به گزارش گروه فرهنگی قدس آنلاین، چندی پیش یکی از نمایندگان کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در بازدید از یک نمایشگاه آثار خوشنویسی پیشنهادی مبنی بر معرفی خط نستعلیق به عنوان خط رسمی ایران در مکاتبات و نوشتههای رسمی را عنوان کرد و از مطرح کردن این پیشنهاد در مجلس شورای اسلامی با حضور نمایندگان وزارت فرهنگ و ارشاد خبر داد و ابراز امیدواری کرد که این پیشنهاد به تصویب نهایی برسد.
جالب اینجاست که این خبر با شگفتی و تعجب بسیاری از اهالی گرافیک و خط روبهرو شد و بسیاری معتقدند نفس چنین تصمیمی اشتباه و خط نستعیلق عملاً فاقد ضرورت های کاربردی در زندگی امروز است.
سعید باباوند طراح گرافیک معتقد است بد نیست زمانی که یک تصمیم گرفته میشود یا اساساً قرار است پیشنهادی مطرح شود، تمام زوایای آن بررسی شود و از اهالی فن مشورت بگیریم که آیا چنین چیزی اصلاً ممکن است یا خیر!
وی در واکنش به پیشنهاد برخی از نمایندگان مجلس مبنی بر ثبت خط نستعیلق به عنوان خط رسمی ایران ابزار تأسف کرد و گفت: آن دسته از نمایندگان مجلس که چنین پیشنهادی دادهاند، اصلاً نمیدانند که خط چیست! این مسئله در تخصص افراد اهل فن در این حوزه است که خط را میشناسند و میدانند طراحی و دیزاین خط چیست. بد نیست در این رابطه نگاهی به تجربه تاریخی پشت سرمان هم بیندازیم. عده ای که برای من مشخص نیست چه اندازه سواد هنری دارند و البته با این طرحشان میشود حدس زد اساسا در این زمینه بیدانشاند، به چه حقی باید در این مورد اظهار نظر کنند؟ کدام یک از این آقایان و خانمهایی که به دنبال تصویب این طرح هستند کلاس خوشنویسی رفتهاند؟ ما یک تجربه تاریخی پشت سرمان داریم و سالهای سال به خط نسخ نگارش کردهایم.
وی در ادامه افزود: زمانی که رفتارهای عوامانه رواج پیدا میکند نمایندگان مجلس هم به خودشان اجازه میدهند در مسائلی که سوادش را ندارند اظهارنظر کنند. این یک واقعیت است که دموکراسی استبداد اکثریت نیست و همانطور که راسل در کتاب تاریخ فلسفه اشاره می کند در دوران جدید دموکراسی یعنی حاکمیت علم و زمانی که علم نتوانست پاسخ مسئلهای را بدهد باید بهسراغ رای اکثریت رفت. کسانی که در مجلس حضور دارند و تلاش میکنند به زعم خودشان یک خط ایرانی را به عنوان خط رسمی تعیین کنند، دنبال چه چیزی هستند! این افراد ابتدا باید سرکلاسهای ما در دانشگاهها بیایند و بنشینند تا به آنها یاد دهیم که طی چه فرایندی چه اتفاقی افتاد که انسان از خوشنویسی به سمت تایپ رفت. بشر تا پیش از دوران جدید خط، که در اروپا میشود حدود ۵۰۰ سال –پس از اختراع ماشین چاپ گوتنبرگ- و در ایران حدود ۱۵۰ سال، با خطوط خوشنویسی می نوشت و این یک سوال مهم است که چه اتفاقی افتاد که بشر از خوشنویسی به سمت تایپ رفت؛ اتفاقاً به این سوال پاسخ هم داده شده است.
نیاز به سرعت، ما را از خوشنویسی به سمت تایپ برد
باباوند ادامه داد: در دوره صفویه اولین ماشین تایپ حروف سربی به ایران وارد میشود اما ایرانیها آن را نمیپسندند و به محاق میرود؛ البته آن زمان تایپ فارسی هم وجود نداشته است. در دوره قاجاریه روزنامههایی وجود داشت که با خط نستعلیق و چاپ سنگی تولید می شدند اما زمانی این نیاز احساس شد که باید تیراژ روزنامه ها بیشتر شود و میزان انتشار افزایش یابد، در این شرایط از دوره روزنامه محفلی قاجاری بیرون آمدیم و خواستیم روزنامههایی داشته باشیم که با سرعت بالایی تکثیر شوند و مردم بخوانند؛ به سمت خط تایپی رفتیم.
این گرافیست در بخش دیگری از سخنان خود به ضرورت وجود تایپ اشاره کرد و گفت: تایپ برای این است که سرعت خواندن و نوشتن را بالا ببرد. آقایانی که می خواهند نستعیلق را جایگزین آن کنند ظاهراً متوجه نیستند که در مکاتبات سرعت بسیار مهم تر از زیبایی است. مگر قرار است این مکاتبات را در موزه بگذاریم که با خط نستعلیق نگاشته شوند؟ خیر! قرار است صرفاً مکاتبههای کاربردی انجام دهیم. نکته بعدی این است که آیا خط نستعیلقِ ماشینی، با زیباشناسیی خط نستعلیق مطابقت دارد؟ پاسخ منفی است. افرادی مانند من که از خوشنویسی دیجیتال استفاده می کنیم و سابقه آشنایی و کار با خطوط سنتی را هم داریم، گاهی برای نوشتن یک سطر نستعلیق یک ربع ساعت زمان میگذاریم که فواصل و کشیدگیهای آن تنظیم شود تا به یک سطر زیبا برسیم. حال تصور کنید این خط را با فونتهایی همچون ایران نستعلیق و ... بنویسیم، در این حالت نه تنها زیبا نیست که بسیار هم زشت و غیراصولی می شود و البته کسی متوجه آن خواهد شد که خط نستعیلق را میفهمد.
باباوند تاکید کرد: بنابراین طبق آنچه گفته شد استفاده از تایپ برای سرعت بالا در تولید و خواندن است و به همین دلیل در روزگار مدرن استفاده می شود. نکته دوم برای اینکه از قلمهای گرافیکال که ظاهری شبیه نستعیلق دارند اما باطناً نستعلیق نیستند استفاده شود باید زمان زیادی برای ترکیب کردن آن صرف کرد. ترکیب در نستعلیق یک مفهوم مهم است. کسی که کلاس خوشنویسی میرود یاد میگیرد که کشیدگی کجای سطر بیاید و فواصل حروف چطور باشد و این ترکیب یک دانش است. بنابراین ترکیب کردن زمان می برد و به سادگی انجام نمی شود و اگر اصولی به آن نپردازیم با یک نتیجه نامناسب و عاری از زیبایی روبرو خواهیم شد.
وی تصریح کرد: نکته سوم این است که اساساً ما ایرانی ها سالهای متمادی به خط نسخ نوشتهایم، شاید در تاریخ ایران کمتر از ده نسخه قرآن پیدا بشود که به خط نستعلیق نوشته شده باشد که یکی از این تعداد اندک را هم مرحوم استاد سیدحسین میرخانی نوشته بود و البته استقبال عمومی هم نشد. واقعیت این است که نستعلیق خطی است برای خلق اثر هنری، نه برای خواندن. به نظرم استفاده از خوشنویسی در مکاتبات روزمره همان قدر منطقی است که از مردم بخواهیم به جای عکس در کارت ملی شان تصویر سیاه قلم خود را جایگزین کنند.
وی در ادامه به ورود تایپ به ایران اشاره کرد و افزود: در اوایل قرن معاصر زمانی که می خواستند تایپها را درست کنند یکی از شرکت های انگلیسی تولید کننده قلم برای طراحی فونت و قلم تایپ به ایران آمد. برای این که خط مناسبی را پیدا کنند و به عنوان پایه طراحی فونت از آن بهره بگیرند، مکاتبات اداره پست را بررسی کردند و متوجه شدند بیش از ۹۰ درصد مردم پشت نامههایشان را به خط نسخ مینویسند، زیرا خط نسخ خصلتهایی دارد که نگارش آن با سرعت بالا هم، زشت و زننده نمیشود.
خط نستعلیق مناسب تندنویسی نیست
باباوند استفاده از خط نستعلیق در مدارس را با هدف آموزش خوشنویسی نادرست قلمداد کرد و گفت: اتفاقاً یکی از دلایل بدخطی نسل ما به این دلیل بوده که میخواستند در مدارس خط نستعلیق آموزش دهند در حالی که اساس و پایه خط نستعیلق مناسب تندنویسی نیست. خط نستعیلق مناسب نگارش شعر فارسی به ویژه شعر عرفانی فارسی است و جنس قوسها و کشیدگی هایش برای خواندن مناسب نیست و غلط خوانی دارد و در مجموع بیشتر یک خط هنری است تا کاربردی. سال های زیادی در این مملکت از خط نسخ استفاده شده چرا که این خط اصلاً برای نسخه پردازی بوده و برای همین هم به نسخ نام گرفته است.اما برخی به دنبال ایرانیزه کردن همه چیز هستند. وقتی سیاستمداران ما هم دچار عوامگری میشوند، به این روحیه دامن میزنند. انتخاب خط نستعیلق به عنوان خط ملی هم از همین جنس است و دلیلش این است که آدمها ضرورتهایشان را گم کردهاند.
وی بهترین راه برای رسیدن به یک خط مناسب را به ایجاد تایپ و فونت های درست منوط دانست و اظهار کرد: مجلس باید بودجهای را تصویب کند و این کار را به طراحان قلم بسپارد. سالهای متمادی قرار است این اتفاق بیفتد و شورای انفورماتیک هم بارها برای این مسئله اقدام کرده اما نتوانسته کاری از پیش ببرد.فراموش نکنیم ما برای یک خط کاربردی احتیاج به تایپ داریم نه خوشنویسی. کاربرد خوشنویسی برای جهان قدیم و خلق آثار هنری است. خط کاربردی تایپ است اما متاسفانه تایپهای فارسیها بسیار ضعیف هستند و به دلیل این که طراحی یک تایپ بسیار گران و هزینه بر است کمتر برای آن بودجه صرف می شود. در حالی که فونت ها باید درست و اصولی طراحی شوند و باید از آنها رفع اشکال کرد. تا الان هم چندین بار خواسته اند این کار را انجام دهند اما هربار نیمه کاره رها شده است. به نظرم حتی می توان در دانشگاه رشته طراحی قلم تعریف کرد و به صورت تخصصی فونتهای استاندارد و کاربردی را ایجاد کنیم.
باباوند به فونت های موجود اشاره کرد و افزود: قلم های کالیگرافیکال بسیار زشت، زننده و پر از اشکال هستند اما فونتهای خوبی مانند زر بولد که مرحوم نعمتزاده حقیقی طراحی کرده یا قلم نازنین و لوتوس و امثال آن را هم داریم که البته خوب و کاربردی هستند. و البته همین قلمهای خوب هم یک سری ایرادات تألیفی دارد و کسی آنها را دیجیتالایزه کرده این کار را به درستی انجام نداده است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: حال سوال اینجاست که اصلاً ضرورت این کار چیست و اگر از فردا ما تمام مکاتبات و نامهنگاریها را به خط نستعلیق انجام دهیم چه اتفاقی میافتد؟ به نظرم بهتر است نمایندگان مجلس به جای این که سعی کنند راجع به خوشنویسی اقدامی انجام دهند به امور سیاست و اقتصاد برسند و وارد حیطهای که به آنها مربوط نیست نشوند.
انتهای پیام/
نظر شما