این طوری عمل کنیم
روزهای دانشجویی دوستی داشتم که نمیتوانست در یک روز با بیشتر از یک کار جدی درگیر شود. کاری جدی که میگویم منظورم این است که کاری غیر از کارهای روزمره مثل کلاس رفتن و غذا خوردن و نماز خواندن و این طور چیزها، او برای هر روز خودش یک مأموریت غیر از امور عادی قائل بود و اگر آن کار در هر ساعتی انجام میشد بقیه روزش هیچ کاری غیر از کارهای عادی روزمره انجام نمیداد و بعضی اوقات که کارهای عادیاش هم تمام شــده بود بقیه روزش را به عنوان استراحت برای خودش در نظر میگرفت.
به نظر میرسد که این نمونه کمی نادر باشد، ولی در واقع بسیاری از ما درگیر این مشکل عجیب هستیم. یعنی مثلاً در ســالهایی که درگیر درس خواندن هســتیم هیچ کار بزرگ دیگــری را نمیتوانیم به مرور در کنار درس خواندن پیش ببریم.
یا اگر در یک دوره از زندگیمان روی درآمد داشــتن متمرکز شویم سررشته کارهای دیگر از دستمان در خواهد رفت. در این وضعیت به خاطر اینکه گل زندگی ما یعنی ســالهای جوانی برای درس خواندن تعریف شده است عمده ما از کمترین مهارتها و دانشهای جنبی محرومیم.
بخش کوچکی از مردم هســتند که در کنار درس میتوانند مهارت آموزشی ورزشی جدی هم داشته باشند یا در یک فعالیت هنری با تمام روحشان درگیر شــوند.
نمیدانم این ماجرا را چه بنامم ولی به هر حال وضعیتی اســت که برخی از ما و درستتر بگویم بسیاری از ما داریم. نمیتوانیم چند هدف را به طور همزمان پیگیری کنیم و شــاید روح ما از تمرکز بر روی بیش از یک هدف خســته میشــود.
دلیل این ماجرا این است که برای این قصه آماده نشــدهایم و آموزش ندیدهایم. در همان دوران دانشجویی دوستی داشتم که به چندین هنر آراسته بود. یعنی نقاشی و خطاطی در حد نیاز خودش بلد بود و در کنارش اگر نیاز داشت صحافی هم میکرد و اگر لازم بود دســت بــه کار فنی هم میزد و خودش در حد نیاز کارهای فنی معمولــی را انجام میداد.
در عین حال در بحث مطالعه و دانشجویی هم از بهترینهای دانشگاه بود. این مهارتها را او از زیرکی پدرش آموخته بود که به قول معروف یک جا بند نمیشــد و هر کاری که نیاز بود انجام میداد.
یک مثال خوب برای پیشبرد همزمان چندین کار، خانمهای کدبانویی هستند که میخواهند میهمانی بزرگی را تدارک ببینند. آنها همزمان چندین کار را شــروع میکنند و خرد خــرد هر کدام را انجام میدهند.
در نهایت فردا روی ســفره میهمانی چندین رنگ مخلفات و غذا و ســبزی و چیزهای جورواجور هست که همه در کنار هم به طور آهسته و پیوسته تهیه شدهاند. خواستم بگویم که یاد بگیریم در زندگی این طور عمل کنیم.
نظر شما