تحولات منطقه

استفان لیندمن با اشاره به شکست سیاست یکجانبه‌گرایی آمریکا گفت: تحریم ها و تعرفه ها سلاح های جنگی اقتصادی ایالات متحده هستند که از آنها برای ایجاد درد و مجازات جمعی استفاده می کند اما آمریکا دیگر نه فقط تنها ابرقدرت جهان نیست بلکه حتی یکی از پیشگامان نیز محسوب نمی شود.

آمریکا دیگر نه فقط ابرقدرت بلکه یکی از پیشگامان هم نیست/تحریم و تعرفه سلاح تروریسم اقتصادی واشنگتن
زمان مطالعه: ۷ دقیقه

به گزارش خبرنگار بین الملل قدس آنلاین، «استفان لندمن» (Stephen Lendman) نویسنده و تحلیل‌گر و مجری رادیو «پروگرسیو» شیکاگو، فارغ‌التحصیل دانشگاه هاروارد آمریکا و نویسنده کتابهایی همچون «باتلاق عراق» و «تسخیر بانکداران» در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار قدس آنلاین، رویکرد یکجانبه‌گرایی دولت ترامپ را رویکردی محکوم به شکست دانست و از تحریم‌ها و تعرفه‌های تجاری تحت عنوان سلاح‌های جنگی اقتصادی ایالات متحده یاد کرد که آمریکا از آنها برای ایجاد فشار و مجازات جمعی استفاده می‌کند؛ به گفته لیندمن آمریکا دیگر نه فقط تنها ابرقدرت جهان نیست بلکه حتی یکی از پیشگامان نیز محسوب نمی شود.

در ادامه مشروح گفت‌وگوی خبرنگار بین الملل قدس آنلاین را با استفان لیندمن می‌خوانید.

قدس آنلاین: آیا کاخ سفید بعد از اوباما که دستکم در ظاهر سعی داشت تا رویکرد چندجانبه گرایی را در سیاست خارجی درپیش گیرد، بار دیگر روی به رویکرد یکجانبه گرایی آورده است؟

لیندمن: متأسفانه باید بگویم کشوری که من پیش از این می‌شناختم دیگر وجود ندارد و جای آن را دولت امپریالیستی نظامی وابسته به نظم اقتصادی کینزی گرفته است؛ دولتی که تنها کارش این شده که علیه مردم و کشورهایی که برای هیچ کس تهدید به حساب نمی‌آیند دست به تهدید و تجاوز بزند و جنگ های بی پایان را علیه ملت جهان راه اندازی کند. باید این مطلب را که در یادداشت اخیرم نیز به ان اشاره کرده بودم، یادآور شوم که اگر بشریت از این کشتار و غارت نجات یابد ممکن است روزی در «سوگ‌نوشت» مردم آمریکا اینطور بخواند :" ملتی که به واسطه خشم امپراتوری ناشی از عدم دستیابی به سلطه بر سیاره زمین نابود شد."

متاسفانه یا خوشبختانه ایالات متحده دیگر نه تنها ابرقدرت جهان نیست بلکه حتی یکی از پیشگامان نیز محسوب نمی‌شود. سوپر سلاح روسی در حالی توسعه یافته است که حتی بهترین تسلیحات ساخته شده توسط پنتاگون نیز یارای رویارویی با آن را ندارد، سلاحی که برخلاف آمریکا و ناتو و شرکای امپریالیستی‌شان تاکنون هرگز در برابر یک ملت دیگر به کار گرفته نشده و صرفاً برای دفاع ساخته شده‌اند.

این یک واقعیت است که امپراتوری ایالات متحده که دیگر یارای مقابله با تسلیحات فوق‌العاده روسی را ندارد و از طرفی در برابر قدرت در حال افزایش چین نیز ناکارآمد نشان داده، در صورتی که بخواهد به ایران تعرض کند متحمل هزینه‌های سنگین خواهد شد.

پس از جنگ‌های بی‌پایان در افغانستان، عراق، سوریه، یمن و لیبی، که چیزی جز متلاطم کردن مناقشات در پی نداشت، اگر واشنگتن امروز حکومت مستقر در کابل را تنها بگذارد شک نکنید که بدون حمایت نیروهای پنتاگون در کوتاه مدت سقوط خواهد کرد. همین وضعیت در رابطه با تجاوز ائتلاف سعودی به یمن نیز صادق است، اگر فروش سلاح‌های غربی و پشتیبانی از بمباران‌های تروریستی عربستان سعودی علیه مردم یمن نباشد این جنگ خانمان سوز پایان خواهد یافت.

ترامپ، نیز مانند بسیاری از پیشینیانش، اسیر نیروهای تاریکی است که او را کنترل می کنند. یک شخصیت تجاری-تلویزیونی امروز به یک رئیس‌جمهور جنگ_طلب تبدیل شده‌ است و رئیس جمهوری که جنگ‌های فزاینده بسیاری را به ارث برده است، امروز درگیر جنونی شده است که کشوری همچون ایران را تهدید می‌کند.

قدس آنلاین: این روزها بار دیگر تقابل اقتصادی آمریکا و چین جزو تیترها و عناوین اصلی خبرها محسوب می‌شود، دلیل اصلی این تقابل را در چه می‌دانید؟ آیا افزایش تعرفه های تجاری میتواند چین را وادار به تسلیم در برابر خواسته‌های واشنگتن کند؟

‌لیندمن: درواقع اعمال تحریم ها و وضع تعرفه‌های سنگین تجاری تسلیحات جنگی آمریکا در تروریسم اقتصادی  ایالات متحده هستند. البته این سیاست پیش از این نیز توسط دولت های پیشین آمریکا علیه کشورهای بسیاری استفاده شده‌اند اما این رویکرد در دولت دونالد ترامپ نمود تازه‌ای پیدا کرده است و کاخ سفید از این حربه برای تحریک، فشار و مجازات استفاده می‌کند. همان طور که می‌دانید سازمان بین‌المللی پیشرفت(International Progress Organization) مستقر در وین، تحریم ها را "شکلی نامشروع از مجازات جمعی می داند که ضعیف‌ترین و فقیرترین اعضای جامعه، نوزادان، کودکان، بیماران خاص و سالمندان" را هدف قرار می دهد

به گفته وزارت خزانه داری آمریکا، تحریم ها یا همان سلاح تروریسم اقتصادی آمریکا تا کنون به ایران، روسیه، کره شمالی، سوریه، ونزوئلا، سودان، کوبا، میانمار، نیکاراگوئه و دیگر کشورها تحمیل شده است.نکته دیگر در رابطه با کاربرد این سلاح،  این است که آنها علاوه بر اقتصاد و مردم کشورها، نهادها و افراد حقیقی و حقوقی را در کشورهای هدف تحت الشعاع قرار می‌دهند و معمولاً خواسته‌های غیرقابل قبول و نامشروع جلوتر و همراه با تحریم‌های اصلی از سوی دولت آمریکا مطرح می‌شوند، خواسته‌هایی که هیچ دولت و رهبری تن به آنها نمی‌دهد.

در رابطه با تقابل اقتصادی آمریکا و چین نیز باید بگویم که با قدرت‌مندتر شدن اقتصاد چین از این دست تقابل ها بیشتر هم خواهیم دید و در ادامه ممکن است این رویارویی رنگ و بوی سیاسی نیز به خود بگیرد؛ مسئله ای که مایکل هادسون از آن تحت عنوان جنگ سرد دوم یاد می‌کند که به واقع تمامی جوانب جنگ سرد اقتصادی را نیز در خود دارد.آنچه مهم است پیروزی یا شکست در این تقابل بسته به نوع برنامه ریزی چین و دیگر کشورها برای مواجهه با آمریکا دارد که یا تلاششان را برای بالاتر بردن سطح رفاه اجتماعی بیشتر کنند یا در برابر تحریم‌های ظالمانه سیاست های قوی ریاضتی در پیش گیرند.

قدس آنلاین: به نظر شما آمریکا تا چه زمانی این رویکرد را دنبال خواهد کرد و هدف ترامپ از در پیش گرفتن این به اصطلاح تروریسم اقتصادی چیست؟

لیندمن: ایالات متحده قصد دارد کنترل مالی تمامی منابع جهانی را به دست بیاورد، در تجارتی مشارکت کند که سود و هزینه صدور مجوزش را شرکایش پرداخت کنند و برای محصولات ایالات متحده از حق انحصاری برای قیمت گذاری و حق مالکیت معنوی برخوردار باشد. به این ترتیب هدف این جنگ تجاری وابسته کردن دیگر کشورها به غذا، نفت، بانکداری و امور مالی یا کالاهای «های تک» آمریکا است؛ وابستگی که هرگونه اختلال احتمالی در آن منجر به تحمل فشار اقتصادی تا زمان تسلیم هریک از شرکای اقتصادی باشد. واضح تر بگویم آمریکا به دنبال تسلط بر تام ملل جهان است تا مردم جهان در همه  کشورها بر اساس منافعش عمل کنند و این پاسخ اصلی به پرسش اصلی درباره حضور نظامی یا تحریم اقتصادی دیگر کشورها از سوی آمریکا است.

قدس آنلاین: قاعدتاً این خواسته آمریکا با مخالفت مواجه خواهد شد؛ چین، روسیه، ایران و بسیاری دیگر از کشورها حاضر به پذیرش خواسته های نامشروع دولت آمریکا نیستند؟

لیندمن: البته در این مسیر بسیاری از کشورها موانعی ایجاد کرده‌اند، موضع گیری‌های ژنگ هانوی، معاون وزیر امور خارجه چین که پیش از این ایالات متحده را به کاربرد "تروریسم برهنه اقتصادی" قتل عام و قلدری اقتصادی متهم کرد نشان می‌دهد که منافع و خواسته های دو کشور تا چه اندازه از هم فاصله دارند و پکن حاضر نیست در باره مسائل مهم و حیاتی در برابر خواسته های نامشروع دولت ترامپ سَر خَم کند.

(محمدجواد) ظریف وزیر امور خارجه ایران، نیز به همین شیوه کاخ سفید را مورد شماتت قرار داد و گفت: اگر آمریکا تصمیم بگیرد باعث درد و رنج زیادی برای مردم ایران با تداوم جنگ اقتصادی و تروریسم اقتصادی علیه ایران باشد قطعاً با عواقب زیادی روبه‌رو خواهد شد. ما تفاوتی میان جنگ اقتصادی و جنگ نظامی نمی‌بینیم. آمریکا درگیر جنگی علیه ما است و جنگ برای کسانی که در آن درگیرند بسیار دردناک است. در جنگ هیچ کس برنده نیست فقط شکست یک طرف سنگین‌تر است. زمانی که استفاده از زور جایز باشد تمامی گزینه‌ها برای ما هم روی میز خواهد بود. ما از خود دفاع می‌کنیم. دفاع از خود مجاز است. ترامپ اعلام کرد که وارد یک جنگ اقتصادی با ایران شده و ما وظیفه داریم از خود در برابر جنگ اقتصادی دفاع کنیم؛ ما یک مفهوم روشن برای جنگ داریم؛ در جنگ هیچ کس برنده نیست؛ همه بازنده‌اند و چیزهایی را از دست میدهند اما برخی بیشتر. او(ترامپ) موفق نخواهد شد "به اهداف سیاسی خود از طریق فشار" و تحمیل سختی ها دست یابد؛تاکتیک های او ممکن است در "املاک و مستغلات" کار کنند اما "در برخورد با ایران" هرگز - ژئوپلیتیک و دنیای کسب و کار از هم جدا هستند.

قدس آنلاین: بنابراین عملاً سیاست تروریسم اقتصادی ایالات متحده به نتیجه نخواهد رسید؟

لیندمن: رفتار نامشروع و اعمال تحریم های سختگیرانه ایالات متحده در مواجهه با ایران،روسیه، چین، ونزوئلا، کوبا، کره شمالی و دیگر کشورها جواب نخواهد داد. متأسفانه سیاست‌های واشنگتن که چند سال اختیارش در دست جمهوری خواهان و چند سال دیگر در اختیار دموکرات‌های غیردموکراتیک قرار دارد به طور فزاینده‌ای به دشمن سازی انجامیده است و آنها همواره سعی کرده اند تا اراده خود را به دیگران تحمیل کنند.
گستاخی و غرور طولانی مدت برای کاخ سفید چیزی جز شکست به دنبال ندارد.این کشور یک ابر قدرت کوچک در یک جهان چند قطبی است؛ جهانی که باوجود میلیاردها دلار هزینه بعد از جنگ دوم جهانی پایه ریزی شد و هزینه های بیشتری برای حفظ کردنش شد، دیگر در حال رنگ باختن است. این همان شرایطی است که تمامی امپراتوری‌های تاریخ بدون استثنا به آن دچار شده اند و ایالات متحده نیز از آن مستثنا نخواهد بود؛ یک ملت به واسطه غرور و جنگ‌های بی پایان در برابر دشمنان خودساخته و خیالی و عدم تمایل به تغییر به ورطه سقوط و قهقرا خواهد افتاد.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.