تحولات منطقه

۶ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۸:۲۰
کد خبر: ۶۴۵۹۷۶

استاد روابط بین‌الملل با تأکید بر اینکه شکست دیپلماسی برجامی را نمی‌توان با ادبیات پرطمطراق توجیه کرد، می‌گوید: در صورت اصرار بر خطاهای گذشته، تاریخ ما را نخواهد بخشید.

متقی: وزارت خارجه ما به "سندرم قورباغه" دچار است
زمان مطالعه: ۲۰ دقیقه

به گزارش گروه سیاسی قدس آنلاین، در تصمیم‌گیری در عرصه سیاست خارجی یک از مهمترین اصول، شناخت محیط بین‌الملل است و اگر این شناخت، عمیق باشد، حرکت سیاست خارجی معطوف به نتیجه خواهد بود. به قول اساتید علوم سیاسی، درک محیط بین‌المللی نیازمند عینکی است، تا واقعیت‌های محیط بین‌الملل دیده شود و تصمیم‌گیران سیاست خارجی کشور آگاه باشند که این محیط، دفتر انشا نیست، که هر چه مطلوبشان بود در آن بنویسند، بلکه یک فضای شکل‌گرفته است و واقعیت‌های آن را نمی‌توان انکار کرد.

ابراهیم متّقی استاد و تحلیل‌گر برجسته سیاست خارجی و روابط بین‌الملل معتقد است که رویکرد کنونی وزارت امور خارجه ایران مبتنی بر درک صحیح از ماهیت روابط بین‌الملل و دنیای پیرامون نیست، از این رو موجبات شکست دیپلماتیک را در مهم‌ترین رسالتی که دولت‌های یازدهم و دوازدهم برای خود تعریف کردند، یعنی توافق هسته‌ای و رفع تحریم‌ها فراهم آورده است. وی در نقد سیاست خارجی کشور به مدیریت محمدجواد ظریف، از این هم فراتر می‌رود و تصریح می‌کند، که ثمره رویکرد دستگاه دیپلماسی در این پنج سال، انفعال ایران و مسدود شدن راه پس و پیش در قبال مذاکرات هسته‌ای است.

گفت‌وگوی تفصیلی با ابراهیم متّقی محورهای دیگری نیز در چارچوب بررسی سیاست خارجی دولت مستقر دارد، که ذیلاً متن را مطالعه می‌کنید:

شما چندی پیش گفته بودید که امروز وزارت امور خارجه ما و به‌ویژه نهاد سخنگویی وزارت خارجه تبدیل به یک نهاد واکنشی شده است که صرفاً مسائل را محکوم می‌کنند و به‌صورت انفعالی عمل می‌کند و ابتکار عملی در دست ندارند ...

متقی: روندهای اقتصاد سیاست و فرهنگ ایران تا حد بسیار زیادی در دوران جدید تحت تاثیر فضای سیاست خارجی قرار دارد. آقای روحانی تلاش کرد تغییر در فضای درون ساختاری را از طریق بهبود و ارتقاء موقعیت ایران در فضای بین‌الملل فراهم کند. به همین دلیل بود که سیاست خارجی را محور قرار داد و در این سیاست خارجی برجام اهمیت اساسی و بنیادین یافت و مذاکرات را هم شخص وزیر امور خارجه عهده‌دار بود.

* عده‌ای تصور دارند منافع ملّی براساس کارهای «آن‌ها» تعریف می‌شود

نتیجه آن این شد که ساختار وزارت امور خارجه در حوزه‌های مختلف نقش انفعالی داشته باشد، شما در نظر بگیرید چه درکی نسبت به تحولات مرتبط با منافع ملی ما وجود دارد؟ منافع ملی آن نیست که شما رفتاری انجام دهید و بگویید این کار را بر اساس منافع ملی انجام دادم. خیر، بلکه منافع ملی آن است که شما مشخص کنید که منافع کلان منطقه‌ای و موضوعی کشور چیست؟ و چه ابزارهایی برای تحقق چنین ابزارهایی بهره می‌گیرید؟

* رویکرد دستگاه دیپلماسی ما کسری بودجه اساسی برای کشور به بار می‌آورد

وقتی که مسائل مربوط به اروپا و برجام مطرح می‌شود و نگاه ما این است که راهبرد اروپا نگاه همکاری جویانه با ایران و نقطه مقابل آمریکاست، وقتی نگاه دستگاه دیپلماسی این است، طبیعی است که شما روندی را پیگیری می‌کنید به نام SPV که نتیجه آن شش ماه معطلی است؛ ‌ نتیجه این شش ماه تعطیلی چه خواهد شد؟ کسری بودجه بسیار اساسی برای آینده کشور.

نکته بعدی اینکه آیا اروپا بحث‌های حقوق بشر خود را در فضای انفعالی قرار می‌دهد؟ آیا بحث‌های مربوط به قابلیت موشکی و قدرت منطقه‌ای ایران را از کنارش می‌گذرد؟ به هیچ وجه. اروپا این بحث‌ها را مورد انتقاد جدی قرار می‌دهد و تمام تلاشش این است که اتحادیه اروپا یک دفتر در تهران باز کند.

* اروپا به وضعیت انفعالی سیاست خارجی ما آگاه است

بعد به شرایطی می‌رسیم که اروپا ایده‌آل‌های مورد نظر ما را پاسخ نداده است. و اینجاست که ما می‌گوییم اروپا تصور نکند که صبر ما طولانی است. اتفاقاً اروپا چون می‌داند که سیاست خارجی ما در وضعیت انفعالی قرار دارد الگوی رفتاری‌اش به صورت تدریجی ماهیت تهاجمی بیشتری یافته است.

شما فرمودید چون وزارت خارجه عهده‌دار مذاکرات برجام شد رویکرد انفعالی در پیش گرفت؟

متقی:‌ بله ... این باعث شد که به دیگر مسائل حوزه سیاست خارجی و روابط بین‌الملل توجه نکند از جمله به بحث‌های منطقه‌ای، ساختار داخلی کشور، و به اینکه امنیت منطقه‌ای ما در محیط‌های گوناگون باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد. به گونه‌ای این بی‌توجهی پیش رفت که MESA یا همان ناتوی منطقه‌ای و عربی بیخ گوش ما در حال شکل گرفتن است.  

* مواضع وزارت خارجه در قبال نشست ورشو حاکی از عقب‌افتادگی دیپلماتیک داشت

مواضع کشور باید تابعی از تحلیل نسبت به شرایط محیطی باشد. اگر محیط و منافع را خوب درک کردید آن زمان مواضع‌تان ماهیت کارساز و عملی پیدا خواهد کرد.

وزارت امور خارجه درباره نشست اخیر ورشو مواضعی اتخاذ کرد که  یکی از آن‌ها یادآوری خدمات ایرانی‌ها به مردم جنگ‌زده لهستان در دوران جنگ جهانی دوم و انتقاد از قدرناشناسی امروز دولت لهستان بود. آیا این را می‌توان از همان نوع موضع‌گیری‌هایی برشمرد که شما می‌گویید با درک محیط صورت می‌گیرد و در نتیجه کارساز و عملی است؟

متقی: این نوع اتخاذ موضع، یکی از نشانه‌های عقب‌افتادگی رفتار دیپلماتیک است.

ما اولین بحثی که سر کلاس برای دانشجوی لیسانس علوم سیاسی می‌گوییم این است که ساختار نظام بین‌الملل مبتنی بر آنارشیسم است و در فضای آنارشی کشورها متناسب با شرایط محیط و سازمانی مواضع‌شان تغییر پیدا می‌کند و یک کشور باید آنقدر قدرت داشته باشد که هیچ کدام از این کنفرانس‌ها ضربه و آسیبی به او وارد نکند.

امیرالمومنین علی (ع) خطاب به امام مجتبی (ع) می‌گوید اگر کوه‌ها لرزیدند تو نلرز. فکر می‌کنم سیدمرتضی آوینی هم این عبارت را از حضرت علی الهام گرفته است. که می‌گوید باید خانه را در دل آتشفشان بسازیم. امنیت سازی یعنی همین. کسی که عهده‌دار امور سیاست خارجی کشور می‌شود باید بداند که وضعیت عمومی جهان و منطقه چگونه است. چه بازیگرانی چه نقشی را می‌آفرینند و چه ابزار قدرتی در اختیار دارند؟ کشور متبوع چه ابزارهای قدرتی دارد؟

* توییت‌های ظریف واکنشی و سطحی است

بازی‌های توئیتی یعنی سطحی کردن سیاست و قدرت و امنیت در جهان، بنابراین دیپلماسی توئیتی باید معطوف به یک کنش ابتکاری باشد. ببینید دیپلماسی توئیتی ما عمدتاً چگونه بوده است؟ ترامپ یک توئیت می‌زند و اینجا وزیر خارجه ما پاسخ می‌گوید.

آیا توئیت کردن وزیر خارجه ما با توئیت زدن رئیس جمهور آمریکا تفات دارد و یا اینکه هر دو به یک میزان سطحی است؟

متقی: هر دو سطحی است.

آقای ترامپ می‌خواهد یک نگاه سطحی در ارتباط با دیپلماسی عمومی به سطح جامعه بدهد. چرا که جامعه اروپایی و آمریکایی، جامعه‌ای سطحی است و با جامعه ایرانی خیلی متفاوت است. من فکر می‌کنم جامعه ایرانی خیلی نسبت به جامعه اروپایی و آمریکایی نسبت به مسائل سیاسی کشور و جهان پیگیرتر است. به همین دلیل است که اعتقاد دارم وزارت خارجه باید یک تحلیل واقعی‌تری از فضای موجود منطقه‌ای ارائه دهد.

* ظریف باید میان کلاس درس با سیاست خارجی یک کشور فرق قائل شود

فضای مبتنی بر یکسری لجبازی‌های دیپلماتیک پایان ناپذیر شده مثلا هنوز آقای ظریف می‌آید بحث «منطقه قوی» را مطرح می‌کند و یا بحث مربوط به چند جانبه‌گرایی را. من نمی‌دانم این «منطقه قوی» به چه معناست؟

این منظور همان تئوری مجموعه امنیتی «باری‌بوزان» است؟

متقی: بله، اما او این بحث را برای اروپا مطرح کرده است؛ ‌ اروپایی که به یک وضعیت تعادل رسیده است در حالی که ما در آسیا شاهد منطقه آشوب هستیم و باید مشخص شود در منطقه آشوب چه می‌خواهیم بکنیم.

* انگلیسی توییت زدن ظریف حکایت از یک ذهن معیوب دارد

اگر آقای ظریف ایده‌آلیست و نظریه‌پرداز است باید بتواند در فضای دانشگاهی مباحث را مطرح کند اما وقتی به عنوان وزیر خارجه می‌خواهد امنیت ملی و سیاست خارجی یک کشور را شکل دهد باید دقت عمل داشته باشد.

در حقیقت آقای ترامپ وقتی توئیت می‌زند جامعه هدفش مخاطب داخلی خودش است که آنها را اقناع کند و وزیر خارجه ما هم که توئیت می‌زند مخاطبش را جامعه داخلی آمریکا قرار داده است؟ یعنی ملت خودش را مخاطب قرار نمی‌دهد؟

متقی: شما ببینید وزیر خارجه ما حتی به زبان فارسی هم توئیت نمی‌زند، به زبان انگلیسی توئیت  می‌زند. یعنی این یک ذهنیت بسیار معیوبی است درباره امنیت ملی که شما همه چیز را در فضای جهان غرب ببینید و همه چیز را تابع الگوی رفتاری آنها ببینید.

پس شما معتقدید اگر مانند ادوار سابق مسئولیت مذاکرات هسته‌ای بر عهده شورای امنیت ملی بود، وزارت خارجه ما به انفعالی که امروز دچار شده است، ‌ مبتلا نمی‌شد و می‌توانست بر روی دیگر حوزه‌های ملی ما تمرکز کند ...

متقی: بله ... شما نگاه کنید آقای محمدجواد ظریف سابقه  مذاکرات بسیار طولانی دارد. پس بهترین نقشی که می‌توانست داشته باشد این بود که مذاکره کننده ارشد موضوعات هسته‌ای، موشکی و یا سایر اهداف سیاست خارجی ما باشد و وزارت امور خارجه ما باید کار خودش را انجام می‌داد.

* شخص وزیر نباید متولّی مذاکرات می‌شد

این وزارتخانه یک ساختار بوروکراتیک دارد که بخش مذاکرات صرفاً حوزه‌ای از شرح وظایف این وزارتخانه است و در صورتی که خود وزیر متولی امور مذاکرات هسته‌ای قرار نمی‌گرفت، ما امروز، اینگونه دچار خلاء راهبردی نمی‌شدیم و اگر بر فرض مذاکره در حوزه هسته‌ای یا هر حوزه دیگری به نتیجه نمی‌رسید دیگر عنوان نمی‌شد که مملکت در یک وضعیت نیمه بن‌بست قرار گرفته است.

* برجام راهی جز انفعال برای ما نگذاشته است

شما به من بگویید از زمانی که آمریکا از برجام خارج شده، مواضع رسمی وزارت خارجه و دولت در ارتباط با برجام دقیقا چه بوده است؟

یعنی هیچ گونه راهبردی در این زمینه وجود نداشته است؟

متقی: تحلیل من این است که عکس‌العمل انفعالی داشته‌اند و وضعیتی که در آن قرار گرفته‌ایم را پذیرفته‌اند. چون آن برجامی که وزارت خارجه ما به آن تن داد چاره‌ای جز انفعال برای ما ایجاد نمی‌کرد. اگر هر کسی دیگر هم به جای آقای روحانی رئیس‌جمهور یا به جای آقای ظریف وزیر امور خارجه بود با این برجام و این نتایجی که داشته است به گونه‌ای اجتناب‌ناپذیر، دیگر چاره‌ای به جز وضعیت اسف‌بار امروزی نداشتیم.

تا مدت‌ها پس از خروج آمریکا از برجام و عدم خروج جمهوری اسلامی ایران در واکنش، اینگونه از سوی برخی طرفداران پرو پاقرص برجام دیپلمات‌های ارشد کشورمان اینگونه القا می‌شد که آمریکا از ایران رو دست خورده است چون برخلاف تصورش ما در واکنش به خروج آنها از برجام، توافق را ترک نکردیم ...

متقی: من فکر می‌کنم این از آن طنزهای تراژیک و دیپلماتیک است. مثل اینکه بگوییم آمریکا که از برجام خارج می‌شود به تعهداتش دیگر نمی‌خواهد عمل کند ولی شما که نمی‌توانید به تعهدات‌تان عمل نکنید. چرا؟ چون پشتوانه تعهدات خود را کاملا در روند مذاکرات هسته‌ای از بین برده‌اید.

پشتوانه مثل چی؟

متقی: مثل ذخایر اورانیوم، مثل P۲، مثل فردو، رآکتور آب سنگین، فضای تحقیقاتی برای دانشمندان و پروژه‌های هسته‌ای، که در پیوستن ما به پروتکل الحاقی و پروتکل پلاسی که امروز در حال اجراست تمام اطلاعات راهبردی ما در اختیار آژانس است.

* حوادث امنیتی کشور معلول پذیرش پروتکل الحاقی است

خود آقای البرادعی رئیس سابق آژانس می‌گفت: سرویس‌های اطلاعاتی بر سر گاوصندوق من هم می‌روند و اطلاعات من را هم دارند. یعنی بخش عمده‌ای از کارشناسان آژانس اعضای سرویس‌های اطلاعاتی امنیتی هستند. بدین ترتیب تمام دیتاهای کشورها به این سرویس‌ها منتقل می‌شود. اگر یک سری فجایع امنیتی رخ می‌دهد ردپای آن را باید در الحاق به همان پروتکل الحاقی دانست.

البته آقای صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی می‌گویند که ما می‌توانیم ظرف سه الی چهار روز غنی‌سازی ۲۰ درصدی اورانیوم را از سر بگیریم.

متقی: بله ظرف سه الی چهار روز می‌توانند غنی‌سازی را از سر بگیرند، اما چند گِرَم؟

شما اگر بخواهید ۲۰ هزار سانتریفیوژ را «اَسِمبل» کنید دست کم چهار ماه طول می‌کشد. اسمبل کردن یک آبشار به مثابه آن است به واسطه برجام، شش قطعنامه قبلی شورای امنیت علیه ایران مانند ماشه به روی کشور چکانده شود، بنابراین ما در وضعی قرار داریم که نه راه خروج داریم و نه حق آن را داریم که وقتی اروپا و آمریکا به تعهدات خود عمل نمی‌کنند، ما زیر تعهدات‌مان بزنیم.

پس از ماه‌ها بالاخره کانال مالی وعده داده شده از سوی اروپا با تغییر نام از SPV به اینستکس راه‌اندازی شد. از قبل هشدارهایی از سوی منتقدان در مورد اینکه نمی‌توان به کانال مالی ویژه اروپا دل بست، داده می‌شد. امروز هم به نظر بسیاری از کارشناسان اینستکس حتی از حداقل‌های SPV پایین‌تر است و محدودتر است. تصور می‌کنید وزارت خارجه ما هنوز خوشبینی سابق را نسبت به برجام اروپایی دارد؟

متقی: الگوی کنش دیپلماتیک وزارت امور خارجه ما نشانه‌های سندرُم قورباغه را از خود نشان می‌دهد.

اگر قورباغه داخل یک آب داغ بپرد می‌تواند با توجه به قابلیت‌هایش از آن جهش کند و خارج شود ولی اگر داخل آب سرد یا ولرم بپرد و آب به تدریج حرارت یابد انرژی ماهیچه‌هایش به تدریج گرفته می‌شود و وقتی دیگر داغ شد، دیگر نمی‌تواند جهش کند.

* جناحی شدن سیاست خارجی بلای بزرگی  است

سندرم قورباغه را در دستگاه دیپلماسی ما باید جدی گرفت و بخشی از واقعیت است که وزارت امور خارجه ما امروز به آن دچار است. یعنی در فضاهایی قرار می‌گیرد که نمی‌تواند از آن بن‌بستی که خودش برای خودش ساخته خارج شود که این، یک علت اساسی دارد و آن سیاست سازش یا Appeasement است.

* دیپلماسی لبخند دستاوردی برای کشور نداشت

این واقعیت را باید من و شما بپذیریم که هزینه‌های سیاست سازش بسیار پرمخاطره‌تر و بسیار گسترده‌تر از سیاست مقاومت و مقابله است.

رهبر معظم انقلاب سال گذشته همین مطلب را به صراحت گوشزد کردند. آیا به نظر شما در قبال این اصل به اندازه کافی تبیین صورت گرفته است؟ و دستگاه دیپلماسی ما در جریان تحلیل‌های کارشناسان در مورد هزینه‌های سیاست سازش قرار گرفته است؟

متقی: من شخصاً ۲۰ سال است در کلاس‌های درسم درباره این اصل، صحبت می‌کنم. هر چند که بعضی از دانشجویان تمایلی به شنیدن این حرف‌ها نداشته باشند. چرا که ذهن آنها از بابت ناکامی‌هایی که کشور به آن دچار شده است بسیار خسته است.

چرا آمادگی پذیرش ندارند؟ مگر هزینه‌های سازش را در این سال‌ها ندیده‌اند؟

متقی: چرا دیده‌اند.

اما چون دیپلماسی ما همانند بسیاری از موضوعات ملی کشور، جناحی شده است متاسفانه تمایلی به درک واقعیات راهبردی ندارند. این جناحی شدن سیاست و قدرت و امنیت و اقتصاد بلای بزرگ جوانان کشور و حتی انقلاب اسلامی است.

یکی از دیپلمات‌های کشورمان ماه‌هاست که به اتهام تلاش برای بمب‌گذاری در همایش منافقین در فرانسه، در بازداشت است. از طرف دیگر وقتی هویت عامل انفجار حزب جمهوری اسلامی در هلند افشا شد، اعضای پارلمان این کشور از دولتشان توضیح خواستند که چرا سال‌ها میزبان یک متهم به عملیات تروریستی بوده است؟ برخی معتقدند وزارت امور خارجه ما در این مقطع با سکوت خود کاری کرد که دولت هلند که خود زمانی در معرض استیضاح از سوی پارلمان این کشور قرار گرفته بود، ‌از ایران طلبکار شد ...

متقی: هر بحثی باید در زمان مقرر خود پیگیری شود. و الّا همانند دیپلماسی «لبخند» هیچ دستاوردی برای کشور ندارد.

این واقعیت اروپاست که ۲ سال صبر می‌کند و در یک زمان خاص یک دیتا را استارت می‌زند و فعال می‌کند. در راستای تامین یکسری منافع و مطلوبیت‌ها.

یعنی این عدم بهره‌گیری از فرصت سلاح را از دست ما گرفت و به دست طرف مقابل داد ... این نکته را درباره ترور سرکرده گروه الاهوازیه هم شاهد بودیم ...

متقی: ما این وضعیت را در دوره آقای احمدی‌نژاد هم داشتیم.

زمانی که اسناد ویکی لیکس منتشر شد، حتی نیامدیم سفیر عربستان را احضار کنیم و از او بخواهیم که درباره مطالبی که در این اسناد درباره دشمنی‌های عربستان علیه ایران آمده است توضیح دهد.

همین مسئله است که موجب می‌شود عربستان که شدیدترین تهدیدات و گسترده‌ترین ائتلافات را علیه امنیت ملی ایران راه‌اندازی کرده است، در قامت مدّعی ظاهر می‌شود.

اینجاست که اگر ما درک صحیحی از محیط نظام بین‌الملل داشته باشیم در شرایط حساس غافلگیر نمی‌شویم. به قول سونت سو نویسنده چینی اگر یک کشور کانتکس خود و کانتکس حریفش را بشناسد در هر منازعه‌ای پیروز است، اگر کانتکس خود را بشناسد و کانتکس حریف را نشناسد نتیجه، برابری و تساوی است، اما اگر نه خودش را شناخت و نه حریف را، به طور اجتناب‌ناپذیری در هر بازی دیپلماتیک شکست خواهد خورد، اگرچه برای توجیه مردم خودت بخواهی از ادبیات پرطمطراق استفاده کنی.

آقای بعیدی‌نژاد سفیر ایران در لندن هم بابت بازداشت خانم نازنین زاغری به وزارت خارجه انگلستان احضار شد به نظر می‌رسد یک رویه معمول شده است که ما به راحتی بابت موضوعات ادعایی اروپاییان درباره حقوق بشر احضار شویم و گویی مانند سندرم قورباغه خود را با شرایط تطبیق داده‌ایم. در حالی که فرد بازداشتی تبعه کشور ماست اما از آن طرف درباره موارد متقابل که عاملان تروریستی در ایران به طور قطعی در پناه اروپائیان قرار می‌گیرند ما مقابله به مثل نمی‌کنیم ...

متقی: اعتقاد من این است که در حوزه حقوق بشر، نظام قضایی و در زندان‌ها باید ضوابط رعایت شود. من مدافع بی‌چون و چرای انقلاب اسلامی هستیم، اما اینکه فضای دیپلماتیک شما می‌رود مذاکره می‌کند و می‌پذیرد که X تبعه کشور انگلیس یا آمریکا و یا کانادا است، در این شرایط باید پاسخگوی مراحل بعد آن هم باشد.

مراحل بعد چیست؟

متقی: یک فرد ابتدا فرزند پدر و مادرش است و بعد همسر فرد دیگری. بنابراین این درک در چارچوب مؤلفه‌های حقوق بین‌الملل خصوصی باید مورد توجه قرار گیرد.

از نگاه شما آمریکایی‌ها با توجه به منافع خود، مسیر درستی را برای خود در نظر گرفتند؟ برخی تاکید می‌کنند که ترامپ از ساختار آمریکا جداست و ریاست جمهوری ترامپ موضوع خارق‌العاده است، مشخص نیست که آیا مسیر درستی را در جهت منافع آمریکا در پیش گرفته است یا نه؟ این موضوع را تایید می‌کنید یا اینکه آمریکا چه با ترامپ و چه بی ترامپ همان آمریکا است؟

متقی: این موضوع را عمدتاً لیبرال‌های آمریکایی مطرح می‌کنند که انعکاس این تفکر از طریق حوزه‌های دستگاه دیپلماسی ما و اساتید مرتبط با آنها در دانشگاه‌ها در فضای داخلی انعکاس پیدا می‌کند،  اما همانطور که میرشایمر در کتابی که در دسامبر ۲۰۱۸ با عنوان «پایان افسانه لیبرالی» منتشر شد، نوشت، معتقدم این رویکرد باید خود را بازتولید کند.

* تفاوتی میان تحریم‌های اوباما و خروج ترامپ از برجام وجود ندارد

آمریکا کشوری با یک سری الگو و اهداف مشخص است و رویکرد آنها مبتنی بر تمایزگرایی است یعنی اینکه خود را متفاوت از هر جای دیگر می‌دانند.
نگاه آمریکایی‌ها در روابط بین‌الملل این است که سیاست خارجی قدرت‌های بزرگ باید تهاجمی باشد. کلانتر باید تیر اول را شلیک کند، این بخشی از فرهنگ آمریکایی است. به همین علت است که ایالات متحده چه در دوره نئولیبرال‌هایی مانند باراک اوباما و چه در زمان لیبرالیست‌های تهاجمی مانند ترامپ همگی تیر اول را شلیک کردند، اما جنس تیر هرکدام فرق دارد.

باراک اوباما قطعنامه ۱۹۲۹ را با عنوان crippling sanctions تنظیم کرد و در شورای امنیت به تصویب رساند. هیچ تفاوتی بین تحریم اوباما و خروج ترامپ از برجام در ارتباط با ما وجود ندارد. هر دو منافع، قدرت، امنیت، اقتصاد، فرهنگ و جامعه ما را تحت الشعاع خود قرار داده است.

* تمایل به دموکرات‌های آمریکا ناشی از ضعف حافظه تاریخی برخی داخلی‌هاست

اعتقاد من بر این است که آمریکا یک کلیت است ممکن است، تاکتیک‌ها فرق داشته باشد، همان‌طور که چندین بار باراک اوباما از این واژه که گزینه نظامی که بر روی میز است استفاده کرده است.  جالب است که ترامپ با اینکه جمهوری‌خواه است، اما هنوز چنین واژه را به کار نبرده است. حتی جان بولتون و پمپئو که در حال طرح ریزی برنامه‌های امنیتی برای آشوب در ایران هستند به عنوان بخشی از سیاست های کشور خود هنوز این عبارت را به کار نبرده‌اند.

پس چرا یک عده در ایران در زمان انتخابات ۲۰۱۸ تمایل داشتند که خانم هیلاری کلینتون رای بیاورد و ادامه دهنده سیاست‌های دموکرات‌ها در قبال ایران باشد؟

متقی: به این دلیل که این افراد فکر می‌کردند که اگر هیلاری کلینتون به ریاست جمهوری برسد، آمریکا در برجام باقی خواهد ماند و تحریم‌های دیگری بر علیه ایران اعمال نخواهد شد، اما این در حالی است که قطعنامه ۱۹۲۹ در سال ۲۰۱۱ در زمانی تصویب شد که وزیر امور خارجه آمریکا شخص هیلاری کلینتون بود.

این صحبت ها ناشی از عدم وجود حافظه تاریخی در بعضی افراد است. بحث های مربوط به مذاکرات هیلاری کلینتون با مقامات اسرائیل و عربستان در واشنگتن که ویکی لیکس او را منتشر کرد بخش عمده ای از اسناد مربوط به دوران مسئولیت هیلاری کلینتون در وزارت خارجه است.

متاسفانه باور غلط وجود دارد که لیبرال های آمریکایی به فکر منافع ما هستند، اما باید گفت که لیبرال های آمریکایی به محافظه‌کاران آمریکایی نزدیک‌تر از لیبرال های اروپایی هستند.

آمریکایی‌ها کدام نقاط ضعف ایران را نشانه گرفتند و چقدر در این زمینه موفق بوده‌اند؟

متقی: آمریکایی‌های امروز مانند لیبرالهای سال ۲۰۱۱ اقتصاد ایران را هدف قرار دادند و تحلیل مشابه همدیگر دارند. نظر آنها بر این است که اگر اقتصاد ایران دچار اضمحلال شود، وضعیت ایران در پرتگاه قرار خواهد گرفت. تئوری مذاکره در لبه پرتگاه توماس شلینگ الگویی بود که جواد ظریف و جان کری به انجام رساندند.

مذاکره در لبه پرتگاه یعنی اینکه یا باید سازش کرد یا درگیر منازعات جدی‌تر شد. به این معنی که طرف مغلوب مناظره در لبه پرتگاه قرار می‌گیرد تن به هر خواسته‌ای می‌دهد.

دولتمردان و سیاستمداران ما چندین مرتبه اعلام کردند که مذاکرات و برجام، سایه جنگ را از سر ایران دور کرد، اما باید گفت که اصلاً موضوع جنگ در بین سیاستمداران غربی مطرح نبوده است.

اگر جنگی در میان نبوده پس این موضوع با واژه گزینه نظامی روی میز در دوره دموکرات‌ها تعارض ندارد؟

متقی: باید بگویم که تفکر سیاستمداران دموکرات یا طیف اوباما با جمهوری‌خواهان و ترامپ کاملا شبیه یکدیگر هستند.

گزینه نظامی روی میز به معنای به کار بردن نیروی نظامی و سیاست عملیاتی آمریکا نیست.

در حال حاضر راهبردی که دولت مد نظر دارد آیا کارساز است؟ آیا دولت مسیر جدیدی را با توجه به عهدشکنی‌های آمریکا اعمال کرده است؟

متقی: فکر می‌کنم در همان مسیر گذشته سیاست خارجی قرار دارند. یعنی مسیری که توسط دولت اعمال شد و هیچ نتیجه ای برای امنیت ملی و اقتصاد کشور و نیز آینده روابط ایران با جهان نداشت.  

هدف آن‌ها از این رویکرد، غیر امنیتی کردن کشور بود، اما امروز ما نه تنها در وضعیت غیر امنیتی بلکه در وضعیت «امنیتی شده» قرار داریم و هیچگاه نیز بعد از برجام در وضعیت غیر امنیتی قرار نگرفته‌ایم. چه به لحاظ مکانیزم ماشه، چه به لحاظ بازرسی‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، چه به لحاظ نوع تحریم‌ها، چه به لحاظ میزان سرمایه‌گذاری و چه به لحاظ قطعنامه ۲۲۳۱ که به تصویب رسید، همه، نشان می‌دهد که ما در وضعیت غیر امنیتی قرار نگرفتیم.

 حالا به مذاکرات میان ایران و اروپا بپردازیم. چقدر می توان به این مذاکرات امیدوار بود و آیا می توان این کشورها را متمایز از آمریکا محسوب کرد؟

متقی: روابط ایران و اروپا برای دستگاه دیپلماسی و برای رسانه‌های ایران اهمیت زیادی دارد. تفکری که اروپا را مجموعه متمایز از آمریکا می‌داند به هیچ عنوان با واقعیت‌های راهبردی هماهنگی ندارد. اروپا ناچار است خود را با سیاست‌های آمریکا هماهنگ کند.

* در صورت اصرار بر خطاهای گذشته، تاریخ ما را نخواهد بخشید

ایران جهت انجام معاملات به بانک‌های بزرگ نیاز دارد تا از طریق آن بتواند تبادلات مالی را انجام دهد، اما دولتهای اروپایی هیچگونه حمایتی از بانک‌های خود ندارند. نادیده گرفتن سیاست‌های آمریکا به مراتب هزینه‌های بسیار سنگینی را برای آنها در پی دارد.

مهمترین مسئله و دغدغه آمریکا و اسرائیل در منطقه، قابلیت هسته‌ای ایران در دوران گذشته بود که پرونده آن بسته شده و به اتمام رسیده است و در حال حاضر نیز به دنبال کنترل قابلیت موشکی ایران هستند.

این برای مخاطبان ناامید کننده نیست که قابلیت هسته‌ای ایران به اتمام رسیده است؟

متقی: موشکی که قصد داشت ماهواره ایران را به فضا پرتاب کند با شکست مواجه شد، اما امیدواریم که در آینده بتوانیم موشکی طراحی کنیم که این هدف مهم را برای ما محقق کند. این مسیر برای بسیاری از کشورها پر از آزمون و خطا های مختلف بوده است، اما اگر بر خطاهای خود اصرار داشته باشیم تاریخ ما را نخواهد بخشید.

این یعنی اینکه اگر دولت راهبرد خود را در پرونده هسته ای تغییر ندهد و بر این راهبرد در نظر گرفته شده اصرار ورزد با قضاوت آیندگان مواجه خواهد شد؟

متقی: حتی اگر تغییر ندهد باید به این مسئله وقوف پیدا کند که سازش، هزینه‌های به مراتب سنگین‌تری را بر کشور تحمیل می‌کند. سازش در کوتاه مدت می‌تواند کشور را آرام کند اما در بلند مدت، واقعیت امر چیز دیگری است.

منتقدان معتقدند این راهبرد فعلی دولت ممکن است باعث شود که ایران برای به نتیجه رسیدن برجام به مقولات دیگری کند و وارد مذاکرات شود؟

اروپایی‌ها که مدعی‌اند این مذاکرات در زمان‌های مختلف انجام شده است، اما مسئولان سیاست خارجی ما با رد این ادعا تاکید دارد که مذاکرات، زمانی از سر گرفته خواهد شد که وضعیت مربوط به برجام و پایان دادن به تحریم‌های مجدد علیه ایران مشخص شود.

منبع: فارس

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.