قدس آنلاین: «FaceApp» با تمام ویژگیهای جاسوسی و غیرجاسوسی که رسانههای غربی به آن نسبت میدهند، پیش از اینکه برنامهای برای جمعآوری اطلاعات مردم یا جاسوسی کردن از آنها باشد، احتمالاً یک «چالش» است. چالشی که درست مثل «سطل آب یخ»، «مانکن»، «صورتی» و...، به لطف هشتگهای مجازی، تبدیل به داغترین سوژه این روزهای شبکههای اجتماعی دنیا شده است.
چالش پیری
نرمافزار روسی که خیلیها آن را در همین چند روز گذشته شناختهاند لابد به دلیل قابلیتهای نه چندان دندانگیرش در گذشته، دو سال در گوشه «گوگل پلی» خاک میخورده، اما چند روز پیش، پس از به روزرسانی کاملاً حرفهایاش، میلیونها مخاطب را در سرتاسر دنیا جذب کرد تا با بیش از 100 میلیون دانلود، تبدیل به دومین نرمافزار محبوب گوگل پلی شود. کنجکاوی ذاتی کاربران برای دیدن چهره احتمالیشان در دوران کهنسالی و امکانات پیشرفته «FaceApp» موجب شد هشتگهای مجازی چالش جدیدی را در شبکههای اجتماعی بسازند به نام «چالش پیری». در میان این هشتگها احتمالاً خبرگزاریها و سایتهای آمریکایی بودند که نخستین بار لقب «جاسوس»، «بدافزار» و «سارق اطلاعات» را چسباندند پشت نام «FaceApp». ماجرا حتی آنقدر بالا گرفت که «اف بی ای» هم اعلام کرد در حال ورود به پرونده جاسوسی این نرمافزار از کاربرانش شده است.
زیاد تعجب نکنید!
شاید زمانی که سایتها و خبرگزاریهای ایرانی به نقل از رسانههای معروفی مثل «واشنگتن پست» اخبار جاسوسی «FaceApp» را منتشر کردند، خیلیهایمان با جملههایی مثل «حالا میخوان چیکار بکنن با اطلاعات گوشی من» و «من مگه چی تو گوشیم دارم» بیتفاوت از کنار این اخبار گذشتیم. اما بد نیست بدانید این نرمافزار به خصوصیترین قسمت تلفن همراه شما یعنی «گالری» دسترسی نامحدود دارد و براساس گفته خودش، همه تصاویر شما را ذخیره کرده و آنها را در اختیار هوش مصنوعی و شرکتهای زیرمجموعهاش قرار میدهد. علاوه بر این شما هنگام نصب برنامه، احتمالاً بدون اینکه بدانید به شرکت توسعه دهنده این نرمافزار اجازه دادهاید از صدا و تصویر شما برای برنامههای تبلیغاتیاش استفاده کند! پس اگر یک روز تصویرتان را روی یکی از بیلبوردهای تبلیغاتی مسکو دیدید، زیاد تعجب نکنید!
زندگی با جاسوسها
اگر کمی واقعبینانه به ماجرا نگاه کنیم احتمالاً حق با همان دستهای است که عطای محافظت از اطلاعات شخصیشان را به لقایش بخشیده و از خودشان پرسیدهاند «حالا میخوان چیکار بکنن با اطلاعات گوشی من!»
براساس آمارهایی که سایتهای فناوری ارائه دادهاند، خیلیهایمان حداقل یک نرمافزار جاسوس در تلفن همراهمان داریم. مثلاً نرمافزار «فیس بوک» با رسواییهای متعدد در ارتباط با سرقت اطلاعات کاربرانش، همچنان میلیونها کاربر فعال در دنیا دارد که بیخیالِ اطلاعات شخصیِ احتمالاً نه چندان با اهمیتشان، در این شبکه اجتماعی فعالیت میکنند. به همین خاطر خیلیها میگویند با وجود صدها نرمافزار جاسوس روی تلفنهای همراه، نگرانی بابت ذخیره شدن تصاویر گالری در سرورهای نرم افزار «FaceApp» کمی غیرمنطقی به نظر میرسد! نه اینکه منظورمان این باشد اطلاعات شخصیتان را بریزید روی دایره و بیخیال محافظت از آنها شوید، اما با وجود صدها نرم افزار جاسوس، اگر میخواهید تمام و کمال از اطلاعات شخصیتان محافظت کنید احتمالاً باید قید شبکههای اجتماعی و در کل تلفنهای همراه هوشمند را برای همیشه بزنید، چون حتی اگر هیچ نرمافزاری روی تلفن همراهتان نصب نکرده باشید باز هم برخی از نرمافزارهایی که به صورت پیش فرض روی تلفن همراه شما نصب شدهاند، اطلاعاتتان را سرقت میکنند. اما اینکه با وجود رسواییهای متعدد نرمافزارهای معروف در جاسوسی از مخاطبانشان، چرا رسانهها ناگهان دست گذاشتهاند روی نرم افزارِ روسی «FaceApp»، احتمالاً دلایل سیاسی دارد. علی علیزاده درباره این ماجرا در صفحه توییترش نوشته است: «روسها با اپلیکیشن سرگرم کننده FaceApp و با تحریک کنجکاوی ذاتی کاربران توانستند اطلاعات حساس دهها میلیون شهروند غربی و جهانی را در اختیار بگیرند. قدرت نرم و کار اطلاعاتی تمیز یعنی این. حالا واشنگتن پست در صفحه اولش «اخطار» داده با FaceApp اطلاعاتتان دست دولت روسیه میافتد. مشابه حرفی که ایران، چین و روسیه سالها درباره اپلیکیشنهای آمریکا زدند و امثال واشنگتن پست آن را توهم توطئه دشمنان آزادی خواندند».
وقت خودتان را نگیرید
اگر از حاشیههای سیاسی و غیرسیاسی «FaceApp» بگذریم، هیچکس نمیتواند انکار کند این نرمافزار به لطف تبدیل شدنش به یک «چالش مجازی» در میان مردم دنیا محبوب شد. چالشها برخلاف اسمشان، قرار نیست کسی را به مبارزه بطلبند؛ بلکه مثل «کمپین»ها وظیفه ترغیب مردم به انجام یک عمل خاص را برعهده دارند. تاریخچه شکلگیری این چالشها برمیگردد به «چالش سطل آب یخ» که رسالتش جمعآوری کمک برای بیماران «ALS» بود. پس از آن، انواع و اقسام چالشهای بعضاً بیهوده مثل «چالش مانکن» و «چالش باز کردن در بطری» در فضای مجازی باب شد. این چالشها حتی به مرور وارد فرهنگ ما ایرانیها هم شدند. از موارد عجیب و غریبی مثل پیاده شدن از خودرو در حال حرکت بگیر تا مواردی مثل خرید دارو برای بیماران و اهدای پول به مؤسسههای خیریه. این چالشها آنقدر گسترده و متفاوتند که هیچ جوره نمیشود یک قضاوت کلی دربارهشان داشت. به همین خاطر است که لابد باید پیش از پیوستن به آنها، کمی پیش خودتان فکر کنید که این چالش قرار است گرهای از کار کسی باز کند یا صرفاً برای وقتگذرانی ساخته شده و میخواهد وقت و زندگی شما را تلف و جیب عدهای را پُر کند؟
نظر شما