میثم مهرپور/ کارشناس اقتصاد
مصرف بنزین در ایران در حال رکوردشکنی است؛ رسیدن مصرف روزانه بنزین در ایران به حدود ۹۰ میلیون لیتر در روز علاوه بر حجم عظیمی از یارانه پنهانی دولت به این کالا به واسطه مضرات بیشمار آن بر سلامتی و آلودگی هوا نیازمند اصلاح جدی در روند موجود از سوی سیاستگذاران است. در ادامه به ذکر نکاتی در این زمینه میپردازم:
اگر چه ممکن است این گزاره که مصرف بنزین در یک جامعه با میزان خودروهای تولید شده در آن جامعه تناسب داشته و با افزایش تعداد خودروها روند مصرفی بنزین نیز افزایش مییابد گزاره درستی باشد، اما قطعاً نتیجهای ناقص است. بر اساس تجربه، همواره افزایش تعداد خودروها منجر به افزایش مصرف بنزین نمیشود که نمونه و مصداق علنی آن حدفاصل سالهای ۸۷ تا ۹۰ است که باوجود افزایش تعداد خودروها، مصرف بنزین نه تنها روند افزایشی نداشته، بلکه به واسطه سیاستهای قیمتی(اصلاح نسبی قیمت ها) و سیاستهای غیر قیمتی (سهمیه بندی) کاهش نیز داشته است. مثلاً مصرف بنزین در سال ۸۷ حدود ۶۷ میلیون لیتر در روز بوده که در سال ۹۰ به حدود ۵۹ میلیون لیتر در روز کاهش پیدا میکند. این در حالی است که تعداد خودروهای سال ۹۰ از تعداد خودروهای سال ۸۷ بیشتر بوده است؛ اما سیاستهای دولت موجب کاهش مصرف بنزین شده است. علاوه بر عدم اعمال سیاستهای قیمتی و غیرقیمتی مناسب از سوی دولت یکی دیگر از دلایل افزایش غیرطبیعی مصرف بنزین در ایران را میتوان تورم بالا در سایر اقلام و گروههای مصرفی مردم و ثابت ماندن قیمت بنزین در سالهای اخیر دانست. روی کاغذ هر گاه کالایی در اقتصاد به لحاظ تورمی رشد کمتری نسبت به سایر کالاها داشته باشد انگیزه و میزان مصرف آن کالا میان مردم افزایش پیدا میکند؛بنابراین با عقب ماندن قیمت بنزین از نرخ تورم، تقاضا نیز برای آن بیشتر شده است که خود این موضوع به افزایش بی رویه مصرف دامن زده است.
در شرایط فعلی اقتصاد ایران و با توجه به قیمتهای جهانی بنزین(حدود ۵۵ سنت) و نرخ دلار در ایران( حدود ۱۳ هزار تومان) قیمت واقعی هر لیتر بنزین باید چیزی حدود 7000 تومان باشد. با قیمتهای فعلی و فرض مصرف روزانه حدود ۹۰ میلیون لیتر بنزین در کشور سالانه رقمی حدود ۱۹۰ هزار میلیارد تومان یارانه به بنزین پرداخت میشود که با تقسیم این رقم بر جمعیت ۸۰ میلیونی ایران سهم هر ایرانی از واقعی شدن قیمت بنزین حداقل حدود ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان در سال است. این در حالی است که یارانه ماهیانه ۴۵ هزار تومانی دولت به مردم که از سال ۸۹ تغییری نکرده است، نیازمند منابعی حدود ۴۰ هزار میلیارد تومان است. در حالی که منابع حاصل شده از آزادسازی قیمت بنزین چیزی حدود ۵ برابر مجموع یارانه پرداختی به مردم است. اهمیت توزیع یارانههای پنهان در حاملهای انرژی زمانی مشخصتر میشود که بدانیم مجموع درآمدهای مالیاتی دولت در طول سال رقمی به مراتب کمتر از این یارانهها بوده و در خوشبینانهترین حالت حدود ۲۰۰ هزار میلیارد تومان است. ضمن اینکه با توجه به سهم قابل توجه عوارض و مالیات در قیمت تمام شده بنزین با واقعی شدن قیمت بنزین درآمدهای مالیاتی کشور نیز بشدت افزایش خواهد یافت.
طبیعتاً تداوم روند موجود درباره بنزین موجب اتلاف میلیاردها تومان از منابع ملی کشور تحت عنوان اسراف در مصرف یا قاچاق بنزین به خارج از کشور است. از سوی دیگر تجربه اجرای سهمیه بندی بنزین و قانون هدفمندی یارانهها با محوریت بنزین و حاملهای انرژی در دهه ۸۰ موضوعی است که دولت با استفاده از تجربههای موجود باید هر چه زودتر با اعمال سیاستهای همزمان قیمتی و غیرقیمتی در وضعیت مصرف بنزین تغییراتی ایجاد کند.
نظر شما