اعتماد به نفس زیاد در شروع کردن خوب است، اما باید آدم هر کاری را به طور رسمی یاد بگیرد. همین جلسه برگزار کردن که هر بچهای فکر میکند بلد است برای خودش رسم و رسومی دارد و در دنیا تجربههای ثبت شده درباره جلسهداری وجود دارد.
بستگی به هدف جلسه میشود نوع اداره، محل اجرا و زمان جلسه را طراحی کرد. اینکه چطور به هر کسی نوبت حرف زدن بدهیم خودش یک مسئله است و اینکه اگر کسی پرحرفی کرد و خوب هم حرف زد ما به عنوان مدیر جلسه چکار باید بکنیم، در دنیا تجربه شده و درباره آن نوشتهاند و گفتهاند و بحث کردهاند.
عدم احســاس نیاز به یادگیری یکی از دردهای کلیدی اســت. در همین فضاســت که هر کســی جرئت میکند خود را برای هر کاری نامزد کند و نتیجه همین وضعیت است که خیلی از اتفاقهای ساده را نمیتوانیم مدیریت کنیم.
در آزمون شفاهی پذیرش دانشگاه، مصاحبهکننده پرسشی درباره نظر من درباره نحوه چینش آجرهای اتاق مصاحبه کرد که تا امروز برای من در زندگی الهامبخش بوده است.
پس از آن پرسش، هر بار به هر پدیده به ظاهر بی اهمیت و جدیدی میرسم، تلاش میکنم فلسفه آن را یاد بگیرم و درباره آن بپرســم.
جواب من به مصاحبهکننده هم همیــن بود که درباره این نوع چینش آجرها تحقیق خواهم کرد. آن آجرها را به نحو خاصی چیده بودند تا به اکوستیک شدن سالن کمک کند. همه جزئیات عالم دلیلی دارند.
دلیلی که یا باید مراعات شود یا باید آن دلیل را نابود کرد؛ اما به هر حال فهمیدن خوب است. یکی از کارهای همیشگی من با بچههایم همین است که درباره دلایل چیزها صحبت کنیم.
ای کاش پدر و مادران صاحبمنصبان کشور هم فرزندانشان را این طور تربیت کرده بودند که به دلیل هر پدیده سادهای بیشتر بیندیشند.
آن وقت این همه کار نسنجیده اتفاق نمیافتاد.
متولی هر کاری میشوید، بروید و درباره آن کار مطلبی درست و درمان پیدا کنید و بخوانید.
مطمئن باشید که شگفتزده میشوید. سادهترین کارهای دنیــا هم ده ها صفحه تجربه ثبت شــده دارند. یک روز در جلســه آموزش آبدارچی همکارمان دقایقی نشستم و از جزئیات ثبت شده و تبدیل به دانش شده در بحث پذیرایی مبهوت شدم. هر کاری را حتی اگر بهتر از همه بلدید، بروید و دوباره یاد بگیرید.
/انتهای پیام
نظر شما