اعظم طیرانی/
کارشناسان جمعیتی معتقدند اگر وضعیت باروری و افزایش روند جمعیتی با همین روال کنونی پیش رود در 10 تا 15 سال آینده به کشوری با جمعیت متوسط سالمند به بالا تبدیل میشویم که این موضوع آسیبهای جدی را برای کشورمان به همراه خواهد داشت؛ بنابراین تا فرصت باقی است باید برای مصون ماندن فرزندانمان از این آسیب تدبیری منطقی بیندیشیم.
برای بررسی دقیقتر وضعیت کنونی با دکتر شهلا کاظمیپور، استاد دانشگاه و جامعهشناس گفتوگو کردهایم که تقدیم حضورتان میکنیم.
• خانم دکتر! ما در دهه 60 با عنوانی به نام «بیبی بمب» مواجه شدیم. دههای که در آن شاهد افزایش جمعیت بودیم. آیا میتوانیم این پدیده را آغازی برای گشودن «پنجره جمعیتی» بدانیم؟
** صرفاً هر کشوری که «بیبی بمب» داشته باشد با پنجره جمعیتی مواجه نخواهد شد. ما در دهه 60 با دو پدیده مواجه بودیم؛ پدیده نخست «بیبی بمب» و پدیده دیگر کاهش باروری بود که این همزمانی کاهش باروری و پدیده «بیبی بمب» موجب پدیده «پنجره جمعیتی» شده است.
و این در حالی است که بسیاری از کشورها با وجود کاهش رشد جمعیت با پدیده «پنجره جمعیتی» مواجه نشدهاند، اما دلیل اینکه این پدیده در کشور ما اتفاق افتاده، این است که رشد باروری پیش از دهه 60 در ایران بالا بوده، اما به دلایل مختلف از جمله افزایش سطح تحصیلات، اشتغال و توسعه فناوری نرخ باروری یکباره کاهش یافته و موجب ظهور پنجره جمعیتی شده است. به طوری که ایران از سال 1385 وارد پنجره جمعیتی شده و بر اساس بررسیهای جمعیتی20 تا 30 سال با این پدیده مواجه خواهیم بود.
• پنجره جمعیتی به روی چه کشورهایی باز میشود و قرار است از پشت آن چه چیزهایی عاید این کشورها شود؟
** به لحاظ جمعیتی، جمعیت به سه گروه بزرگ «صفر تا 14 سال» جمعیت جوان، «15 تا 64 سال» جمعیت فعال و «64 سال به بالا» جمعیت سالخوره تقسیم میشود. براساس سرشماری انجام شده در سال 65، 46درصد جمعیت ایران در گروه سنی زیر 15 سال، 3درصد بالای 65 سال و 51درصد جمعیت در سن «15 تا 64 سال» که در واقع سن فعالیت محسوب میشود قرار داشتند. اما بر اساس سرشماری انجام شده در سال 1395 جمعیت زیر 15 سال 23درصد، جمعیت بالای 65 سال 7درصد و جمعیت بین «15 تا 64 سال» 70درصد بوده است.
بر پایه نظریههای جمعیتشناسی نیز کشورهایی که بیش از دو سوم جمعیت آنها در فاصله سنی «15 تا 64 سال» باشند با پدیده «پنجره جمعیتی» و یا «فرصت جمعیتی» مواجهاند؛ چراکه این جمعیت، جمعیت فعال است که میتواند بازدهی و بهرهدهی اقتصادی داشته باشند که منجر به شکوفایی اقتصادی میشود. اگر کشوری بتواند جمعیت فعال خود را به بهرهوری بالای اقتصادی برساند، میتواند «پنجره جمعیتی» را به «فرصت طلایی جمعیتی» تبدیل کند و مانند کشورهای آسیای جنوب شرقی، چین، کره، سنگاپور و تایوان در مرحله «پنجره جمعیتی» که حدود 15 سال زودتر از ما با آن مواجه شدند، با برنامهریزی آن را به «فرصت طلایی جمعیتی» تبدیل و از آن در رشد و شکوفایی اقتصادی بهرهوری کنند. اما متأسفانه ما در این 13 سال نتوانستیم این پنجره را به فرصت تبدیل کنیم و چه بسا اگر جمعیت فعال ما نتواند به بهرهدهی اقتصادی برسد، این فرصت جمعیتی به تهدید جمعیتی تبدیل شود.
• به نظر شما دلیل کاهش باروری در این سالها و پیدایش موضوعی با عنوان سالخوردگی یا پیری جمعیت در کشور ما چیست؟
** کاهش باروری فقط مختص به ایران نیست و در بیشتر کشورهای اروپایی از 100 سال پیش، در ژاپن از 60 سال پیش و در کشورهای آسیای جنوب شرقی، چین، تایوان و کره از 30 سال پیش آغاز شده است که پدیدهای جهانی است و به دلیل کاهش مرگ و میر به ویژه مرگ و میر اطفال است. از سوی دیگر افزایش توسعه، رفاه و فردگرایی موجب کاهش باروری و در پی آن کاهش نرخ جمعیت شده است.
• روند سالخوردگی جمعیت در حال حاضر در کشورمان چگونه است؟ آیا رشد آن به گونهای است که از آن اظهار نگرانی کنیم؟
** ما اکنون در مرحله نخست سالخوردگی هستیم و بر اساس پیشبینیهای جمعیتشناسی احتمالاً 30 سال آینده به مرحله سوم سالخوردگی میرسیم و وضعیتی شبیه کشورهای آلمان، فرانسه و ژاپن پیدا خواهیم کرد که الزاماً تهدید محسوب نمیشود اما نیازمند برنامهریزی است که یکی از راههای آن افزایش ولادت است.
• افزایش جمعیت چه پیامدهای مثبتی برای کشوری مثل ما در سالهای آینده خواهد داشت؟
** جمعیت در همه کشورها ثروت محسوب میشود. اما لازم است همراه با رشد جمعیت رشد اقتصادی نیز داشته باشیم. یعنی اگر سالانه یکدرصد رشد جمعیت داریم باید سه درصد رشد اقتصادی داشته باشیم و اگر کشوری بتواند به ازای هر یک درصد رشد جمعیت حداقل سه درصد رشد اقتصادی داشته باشد به طور حتم توانسته جمعیت فعال خود را به بهرهدهی اقتصادی رسانده و از این جمعیت در راستای تولید ثروت استفاده کند.
دولتها باید با تقویت زیربناهای اقتصادی و کاهش نرخ تورم، به سوی توسعه صنعتی و به ویژه توسعه کشاورزی به طور جدیتری گام بردارند تا بتوانند با به کارگیری جمعیت فعال کشور شکوفایی اقتصادی را برای کشور محقق سازند تا رشد جمعیت با رشد و توسعه اقتصادی همراه شود. اما اگر کشوری با برنامهریزی در زیرساختهای کشور و به کارگیری جمعیت فعال خود نتواند به بهرهدهی اقتصادی دست یابد، رشد جمعیت پیامد مثبتی در جامعه نخواهد گذاشت.
• به نظر شما آیا الگوها و سیاستهای تشویقی جمعیتی تاکنون موفق و کارساز بودهاند؟
** سیاستهای رشد جمعیت که سال 1393 از سوی رهبر معظم انقلاب به دولت ابلاغ شده است، بسیار جامع است و اگر عملیاتی شود، همه اهداف جمعیتی محقق خواهد شد، اما به دلیل اجرای جزیرهای این سیاستها از سوی نهادها و سازمانهای مختلف، تاکنون خروجی قابل قبولی نداشته است. اگر بخواهیم به صورت جزیرهای عمل کنیم حتی با صرف بودجه بالا هم به نتیجه نخواهیم رسید.
• نقش کدام نهاد و یا سازمان برای موفقیت در این زمینه مؤثرتر است؟
** برای اجرای سیاستهای جمعیتی نمیتوان یک یا چند نهاد و سازمان را مسئول دانست؛ چراکه کل بدنه دولت- اعم از نهادها و سازمانهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، آموزشی و حتی مذهبی- در این خصوص مسئول هستند تا بتوانند سیاستهای جامع جمعیتی را به صورت برنامهریزی شده و هدفمند در جامعه اجرا کنند.
با توجه به اینکه افزایش رشد جمعیت در همه کشورها از جمله ایران نیازمند فرهنگسازی است و کاهش نرخ جمعیت با فرهنگسازی تحقق یافته، اکنون ضرورت دارد برای تحقق سیاستهای جامع جمعیت، دولت برنامهریزی و با تهیه بستههای فرهنگی و اقتصادی مناسب اهداف مورد نظر را دنبال کند.
نظر شما