واقعیت آن است که باید پذیرفت با وجود قضاوت عجولانه و یا به تعبیر صحیحتر جانبدارانه و سوء برخی که همواره در پی آنند طرح این گونه مسائل را تحدید جنسیتی عنوان کنند، تفاوتهای زیستی و روانی مردان و زنان از یکدیگر، رفتارهای متفاوت با آنها را نیز رقم میزند.
امروزه با توسعه ابزارهای نوین ارتباطی، نحوه استفاده از این ابزارها و تأثیرپذیری مردان و زنان از این ابزار و بویژه میزان آسیبپذیری این دو از آن نیز متفاوت است.
برای مثال گزارش چندی پیش گاردین بر اساس بررسیهای انجام شده توسط Inclusive Internet Index بر روی ۸۶ کشور که ۹۱ درصد از کل جمعیت جهان را در اختیار دارند نشان میدهد که زنان در فضای مجازی با آزار و تعرضات مختلفی مواجهاند.
پژوهش دیگری که توسط یک دانشگاه لندن انجام گرفته و در روزنامه دیلیمیل به چاپ رسیده نشان میدهد دختران بیشتر از پسران از فضای مجازی استفاده میکنند و به این ترتیب بیشتر هم در معرض افسردگی قرار میگیرند. این گزارش میگوید استفاده دختران از فضای مجازی به آنها آسیبهای روحی و جسمی زیادی میرساند که منجر به افسردگی میشود.
نتایج تحقیق دیگری که باز هم در بریتانیا بر روی بیش از ۱۰ هزار نوجوان انجام شده حاکی از آن است که دختران ۴۰ درصد و پسران ۲۵ درصد تجربه آزار و اذیت آنلاین را داشتند. همچنین در این ارتباط، ۴۰ درصد دختران اختلال خواب را هم به دلیل حضور بیشتر در شبکههای اجتماعی تجربه کردهاند.
بنابراین با نگاهی واقعبینانه به نتایج پژوهشها و مطالعات مراکز دانشگاهی داخل و خارج کشور در این خصوص باید نگاه جانبدارانهای که طرح تفاوتهای میان دو جنس را تحدید آزادیهای شخصی و فردی یک گروه جنسیتی به شمار میآورند، مردود دانست و بیش از همه به چگونگی مقابله با خطراتی که بویژه دختران را تهدید میکند اندیشید.
جامعه شناسان و آسیب شناسان مسائل اجتماعی با تأیید سهم تأثیرپذیری بیشتر دختران و زنان از آسیبهای فضای مجازی معتقدند در صورت پرداختن هر چه بیشتر نظام آموزشی و پرورشی به آموزش سواد رسانهای، بسیاری از چالشها در این حوزه کاهش خواهد یافت.
انتهای پیام/
نظر شما