تحولات منطقه

تخت سلیمان از مناطق باستانی و با اهمیت تاریخی ایران واقع در استان آذربایجان غربی است و در نسل‌های مختلف، افسانه و اسطوره‌های عجیب و شگفت‌انگیزی راجع به آن نقل شده و می‌شود.

سفر به افسانه‌های پر رمز و راز دریاچه تخت سلیمان
زمان مطالعه: ۸ دقیقه

صبا کریمی/

تخت سلیمان از مناطق باستانی و با اهمیت تاریخی ایران واقع در استان آذربایجان غربی است و در نسل‌های مختلف، افسانه و اسطوره‌های عجیب و شگفت‌انگیزی راجع به آن نقل شده و می‌شود. ویژگی اصلی این منطقه، دریاچه‌ اسرارآمیزی است که در میان این ارگ عظیم قرار گرفته و براساس افسانه‌هایی که راجع به آن دهان به دهان می‌چرخد مدفن گنج‌های حضرت سلیمان، گنجینه‌های حکومت‌های هخامنشی و ساسانی و سرشار از فرش‌های بزرگ است و حتی عده‌ای می‌گویند در زیر این دریاچه شهری مملو از فرش‌های رنگارنگ وجود دارد.

نکته جالب در مورد این دریاچه غیرقابل دسترس بودن به دلیل آغشته بودن به سم آرسنیک و عمق زیاد آن است. هرچه این دریاچه دسترس ناپذیرتر می‌شود، افسانه‌های پر زرق و برق درباره آن هم بیشتر می‌شود، تا اینکه چند سال قبل یک مستند ساز قدم در این دریاچه افسانه‌ای گذاشت و پرده از بسیاری از رازهای آن برداشت. آرمین ایثاریان به همراه تیمش دست به ساخت یک مستند زد و علاقه مندان به افسانه و اسطوره را به اعماق این دریاچه پر رمز و راز برد. مستند «اسرار دریاچه» به معرفی منطقه باستانی تخت سلیمان، مراحل اکتشاف دریاچه، رسیدن به اعماق و رویارویی با شگفتی‌های دفن شده در ژرفای آن می‌پردازد. این مستند نخستین بار در دوازدهمین جشنواره سینما حقیقت به نمایش درآمد و موفق شد در این رویداد سینمایی جوایز بهترین فیلمبرداری، بهترین تحقیق و پژوهش و تندیس «هنر و تجربه» را از آن خود کند.

 آرمین ایثاریان ساخت مستندهایی چون «اصفهان نصف جهان»، «ایران سرزمین رازها- شیراز»، «تهران امروز»، «بزرگ‌ترین فرش زمین»، «گرمخانه»، «آرزوها در اعماق» و «وقت شام» را در کارنامه فیلمسازی خود دارد. وی موفق به کسب جایزه از برخی جشنواره‌های بین‌المللی مانند بهترین فیلم و فیلمنامه کوتاه جشنواره شانگهای چین 2013، بهترین فیلم جشنواره «درخت زندگی» کلرادو آمریکا 2014، بهترین فیلم جشنواره تورانتو ریل ایژین 2014 و بهترین فیلم جشنواره IFVA هنگ‌کنگ 2015 شده است. ایثاریان به بهانه اکران این مستند که بتازگی در گروه سینمایی هنر و تجربه آغاز شده است، تجربیات خود را از ساخت این مستند با ما در میان گذاشت که در ادامه می‌خوانید.

آقای ایثاریان با توجه به افسانه‌هایی که درباره این منطقه و دریاچه وجود داشته و رسیدن به آن را هم تا حدودی غیرقابل دسترس کرده؛ شما چطور با این منطقه آشنا شدید و فکر ساخت مستندی درباره آن در ذهنتان ایجاد شد؟

سال 77 با یک تیم دانشجویی به یک سفر اردویی رفتم و برای نخستین بار با این منطقه روبه‌رو شدم و درباره آن مطالعه کردم. افسانه‌هایی که درباره این منطقه گفته می‌شود ذهن انسان را مشغول می‌کند که اینجا چه ماجراهایی را پشت سرگذاشته و طبعاً داستان‌های زیادی درباره دریاچه و وجه تسمیه آن گفته می‌شد. طبیعتاً نخستین بار ایده ساخت این مستند آنجا به ذهنم رسید که با این امکانات و فناوری‌هایی که امروز به وجود آمده چطور تاکنون کسی به این منطقه دسترسی پیدا نکرده است. سال‌ها گذشت تا من فیلمساز شدم و آن ماجرا هم همچنان در ذهنم وجود داشت. بعدها شرایط ساخت فیلم برایم فراهم شد و توانستیم برای تحقیقات و ساخت فیلم در محل دریاچه حضور پیدا کنیم.

چه زمانی پروژه را کلید زدید؟

سال 93 کار را در فازهای تحقیقاتی و پژوهشی شروع کردیم و سال 94 هم طرح مورد تأیید معاونت علمی قرار گرفت و بهمن ماه همان سال هزینه‌ها پرداخت شد؛ البته ما یک سال قبل کار را آغاز کرده بودیم و پس از آن هم عملیات فیلمبرداری شروع شد. 

شما یک مستندساز هستید اما بخش اعظم این مستند بر پایه یک پژوهش علمی استوار است. درباره تیم تحقیقاتی این مستند بگویید.

بله! من فیلمساز هستم و بدیهی است که بخش‌های تحقیقاتی و پژوهشی در تخصص من نبوده است. به همین دلیل برای اینکه فیلم وجهه علمی و قابل استنادی داشته باشد از متخصصان مختلف دانشگاه‌ها دعوت کردم و خوشبختانه آن‌ها هم دعوت مرا پذیرفتند و با تیم ما همکاری داشتند. در بخش ژئوفیزیک دکتر سروش مدبری از دانشگاه تهران با همراه شد که البته تز ایشان هم درباره همان منطقه بود، دکتر قربانی از دانشگاه شهید بهشتی، دکتر علیرضا شاه محمدی از سازمان میراث فرهنگی و استادانی از دانشگاه‌های‌ قزوین، دانشگاه خرمشهر، دانشگاه صنعتی اصفهان و دپارتمان آب دانشگاه تهران با ما همکاری کردند و مجموع این‌ها توسط من گردآوری و برای استفاده در فیلم تنظیم شد. البته بخشی از تحقیقات قبلاً انجام شده بود و من آن‌ها را به صورت قابل ارائه در فیلم گردآوری کردم.

آن طور که از شواهد پیداست دریاچه ویژگی‌هایی دارد که نزدیک شدن به آن را مشکل می‌کند. شرایط دریاچه چگونه بود و چطور به نقشه آن دست پیدا کردید؟

بله، کاملاً درست است. دریاچه در ارتفاع 2150 متری از سطح آب‌های آزاد قرار گرفته و به همین دلیل جدول غواصی در آن تغییر می‌کند و ملاحظات فنی خاص خودش را دارد. آب دریاچه به دلیل نزدیکی به معدن طلای زرشوران حاوی مقادیر زیادی آرسنیک است. به همین دلیل وقتی آب در زمین فرو می‌رود به معدن که بخش زیادی آرسنیک دارد برخورد می‌کند و زمانی که از چشمه دریاچه تخت سلیمان بیرون می‌آید، آب هم سمی می‌شود و هم می‌تواند بسیار خطرناک باشد. به همین دلیل نزدیک شدن به دریاچه کار دشواری بود اما از مجموعه‌های مختلفی برای نقشه برداری دریاچه کمک گرفتیم و با استفاده از سیستم «GPR» یا ژئو رادار نقشه اصلی را تهیه و با سیستم‌های سونار «Sonar» دریاچه را بررسی کردیم؛ در ادامه متخصصان نقشه برداری را انجام دادند و آن را تبدیل به نقشه سه بعدی کردند. یعنی عملاً در طول فیلم این تحقیقات انجام شد و می‌توان گفت این فیلم از موارد نادری است که در پروسه ساخته شدنش، تولید علم هم انجام می‌شود و البته تمام مراحل کارها به تصویر درآمده است.

بخش مهمی از این مستند به فیلمبرداری زیرآب بر می‌گردد. چند غواص همراه شما در دریاچه بودند. فیلمبرداری زیرآب چگونه و توسط چه کسی انجام می‌شد؟

فیلمبرداری زیرآب را شخصاً برعهده گرفتم. مدیر فیلمبرداری این پروژه پویان آقابابایی بود که بخش‌های مختلف را کنترل و هدایت می‌کرد، اما به دلیل اینکه من گواهینامه غواصی عمیق داشتم تصمیم گرفتم کارهای فیلمبرداری زیر آب را خودم انجام دهم چرا که طبیعتاً مسائلی مربوط به کادربندی و زیباشناسی تصویر از عهده آن‌ها خارج بود. در واقع دوستانی که نقش طراح عملیات غواصی و ناظر و سوپروایزر غواصی بودند عملاً برنامه‌ریزی و ملاحظات فنی را انجام دادند که ما بتوانیم به عمق دریاچه برویم و به سلامت این کار را انجام دهیم و برگردیم. علاوه بر این در بخش فیلمبرداری با مشکلاتی هم روبه‌رو بودیم. از آنجایی که انسان در عمق 32 متری و به دلیل ضریب یک و چهار دهم و فشار هوا نمی‌تواند به عمق بیشتری برود، به همین دلیل مجبور شدیم «ROV» یا زیردریایی‌های ریموت کنترل تهیه کنیم و بعد از آن عمق تا بستر اصلی توسط زیردریایی پیموده شد. این زیردریایی در سطح آب مجهز به سیستم مانیتورینگ است و این قابلیت را دارد که در محل حرکت کند و تصاویر را بگیرد. به دلیل گل و لای نرم و سیالی که در طول سال‌ها در کف دریاچه بود، به محض اینکه «ROV» حرکت می‌کرد فضا بشدت آشوب می‌شد و این گل و لای بهم می‌خورد و تصویربرداری با این زیردریایی کار را بسیار مشکل می‌کرد. در حالی که وقتی انسان فیلمبرداری می‌کند دایره حرکاتش را کنترل می‌کند و شاید کار به مراتب آسان‌تر باشد ولی به محض اینکه این سیستم به کار می‌افتاد و پروانه‌ها حرکت می‌کرد فضا پر از گل و لای می‌شد و یک سری مشکلاتی هم برای تصویربرداری با «ROV» در عمق‌های پایین‌تر داشتیم.

ظاهراً در حین فیلمبرداری برای خودتان هم مشکلی پیش آمد.

بله. زمانی که ما به داخل دریاچه می‌رفتیم مسئول تیم یک طناب شات به دست ما داده و از ما خواسته بود تحت هیچ شرایطی آن را رها نکنیم که بتوانیم برگردیم. من در یکی از غارهای زیرآبی مشغول تصویربرداری بودم و زمانی که از عمق بالا می‌آمدیم باید در یک سری ایستگاه هایی که ویژه همسان سازی فشار هستند صبر می‌کردیم. همان زمان من به این فکر کردم اکنون که اینجا هستم چند پلان از این دیواره بگیرم و به همین دلیل طناب شات را رها کردم و همین موجب شد که در تاریکی مطلق نتوانستم طناب را پیدا کنم و گم شدم. مدت زمانی طول کشید تا توانستم طناب را پیدا کنم و به سطح بازگردم.

افسانه‌های حیرت‌انگیزی درباره دریاچه و گنجینه‌های فراوانی که در دل آن است، وجود دارد. رایج‌ترین این افسانه‌ها چیست؟ شما که موفق شدید به دریاچه ورود کنید شاهد چه چیزی بودید؟

به قدری افسانه‌ها و اسطوره‌های زیادی درباره این دریاچه به صورت متکثر و متنوع وجود دارد که نمی‌توانم بگویم رایج‌ترین آن کدام است. اما به دلیل اهمیتی که این مکان در دوره‌های باستانی داشته در قدیم می‌گفتند مردم نذورات و گنج‌هایی را به آب می‌سپردند و بومیان به آن شهر فرش می‌گفتند و معتقد بودند که آنجا فرش‌های بزرگی وجود دارد، حتی از یکی از نگهبانان آن منطقه نقل است که جانور عجیبی را با چشم‌های درشت دیده است. از این داستان‌ها بسیار بود اما آنچه ما با چشمان خود مشاهده کردیم یک سخت پوست دو سانتیمتری بود که خودش را با آب آرسنیک و سمی سازگار کرده بود و موفق شدیم از آن تصویربرداری کنیم. ما این تصاویر را به متخصصان دانشگاه تهران نشان دادیم و آن‌ها گفتند برای تشخیص آن باید از این جانور نمونه برداری شود. چیزی حدود هفت یا هشت بار برای پیدا کردن و نمونه برداری از آن در عمق 32 متری غواصی کردیم اما متأسفانه نتوانستیم آن را پیدا کنیم و دسترسی به آن به دلیل جثه بسیار کوچکش تجهیزاتی نیاز داشت که در اختیار ما نبود و به همان چند پلانی که توانستیم از این موجود عجیب بگیریم، بسنده کردیم.

با توجه به اینکه این مستند وجهه پژوهشی قوی و پشتوانه مستدل علمی دارد، اسپانسر داشتید یا مورد حمایت نهاد یا ارگان خاصی قرار گرفتید؟

اساساً تولید این فیلم با حمایت معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری و دکتر سورنا ستاری انجام شد و تسهیلاتی را به صورت وام در اختیار من قرار دادند که فیلم را بسازیم و زمانی که پروژه به سرانجام رسید آن را در پخش جهانی بفروشیم و پول را به معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری برگردانیم. ضمن اینکه حدود 360 میلیون هم برای اینکه پروژه به سرانجام برسد، هزینه کردم. مؤسسه نشنال جئوگرافیک خیلی مایل بود که کار را بخرد اما به دلیل تحریم‌ها قضیه متوقف شد و آن‌ها گفتند که فعلاً باید صبر کنیم تا ببینیم چه پیش می‌آید. به نظرم مهم است که کار دیده شود چرا که در عرصه بین‌المللی می‌تواند اتفاق بااهمیتی باشد که متخصصان دانشگاهی، فنی و فیلمسازی توانستند کاری تولید کنند که همرده با تولیدات مجموعه‌های بزرگی مانند نشنال جئوگرافیک و بی بی سی است. امیدوارم شرایط فروش این اثر اتفاق بیفتد و ما هم منتظر آن هستیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.