این فیلم که از ۱۵ خرداد اکران خود را آغاز کرده، بر اساس سامانه فروش سینمای ایران و در هفته سوم اکران خود فقط ۶۳۵ میلیون تومان فروخته و با وجود برخی جنجالها درباره عکسهای نامناسب بازیگر هندی این فیلم، در گیشه شکست خورده است. محمدپور که پس از ۱۰ روز از اکران، فیلمش نیم میلیارد تومان هم نفروخته بود در برنامه تلویزیون «نقد سینما» از تعداد کم سالنهای نمایش فیلمش گله کرده و گفته بود؛ میخواستم فیلمم را از پرده پایین بکشم، چون اکران در ۷۰ سالن که اکثر آنها عملاً با یک یا ۲ سانس است، فایدهای ندارد.
او یکی از دلایل شکست فیلمش در گیشه را زمان اکران دانسته و عنوان کرده بود: ما در زمانبندی برای اکران این فیلم اشتباه کردیم، چون سینمای ایران ظرفیت این را ندارد که همزمان چهار ـ پنج فیلم پرفروش اکران شود، این فیلم اگر در زمان مناسب مثلاً پاییز اکران میشد، میتوانست بفروشد.
در حالی قربان محمدپور، فیلمش را اثری غیرتجاری خوانده که هزینههای بالای تولید فیلم و تبلیغات فراوان آن در کنار انتخاب ژانر کمدی- ملودرام برای ساخت این فیلم و استفاده از بازیگران گیشه هندی و ایرانی، خلاف این ادعا را ثابت میکند. پرسش اینجاست که آیا سازنده فیلم «دختر شیطان» ارتقای سلیقه بصری مخاطب را در معادلات فروش فیلمش به حساب نیاورده است؟
* مخاطب امروز، سلیقه پیچیدهای دارد
خسرو دهقان، منتقد و مدرس سینما در گفتوگو با خبرنگار ما درباره اینکه آیا مخاطب امروز برای انتخاب فیلم باهوش تر شده است که فیلم «دختر شیطان» در گیشه شکست میخورد، میگوید: درصد کوچکی شاید به هوشمندشدن مخاطب در انتخاب فیلم بستگی داشته باشد، آنچه مهم است اینکه مخاطب سلیقه خاص و پیچیدهای دارد که قابل پیش بینی نیست، اگر قرار بود که فیلمسازان به این اکسیر و اسرار مگوی دسترسی پیدا کنند، بر اساس آت فرمول، فیلم میساختند و در فروش جواب میگرفتند اما صنعت سینما از فرمول خاصی پیروی نمیکند.
به گفته او، اگر بنا بود فروش فیلمها از قواعد خاصی پیروی کند که فروش را تضمین کند، به اسرار مگویی دست مییافتیم که تاریخ سینما را عوض میکرد، مثلاً گاهی فرمول محمدرضا گلزار جواب نمیدهد اما نابازیگر جواب میدهد. بنابراین فروش فیلم، فرمول مشخصی ندارد و مجموعهای از عوامل دخیل در فروش یک فیلم هستند.
دهقان معتقد است: سازنده فیلم «دختر شیطان» هم فیلمسازی از راه نرسیده است و سن سینمایی زیای ندارد در حالیکه باید عمر سینماییاش بیشتر شود تا توقع فروش بالای فیلمش را داشته باشد.
به باور این منتقد سینما، استفاده از هنرپیشه زن خارجی، مؤثر است اما در نهایت سلیقه تماشاگر به سمت فیلمهایی با قصه ای جذاب و دیدنی، میل میکند. سادگی و روانی قصهگویی، عامل مهمتری در جذب مخاطب است و هنرپیشه خارجی و لوکشینهای لوکس، بزک و دوزک است. در سینمای ایران، قصهها و پلانهای جذاب میتواند از عوامل فروش یک فیلم باشد.
دهقان درباره ادعای سازنده فیلم که گفته بود اگر «دختر شیطان» در زمان دیگری اکران میشد، فروش بیشتری داشت، میگوید: شاید میزان فروش کمی بیشتر میشد اما تأثیرش بسیار اندک بود. سلیقه مخاطب و استقبالش از یک فیلم جزو اسرار مگوی است که اگر کسی به آن اسرار دست پیدا میکرد، همه زندگیاش را روی ساخت فیلمی سرمایه گذاری میکند که آن فیلم خوب بفروشد.
وی با بیان اینکه عوامل شناخته شده و ناشناخته بسیاری در فروش فیلم اثرگذار است، خاطرنشان میکند: در این سالها هنرپیشه زن خارجی و لوکشینهای خارجی برای فیلمهای کمدی و ملودرامهای عاشقانه باب شده بود اما کم کم لوث شد و کارکرد خودش را برای جذب مخاطب از دست داد.
* فیلمیکه تا همینجا به مدد تبلیغات فروخت
جبار آذین، منتقد سینما درباره چرایی ساخت و اکران فیلمهای کم محتوا و گاه ضد فرهنگی همچون فیلم «دختر شیطان» به خبرنگار ما میگوید: سینمای ایران دچار مشکلات، معضلات و بحرانهای فراوان است و این نقص در تولید آثار سینمایی و اکران به شدت به چشم میخورد که تأثیر سیاستهای سینمایی و عملکرد مسوولان مختلف و نامسوولانی است که در این حوزه نفوذ کرده و سلطه یافته اند.
وی با ابراز تأسف از اینکه نیاز و سلیقه مخاطب برای تولید فیلمها یک اصل محسوب نمیشود، خاطرنشان میکند: این تفکر غلط تا آنجا ریشه دوانده که بسیاری از فیلمهای روی پرده برای جلوه گری و تصرف گیشه ساخته میشوند. از سوی دیگر به دلیل باز بودن باز بودن فضای تولید و اکران برای نفوذ و یکه تازی عناصر مافیایی و پولشویان، کسانی که در این عرصه همسو با این باندها باشند ازموقعیت ممتاز در اختصاص گروههای سینمایی، سالنهای سینما و تبلیغات شهری و پخش برخودار میشوند و چنانچه فیلمسازانی در این حیطه نباشند، مورد ظلم واقع میشوند و فیلمهایشان در سالنهای کم و زمان محدود اکران میشود. چون به اندازه این باندها بضاعت مالی و تبلیغاتی ندارند نمیتوانند در عرصه تبلیغات خودنمایی کنند.
به گفته او، این مسائل در میزان استقبال مردم از فیلمها میتواند تأثیرگذار باشد از همین رو، فیلمیمانند دختر شیطان که دومین فیلم کارگردان آن به طور مشترک میان ایران و هند است، گرچه کمابیش در گیشه خودنمایی میکند اما مورد توجه و پسند مخاطب نیست چون نه با فرهنگ ما همخوانی دارند و نه نیازهای نسلهای مختلف بویژه نسل جوان را منعکس میکند.
آذین معتقد است: اگر این فیلم، چنین فروشی هم داشته، به دلیل هزینههای بالای تبلیغاتی آن و نبود آثار خوب و استاندارد در سینما است، ضمن اینکه حتی اگر فیلمی بتواند در گیشه به رقم چند میلیاردی دست پیدا کند، به معنای خوب بودن آن اثر نیست. فیلم خوب در سینمای ایران کمیاب است و غفلت مدیران سینما و عواملی که عمدتاً به گیشه فکر میکنند، دخیل در این ماجراست.
* جنجال آفرینی برای فروش بیشتر!
قربان محمدپور در ساخت فیلمهایش روی سلیقه مبتذلی سوار شده که در آن با استفاده از بازیگر زن خارجی و لوکیشنهای لوکس خارج از کشور، سعی در نشاندن مخاطبان برای تماشای فیلمهایش داشته و گمان میکرده که در فیلم جدیدش هم میتواند از حربه فیلم قدیمیاش استفاده کند. آذین معتقد است: دختر شیطان مثل فیلم سلام بمبئی، یک فیلم متوسط سطحینگر و گیشهای است که سعی کرده با استفاده از بازیگران هندی و لوکشینهای خارجی، بخشی از مخاطبان سینما را به سمت سالنهای سینما بکشاند. شاید مخاطب به خاطر تازگی لوکشین یا بازیگر، جذب فیلمیشود ولی وقتی این اتفاق تکرار میشود دیگر برای مخاطب تازگی ندارد و او فریب این نوع ترفندهای تبلیغاتی را نمیخورد.
او اضافه میکند: سازنده این فیلم، پیش از اکران و در زمان اکران فیلم جنجالهای رسانه ای درباره فیلمش به راه انداخت که بتواند اغواگری کند. گاهی فیلمسازان هم دچار غفلت و کوتاهی در تولید آثار خوب و مردمیمیشوند از همین رو، این آثار چون گیشهای و نازل هستند، سعی میکنند که با تبلیغات، شلوغ بازی و جنجال رسانهای، فضا را برای دیدن فیلم مهیا کنند.
به باور این منتقد سینما، مخاطب زمانی به تماشای فیلمی مینشیند که آن فیلم بازتاب بخشی از مسائل زندگی او باشد و اگر قرار باشد که برای سرگرمی به سینما برود و فیلمهایی را ببیند که سطح نازل تر آنها را در جنگهای تلویزیونی دیده، پول و وقتش را صرف دیدن آن فیلم نمیکند.
به گفته این منتقد سینما، تماشای فیلمهای نازل و ضد فرهنگ، ستم به تماشاگر است که جیبش را خالی میکند در واقع چنین فیلمهایی، شیطانهای تصرف گیشه سینمای کشور هستند که در کنار باندهای مافیایی و پولشویان به تخریب فرهنگ و مناسبات خانوادگی و اجتماعی میپردازند.
آذین یادآور میشود: فیلم دختر شیطان، نه داستان مناسبی را سرهم کرده است و نه اینکه توانسته این داستان را با وجود بازیگرانی شناخته شده، تبدیل به یک اثر سینمایی بکند. این فیلم حداقلهای استانداردهای سینمایی را هم رعایت نکرده است، به همین دلیل بسیاری از وقایع و رخدادهای فیلم در فضاهایی که میتوانست جذاب باشد، به درستی مورد استفاده قرار نگرفته است و این فضاسازی نه توانسته به بهبود و انتقال داستان فیلم کمک کنند و نه اینکه در غنای داستان و جذابیت فیلم، ایفای نقش بکند به همین دلیل این فیلم یک اثر متوسط گیشهای است که نه استانداردهای رایج سینمایی در آن رعایت شده است و نه ذوق و سلیقه مخاطب ایرانی.
انتهای پیام/
نظر شما