آرش شفاعی نیا/
امروز در خبرها آمده بود، رئیس ســازمان صداوسیما در دستوری ویژه وظایف جدیدی برای شورای تخصصی مجریان و دفتر موسیقی و سرود بهمنظور نظارت دقیقتر در صیانت از زبان فارسی اصیل، مشخص کرد.
علی عسکری پس از ابراز گلایه رهبر انقلاب از صداوسیما در دیدار اخیر با شاعران و اهل قلم درخصوص بیتوجهی رسانه ملی، دستوری جدید صــادر کرده و با یادآوری ابلاغیه چند ماه پیش خود برای ارزیابی روزانه مجریان و برنامههای تلویزیونی از منظر رعایت زبان فارسی، دستور داده اســت شــورای تخصصی مجریان باید بر مبنای گزارشهایی که از این ارزیابی بدست می آید، نظام تشویقی و تنبیهی دقیقی برای مجریان در این زمینه طراحی کند و به فوریت اجرا شود.
این اهتمام البته به جای خود خوب و قابل قدردانی است اما بهتر این بود که رســانه ملی و دستاندرکاران آن، اهمیت و حساسیت کار خود را در خصوص زبان و فرهنگ ملی کشور، خیلی پیش از اینها درک میکردند تا کار به جایی نرســد که رهبر انقلاب به این صراحت از کمکاری آنها گلایه کنند.
حال که قرار اســت شورایی تخصصی تشــکیل شود و به نظارت بر کار مجریان بپردازد، ضروری اســت ســازوکارهایی هم اندیشیده شود که در آن سرنوشــت دیگر شوراهای تخصصی کشور که با نیت حل و فصل مشکلات تشکیل اما پس از چندی خود به مشکلی تازه تبدیل میشوند، تکرار نشــود.
در همین سازمان صداوســیما سالهاست شورای شعر و موسیقی ســازمان با حضور چهرههایی از اهل ادب و هنر تشکیل شده اســت و بر اشــعار و ترانههایی که قرار است در صداوسیما پخش شود، نظر کارشناسی میدهد، اما در برابر دیده مسئولان سازمان صداوسیما تهیهکنندگان تلویزیونی خوانندگان کم سواد و فالشخوان را با شعرهای سست و سخیف به برنامههای پرطرفدار تلویزیون میآورند و شورای شعر و موسیقی را دور میزنند و کسی هم به آنان تذکر و اخطاری نمیدهد.
به هر روی حال که قرار اســت عملکرد مجریان تلویزیونی بررسی فنی شــود، پیشنهاد من این است که در نخســتین و فوریترین اقدام همه گزارشــگران برنامههای ورزشی از جمله گزارشگران معروف برنامههای پخش فوتبال و نیز همه گزارشــگرانی که بازیهای فوتبال را در مراکز اســتانی صداوسیما گزارش میکنند، به صورت فشــرده و تا زمانی که بازیهای لیگ آغاز نشده است، به کلاس آموزش زبان فارسی فرستاده شوند و شرط ادامه کار آنان این باشد که از این کلاس نمره بالایی بگیرند.
شاید بگویید این گزارشگران همه فارسی زبان هستند و نیازی به آموختن زبان مادری خود ندارند، اما اشــتباه میکنید؛ آنان نه فارسی بلدند و نه فارســی حرف میزنند. آنان به زبانی حرف میزنند که نحو و دستور آن براساس زبان انگلیسی است، اصطلاحات ترجمه شده و گرتهبرداری شده در این زبان فراوان است و از میان هر ۱۰ واژه ای که بر زبان آنان میآید به یقین نیمی انگلیسی است.
اصلاً گویا گزارشگری که نتواند در یک جمله دســتکم سه واژه بیگانه را بر زبان بیاورد، بیسواد و کماطلاع محسوب میشود. گزارشــگران برنامههای ورزشــی دارای بیشترین مخاطبان، بخصوص در بین نســل جوان هســتند، چراکه فوتبال همواره یکی از جذابترین برنامههای تلویزیونی است.
عموم مردم و جوانان به مرور از ایــن زبان من درآوردی و مجعول، تأثیــر میپذیرند و این روند به مرور منجر به تخریب زبان فارســی خواهد شد. در همین چند سال، چندین واژه را همین گزارشــگران به زبان مردم تزریق کردهاند که میشــد به جایش معادلهای فارسی زیبایی به کار برد، نه تنها واژهها و اصطلاحاتی چون «کلین شــیت»، «هت تریک«، «دبــل»، «کام بک» مثل نقل و نبات بر زبان آنان جاری اســت، حتی درباره به کاربردن واژههای معادل مانند »شــهرآورد» به جای «دربی» چنان مقاومت میکنند که گویا اگر خدای ناکرده یک گزارشگر فوتبال در یکی از شهرهای دورافتاده هم روزی کلمه بی کلاس فارسی را به جای کلمه باابهت و زیبای انگلیسی به زبان آورد، بنیادهای فوتبال پاک، جوانمردانه و همیشه پیروز ما به لرزه درمیآید!
نظر شما