محمد تربتزاده/ داستان پدران عابد و زاهد و پسران ناخلف فقط مخصوص قصهها نیست! در واقعیت هم گاهی پسرها قدم در مسیری میگذارند که به قول شاعر، خاندان نبوتشان را گم میکنند و در چشم بر هم زدنی میشوند همان پسر ناخلفی که هیچ نام و نشانی از پدر ندارند.
«مهدی خزعلی» هم یکی از همان پسران ناخلفی است که از جوانی راهش را از پدر یعنی «آیتالله ابوالقاسم خزعلی» جدا کرد. پدر هم که سالهای سال دل به اصلاح پسرش بسته بود در نهایت در آخرین سالهای زندگی، قید سومین پسرش را زد و با اعلام بیانهای رسمی از او اعلام برائت کرد. اینکه چطور پسر یک عالم بلند مرتبه کار را به جایی میرساند که توسط پدر طرد شود اما داستان مفصلی دارد.
تونل کندوان
تقریباً یک سالی میشد که خبری از «مهدی خزعلی» و حاشیهسازیهایش در فضای مجازی و یوتیوب نبود. چند شب پیش اما کانال تلگرامی مهدی خزعلی تصویری از او در تونل کندوان منتشر کرد.
همان بلایی را که یک جرقه میتواند بر سر انبار باروت آورد، این تصویر بر سر توییتر فارسی آورد و در فاصله کوتاهی هشتگ # پسر_نوح ترند اول توییتر فارسی شد. عکس گرفتنِ یک فعال سیاسی (این ادعایی است که مهدی خزعلی درباره خودش دارد) در تونل کندوان موضوعی نیست که بخواهد ترند اول توییتر شود، اما به شرطی که این فعال سیاسی محترم سال 96 بازداشت نشده باشد! در واقع آقای خزعلی باید الآن در زندان میبود، اما طبق اعلام برخی رسانهها و فعالان مجازی پس از مرخصی یک هفتهای که در دی ماه سال 96 گرفته، هرگز به زندان برنگشته است!
اختلاس میکردیم وقتی اختلاس مد نبود!
زندگی مهدی خزعلی، ادعاهایی که در مصاحبههایش با شبکههای آن طرف آبی مطرح میکند و ادعاهایی که توسط کاربران فضای مجازی و برخی رسانهها علیهاش مطرح میشود آن قدر ضد و نقیض است که هیچ کدامش را نمیشود تمام و کمال قبول کرد. محکمترین روایت از آغاز به بیراهه رفتن مهدی خزعلی که توسط شاگردان آیتالله خزعلی هم تأیید شده است اما برمیگردد به یک پرونده فساد مالی در دهه 70. شاگردان آیتالله خزعلی در بیانهای که همین چند ماه پیش در سالگرد درگذشت آیتالله خزعلی منتشر شد، گزارشهای پی در پی مراجع قانونی از تخلفات مالی مهدی خزعلی و شکایت شاکیان خصوصی در همین زمینه را آغازگر اختلافهای پدر و پسری اعلام کردند. شاگردان آیتالله خزعلی در این بیانیه وارد جزئیات این تخلفات مالی نمیشوند و فقط اعلام میکنند این تخلفها مربوط به 20 سال پیش است. از روز گذشته اما در توییتر فارسی و برخی خبرگزاریها شایعاتی درباره گرفتن وام بلاعوض 221 میلیونی مهدی خزعلی از بنیاد مستضعفان در دهه 70 مطرح میشود که اگر صحتش اثبات شود، با احتساب تورم در بیست و چند سال گذشته، به یکی از بزرگترین پروندههای اختلاس کشور تبدیل خواهد شد.
حلالیت طلبی از وارثان پهلوی
مهدی خزعلی بارها بدون اینکه مدرکی رو کند، ادعا کرده خواهران و برادرانش توسط آیتالله خزعلی در پستهای مختلف حکومتی گماشته شدهاند و از قِبَل آن پولهای کلانی به جیب زدهاند. مهدی خزعلی که در تمام مصاحبههایش تأکید میکند بنده خالص و مخلص خداوند است و کاری جز برای رضای او انجام نمیدهد، پس از فوت پدر مدعی شد خانه پدریاش از اموال شخص محمدرضا پهلوی بوده که توسط آیتالله خزعلی مصادره شده و به همین خاطر نماز خواندن در این خانه جایز نیست! مهدی خزعلی اما حاضر نبود از سهمالارثش که از فروش این خانه به باور او غصبی به دست آمده، چشمپوشی کند؛ به همین خاطر در یک برنامه زنده از وارثان پهلوی حلالیت طلبید و ارث پدری را دولپی قورت داد! خزعلی در همان برنامه مدعی شد برخلاف برادر و خواهرهایش، تمام اموالش را از راه زحمتکشی و تأسیس انتشارات «حیان» به دست آورده است. درحالی که فرهاد تیمورزاده، صاحب اصلی انتشارات «حیان» در مصاحبه با «انصاف نیوز» میگوید: مهدی خزعلی با جعل امضای آیتالله خزعلی و پروندهسازی، بدون پرداخت یک ریال پول، این انتشارات را از چنگش در آورده است!
میخواهم شهید شوم!
اتهامات مهدی خزعلی فقط در جرایم مالی خلاصه نمیشود. مهدی خزعلی نخستین بار پس از وقایع سال 88 دستگیر و چند روز بعد به قید وثیقه آزاد شد. خزعلی پس از این، بارها به اتهامات مختلف سیاسی و غیرسیاسی بازداشت شد، اما هربار به قید یک وثیقه گرانقیمت از منبعی نامعلوم آزاد شد! همین چندبار دستگیری اما کافی بود تا خزعلی لقب زندانی سیاسی روی خودش بگذارد و درباره اندک روزهایی که در بازداشتگاه سپری کرده در رسانههای آن طرف آبی هوچیگری راه بیندازد.
دی ماه سال 90، خزعلی برای چندمین بار دستگیر شد و فوری دست به اعتصاب غذا زد. اعتصاب غذای خزعلی سر و صدای زیادی در رسانهها برپا کرد. همسر شهید باکری و شهید همت برای پایان دادن به این حواشی در نامهای از او خواستند به اعتصاب غذایش پایان دهد، اما او در پاسخ گفت: «پیش از آنکه در سوگ ارزشها دق کنم، بگذارید به خیل شهیدان بپیوندم»! چند روز بعد رسانههای خارجی اعلام کردند، خزعلی در اثر حبس در انفرادی و اعتصاب غذا به بیمارستان منتقل شده است. هرچند خزعلی با همین ترفند، نگاهها را به سمت خود چرخاند و توانست یک بار دیگر از زندان آزاد شود، اما بعدها دادستان تهران علاوه بر تکذیب شایعه حمله قلبی، اعلام کرد اصلاً اعتصاب غذایی در کار نبوده است! دادستان تهران درباره سلول انفرادی هم گفت: «یک اتاق به اندازه حدود 20 متر به همراه دستگاه کنترل فشار خون، دستگاه نوار قلب، دستگاه اکسیژن، تلویزیون الایدی، یخچال و کولر گازی در اختیار مهدی خزعلی بوده است»!
یک بار برای همیشه
وقتی حرف از زندگی پرفراز و نشیب و گاه ضد و نقیض مهدی خزعلی میزنیم، یعنی اینکه هیچ جای زندگی مهدی خزعلی با هیچ کجای دیگرش نمیخواند! آقای دکتر در دانشگاه تهران درس خوانده و متخصص چشم پزشکی است، اما به جای اینکه به طبابت مشغول شود سر از سیاست در میآورد و سال 96 به عنوان نامزد ریاست جمهوری نامنویسی میکند که البته صلاحیتش توسط شورای نگهبان رد میشود. از آن طرف شایعههایی هم درباره درس خواندنش در دانشگاه وزارت اطلاعات مطرح است که آقای دکتر نه آن را تأیید میکند و نه رد! در رزومه کاریاش هم کارهایی از قبیل همکاری مستمر با دفتر ریاست جمهوری در اموری نامعلوم، کار در دفتر پژوهشهای واژه شناسی و مدیریت چند انتشارات به چشم میخورد!
مهدی خزعلی آخرین بار در مرداد 96 در خانه پدری دستگیر میشود و پس از آن خبری از او نیست تا اینکه سر از تونل کندوان در میآورد! حالا آن طور که کاربران فضای مجازی میگویند، با موجی که در توییتر علیه آقای دکتر راه افتاده کافی است قوه قضائیه به ماجرا ورود کند تا کلک آقای دکتر و پروندههای فسادش یک بار برای همیشه کنده شود!
نظر شما