در بدو ورود سجاد، ابوالفضل، امیرعلی، یوسف، علیرضا، ارسلان، سامان و... به سویم میآیند و یک صدا خوشامد گویی میکنند.
پسرانی با آرزوهای بسیار
اینجا خوابگاه زنده یاد محمدی قهاری، یکی از ۱۰ خوابگاه بچههای مؤسسه گلستان علی است. همان مؤسسهای که سال ۸۳ بود که یکی ازبزرگترین مؤسسات هیئت امنایی نگهداری فرزندان بی سرپرست در کشور را در مشهد راه اندازی کرد. مؤسسهای که با مجوزسازمان بهزیستی تعداد زیادی فرزند را به صورت شبانه روزی تحت پوشش قرار داده است.
امروز پنجشنبه است و مدرسه بچهها تعطیل است و در خوابگاه مشغول تماشای تلویزیون هستند.
بازی در حیاط و پارک
کناربچههای گروه سنی دبستان که مینشینم، میدانم با پسرانی مواجهام که یا بی سرپرست یا بد سرپرست هستند.
محمد علی برایم میگوید: مدرسه را دوست دارم و علاوه برآن ما درخوابگاه زمین فوتبال داریم و در حیاط بازی میکنیم.
حسین به استخر توپ اشاره میکند و امیرعلی هم میگوید: ما در حیاط خوابگاه تاب، سرسره و وسایل بازی مثل پارک داریم اما بعضی عصرها که حوصله مان سر میرود با مربی مان به پارک نزدیک خوابگاه میرویم و خوراکی میخریم و بازی میکنیم.
۲۰تا برادریم
سجاد میگوید: همه ما دوستان خوبی برای هم هستیم و در واقع همه با هم برادریم.
ارسلان هم از درس و گاهی رفتن به رستوران، شهربازی، موجهای آبی، باغ، استخر برایم تعریف میکند. همه ۲۰ کودک سمت چپ خوابگاه دانش آموزان اول تا سوم دبستان هستند. مربی این گروه سنی درخصوص برنامههای بچهها برایم توضیح میدهد: همیشه درخوابگاه درهمه شیفتها مربی و کمک مربی در کناربچهها هستند.
همه وظایف یک خانواده
ناهید رحمتی میافزاید: بچهها اگر شیفت ظهر باشند بعد از صبحانه، تکالیفشان را چک میکنم و کیف مدرسه شان را آماده میکنم و در انجام تکالیفشان کمکشان میکنم.
وی خاطر نشان میسازد: بچهها گاهی کار دستی دارند و با هم آن را درست میکنیم، چاشتشان را آماده میکنیم، پول توجیبیشان را میدهیم و در پوشیدن و مرتب بودن لباس فرم مدرسه کمکشان میکنم. در واقع همه وظیفه یک پدر و مادر را برای بچهها انجام میدهیم.
همکاری همگانی
این مددکارتوضیح میدهد: اینجا همه مثل یک خانوادهایم و بچهها در نظافت اتاقشان و خودشان همکاری دارند و از دیگر
برنامه هایمان نماز جماعت است و عصرها تکالیف روز بعدشان را باید انجام دهند، درس از آنها میپرسم و اگر نیاز به کمک آموزشی داشته باشند، این کارها را انجام میدهیم وساعت ۹ بچهها به اتاق خوابشان میروند و میخوابند.
رحمتی از سایر برنامههای تفریحی بچهها نیز میگوید: بچهها در سال، برنامه سفربه داخل و خارج از استان را دارند و بچه هایی که بد سرپرست هستند و دارای خانوادهاند در ایام تعطیل با تشخیص و صلاحدید مسئولان خوابگاه به دیدار خانواده شان میروند و در نوروز هم با هماهنگی برخی خیرین بچهها برای دید و بازدید به خانه آنها میروند و عیدی میگیرند.
وی با توجه به نزدیک شدن عید نوروز نیز تأکید میکند: ما هرسال سفره هفت سین داریم و جشنها و سفر را هم دربرنامه عید داریم. وی تأکید میکند: بچهها را دوست دارم تعدادی به من مامان، برخی خاله و برخی دیگر خانم میگویند.
کمک خیرین و بهترینها برای بچهها
وی تأکید میکند: امیدوارم با وجود وضعیت اقتصادی کمک خیرین را بازهم داشته باشیم تا مثل همیشه برای شب عید خرید لباس نو، سفر و هنگام سال جدید تحصیلی لوازم تحریر، لباس، کیف، کفش و بهترینها برای بچهها تهیه شود.
حالا با یکی از مربیان به سمت دیگر خوابگاه که بچههای چهارم تا ششم دوره دوم ابتدایی هستند، آشنا میشوم.
در این قسمت پسرها بزرگترند و آرزوهایشان هم به اندازه سنشان قد میکشد. محمد طاها میخواهد فوتبالیست بشود، سجاد دکتر، سروش خیاط، امیرحسین کارمند بانک و... و.
بچهها برایم ازبرنامه هایشان با اشتیاق تعریف میکنند، ما در اوقات فراغتمان بازیهای مختلف فکری، فوتبال، بسکتبال، والیبال، ژیمناستیک، زو، روبیک، شطرنج، دوچرخه سواری، اسکیت و... را در برنامهمان داریم.
سبحان هم میگوید: ما درخوابگاه برنامه مسابقات آشپزی هم داریم و تخم مرغ، عدس پلو، ماکارونی، شیر برنج، پیراشکی و... را درست میکنیم.
حالا آنها یکی یکی طرز تهیه غذاهایی را که میتوانند درست کنند را برایم توضیح میدهند و میخندند و میگویند شما هم حتماً یاد داری و همه با هم میخندند.
صندوق آرزوها
از آرزوهایشان که سؤال میکنم، بچهها از صندوق آرزوها برایم تعریف میکنند، جعبهای که هر از گاهی بچهها میتوانند آرزوهایشان را به داخل آن بیندازند و خیرین هم میتوانند آن را برآورده کنند. بچهها آرزوهایشان را که میگویند، وجه مشترک همه آنها لباس فوتبال، فلش، تبلت، هدفون، اسباب بازیهای مختلف، لباس مرد عنکبوتی و اسپیکر و مموری و...است.
۴۰ فرزند درخوابگاه
در طول گزارش مربی بچهها مرا همراهی میکند و توضیح میدهد: دراین خوابگاه ۴۰ فرزند داریم که در مقطع ۷ تا ۱۲ ساله و همه پسرهستند و اینجا حکم خانواده را برای همه آنها داریم.
علی عصمتی میافزاید: بچهها دارای روحیه متفاوتی هستند برخی در مقطعی با خانواده بودند وبد سرپرست هستند آنها در خانوادههای طلاق، درگیر با اعتیاد و یا زندان والدین بودند و به دلیل مشکلات و آسیب هایی که تجربه کردند به طور قطع باید در رفع آن با کمک روانشناسی و مددکاری به آنها
کمک کرد. برخی بی سرپرست هستند که ازطریق اورژانس اجتماعی به بهزیستی تحویل داده شدهاند و براساس ظرفیت خوابگاه و گروه سنی به مؤسسههای مختلف درسطح شهرنگهداریشان، واگذارمی شوند.
۲۰۰ فرزند در گلستان علی
وی در ادامه بیان میکند: ۲۰۰ فرزند دختر و پسر در مقاطع ابتدایی، متوسطه، دانشگاهی تحت پوشش مؤسسه گلستان علی هستند. هزینه این بچهها توسط خیرین تهیه میشود. عصمتی درباره افرادی که در این خوابگاه همکاری دارند نیز اعلام میکند: مربی، مددکار، روان شناس، آشپز، نگهبان در سه شیفت کاری حضور دارند.
حضور افتخاری علاقه مندان
وی در ادامه به حضور نیروهای افتخاری در این خوابگاه اشاره میکند و خاطر نشان میسازد: تعدادی از علاقه مندان به خدمت به این بچهها به صورت افتخاری حضور پیدا میکنند. وی درباره آرزوهای بچهها میگوید: همه آنها یک آرزوی مشترک دارند که همان داشتن خانه و در کنار والدین بودن است اما در بقیه موارد بیشتر آرزوهایشان مادی است.
حمایت برای همیشه
وی در پاسخ به این پرسش که بعد از ۱۸ سالگی تکلیف بچههای تحت پوشش این مؤسسه چیست، توضیح میدهد: طبق قانون بهزیستی باید بعد از این سن بچهها ترخیص شوند اما در مؤسسه ما بچهها وارد دانشگاه یا بازار کار میشوند و همچنان بعد از ۱۸ سال خوابگاه، همان پول توجیبی و امکانات رفاهی و غذایی آنها ادامه خواهد داشت تا بتوانند روی پای خودشان بایستند و بعد ازدواج کنند و حتی مراسمی برایشان گرفته میشود و بعد از ازدواج هم رابطه شان با مؤسسه حفظ میشود وهمچنان در حکم همان خانواده با آنها باقی میمانیم. این روان شناس درباره این خوابگاه نیز توضیح میدهد: این خوابگاه که در میدان امام حسین (ع) واقع شده است، زمین آن وقف بهزیستی است و مرحوم محمدی قهاری این زمین ۵۰۰۰ متری را در سه طبقه که هرطبقه دارای ۱۰ اتاق است را ساخته است. وی در پایان تأکید میکند: امیدوارم با همت نیکوکاران بتوانیم بهترینها را برای بچه هایی که از نگاه گرم، محبت، کمک و امکانات رفاهی در یک خانواده محروم هستند را فراهم کنیم.
منبع: روزنامه قدس
انتهای پیام/
نظر شما