در بهرهبرداری طرح را به همراه دارد.
محمد هادی مهدینیا میافزاید: مقررات زدایی از قوانین شهری در قالب فروش تراکم مازاد، تغییر کاربریها و مالسازیهای گسترده در بافت اطراف حرم در طی این سالها، چشمانداز اجرای برنامه راهبردی بهسازی و هدایت موزون توسعه در این منطقه را به مأموریتی غیر ممکن تبدیل کرده است. با تمام این توصیفات کلی ونگاهی میدانی به هسته مرکزی اجرای طرح نشان میدهد در کنار ساختمانهای سربه فلک کشیده خانههای قدیمی یا زمینهای بسیاری نیز دیده میشود که پس از تملک از سوی سرمایهگذاران به حال خود رها شدهاند و به نقاط تهدیدآمیز انواع آسیبهای اجتماعی تبدیل شدهاند که تنها میتوان گفت در طول ۲۸ سال گذشته شاید در جهت لوکس سازی این محدوده اقداماتی صورت گرفته اما در راستای اهداف تعریف شده اولیه طرح، گام مؤثری برداشته نشده است.
اما امروز
به هر شکل ممکن در نهایت حالا قرار است بر مبنای طرحی جدید عملیات بهسازی اطراف حرم ادامه پیدا کند که در کلیات میتوان گفت قرار است دیگر به روال سابق، بلند مرتبه سازیها صورت نگیرد یا حداقل قاعدهمند شود و یا گفته شده باید از اجرای بخشهای اجرا نشده شارستان جلوگیری شود و راه باغهای تعریف شده از این پس حذف شوند. متأسفانه حقیقتی تلخ هم وجود دارد که به ادعای منتقدان آنچه نباید صورت میگرفت انجام شده و دیگر چیزی برای مراقبت وحفاظت وجود ندارد چرا که این افراد بر این باورند که در طول سالیان گذشته و بر اساس طرح طاش مجوزهای لازم به افراد داده شده وحقوقی قانونی برای آنها ایجاد شده وبخش قابل توجهی از اقدامات صورت گرفته امکان بازگشت ندارند و راهی جز تکمیل طرحهای تعریف شده وجود ندارد. در مصوبه اخیر شورای عالی شهرسازی و معماری بر پنج محور اصلی تأکید شده است که عبارتند است از: توجه ویژه به تثبیت کارکردهای سکونتی بافت پیرامونی حرم از طریق حمایت از ابقای جمعیت ساکن فعلی، اجتناب از تغییر در کارکردهای سکونتی به اقامتی و تجاری، در نظر گرفتن گونههای متنوع مسکن و واحدهای اقامتی متناسب با توان اقتصادی زائران و مجاوران از ردههای مختلف اقتصادی، بهرهگیری متناسب از قابلیتهای فرهنگی و تاریخی در تعیین سرانهها، تدوین ضوابط و مقررات در حوزه مرکزی و بافت پیرامون حرم رضوی.
بنابراین اگر بخواهیم با استناد به واقعیات موجود به بررسی امکان اجرایی شدن این شروط بپردازیم، خواهیم دید در عمل دچار مشکلاتی بنیادی خواهد شد چرا که برابر شرط اول یعنی تثبیت کارکردهای سکونتی در بافت باید کاربریها با اولویت مسکونی تعریف شوند حال آنچه تاکنون انجام شده جایگزینی یک مجموعه تجاری بزرگ با خانههای مسکونی بوده و شاید بتوان گفت اصلیترین هدف خرید و ورود سرمایهگذاران به این طرح تبدیل خانههای ریزدانه قدیمی به برجهای تجاری در اشکال مختلف بوده وهست و در عمل نباید امید به تحقق این شرط داشت. در شرط بعدی آمده است گونههای متنوع مسکن و واحدهای اقامتی متناسب با توان اقتصادی زائران و مجاوران در محدوده طرح ایجاد شود که باز باید گفت با توجه آنچه تاکنون رخ داده و تصمیمات گرفته شده در سالهای قبل شاید در عمل امکان عمل به این شرط وجود نداشته باشد و حتی اگر امکان اجرا نیز وجود داشته باشد این سؤال مطرح است که به دلیل وجود مراکز تجاری بیش از حد در این محدوده که قیمتها را به صورت کاذب به چند برابر قیمت واقعی افزایش داده، چگونه ممکن است مجتمعهای ارزان قیمت سکونتی ساخت؟
شرط یا محور بعدی بهرهگیری از قابلیتهای فرهنگی و تاریخی محدوده اجرای طرح است که با گذری کوتاه در این محدوده بی تردید به این نتیجه خواهیم رسید که دیگر از قابلیتها و حتی نشانههای تاریخی و فرهنگی این بافت چیزی باقی نمانده تا از آن بهرهای برد. آخرین معیار و شرط تعریف شده هم در نوع خود قابل تامل است، آنجا که تدوین ضوابط و مقررات در حوزه مرکزی و بافت پیرامون حرم رضوی را به عنوان یک محور اصلی فعالیتهای بعدی قرار داده است یک سؤال ابتدایی مطرح میشود که چرا بعد از ۲۸ سال و دو دهه تخریب حالا صحبت از تدوین ضوابط خاص این محدوده میشود؟ که به نظر میرسد تنها برای تکمیل ظاهری تصویرسازی آینده ذکر شده چراکه اصل ومنطق حکم میکند این ضوابط اگر همان ۲۸ سال پیش محکم وکاملاً منطبق با اصول کارشناسی تعریف میشد که از اتفاقات رخ داده پیشگیری میشد، با این وصف میتوان گفت سایه طرح طاش سنگینتر از آن است که بتوان شاهد تحولاتی بنیادین در اطراف حرم مطهر بود ولی باز هم امیدواریم حتی به اندازه یک کوچه از مشهد قدیم آن گونه که باید بهسازی شود.
نظر شما