به گزارش خبرنگار بین الملل قدس آنلاین، این روزها تقریبا هیچ چیز برای ایالات متحده ، ناتو ، اسرائیل ، عربستان و نزدیکان آنها در قالب گروه‌های تروریستی مورد حمایتشان در منطقه از سوریه تا یمن خوب پیش نمی رود.

آنها در حالی سنگرهایشان را در سوریه یکی پس از دیگری از دست می‌دهند که جنگ بی‌پایانی را که علیه انصارالله، حوثی‌ها و مردم یمن از حدود ۵ سال گذشته آغاز کرده اند، به باتلاقی برایشان تبدیل شده که دست و پا زدن های بیشتر فقط به بیشتر فرورفتنشان کمک میکند.

 شکست در برابر اراده مردم یمن و درک این مسئله که توانایی‌های آنها بسیار پیچیده تر از آن است که قبلاً تصور می‌کردند از یک طرف به شکاف بین دو عضو اصلی ائتلاف یعنی عربستان و امارات انجامیده است و از طرف دیگر پیشرفت‌های ارتش یمن و ضربات پی‌ در پی آنها در عمق خاک عربستان نیروهای ائتلاف را در موضع ضعف قرار داده است.

روز شنبه هواپیماهای بدون سرنشین با موشک‌های انفجاری حوثی ها به دو تأسیسات نفتی "آرامکو" سعودی حمله کردند و با نفوذ موثر در سیستم پدافندی عربستان یکی از مهمترین و استراتژیک‌ترین تاسیسات نفتی عربستان و جهان را

در منطقه بقیق و خریص هدف قرار دادند.

این حملات به یکی از مهم‌ترین زنجیره‌های تأمین انرژی جهان که با خسارات فراوانی همراه بود موجب توقف بیش از نیمی از تولید روزانه نفت عربستان و حدود ۵ درصد از عرضه جهانی نفت شد؛ حمله ای که هنوز میزان خسارت وارد شده و اینکه چه مدت طول می کشد تا این تاسیسات به وضعیت عملیاتی بازگردد مشخص نیست.

اما در حالی که ساعاتی بعد از این حمله انصارالله یمن در بیانیه ای که توسط سخنگوی حوثی‌ها خوانده شد مسئولیت این حملات را برعهده گرفت و مقامات آمریکایی  انگشت اتهامات را به سمت ایران گرفتند و تلاش کردند حمله پهپادی ارتش یمن و شکست فضاحت‌بار عربستان را متوجه ایران کنند.

تهدیدهای دائمی ترامپ

دکتر مرتضی مکی کارشناس مسائل بین الملل در رابطه با اینکه تهدید ترامپ تا چه اندازه باید روی تهدید ترامپ حساب کرد و آیا ترامپ در حال حاضر آمادگی اقدام نظامی علیه ایران را دارد، به خبرنگار قدس آنلاین، گفت: اگر به نوع واکنش آمریکایی ها در قبال هدف قرار گرفته شدن نفتکش های امارات در فجیره نگاه کنیم، که در آن زمان نیز تهدیدات جدید را مطرح کردند و با اینکه مقامات اماراتی به صورت مستقیم جمهوری اسلامی ایران را متهم نکردند.

هم اماراتی ها و هم آمریکایی ها به خوبی می‌دانستند  که اگر بخواهند جنگی را شروع کنند بزرگترین خسارات را آن دسته از کشورهایی در منطقه متحمل خواهند کرد سرمایه گذاری های میلیارد دلاری کرده اند و با هر تحول و مناقشه ای این سرمایه گذاری ها تحت الشعاع قربار خواهد گرفت و همین مسئله منجر به تغییر رویکرد امارات در قبال ایران شد.

هیچ کس توان و آمادگی حمله به ایران را ندارد

اکنون نیز به نظر نمی رسد که اقای ترامپ و دولت عربستان در شرایطی باشند که بخواهند به این بهانه جنگ و درگیری را در منطقه آغاز کنند و در عین حال بحران یمن به نقطه بسیار  حساسی رسیده است و اختلاف میان عربستان و امارات ایجاد شده و وقتی به مجموعه این تحولات نگاه کنیم به نظر نمی رسد که  این تهدید ها به مرحله عمل برسد ضمن اینکه بررسی اتفاقاتی که در منطقه خلیج فارس روی میدهد نشان میدهد که هرگونه اقدامات تنش زا میتواند این منطقه را با بحرانی مواجه سازد که قبل از همه دامن گیر ایجادکنندگان آن را خواهد گرفت.

این کارشناس بین الملل در پاسخ به این پرسش که آیا سیاست داخلی و افکار عمومی فعلی ایالات متحده آمادگی اقدام نظامی جدید را دارد؟ برای آمریکایی ها و کاخ سفید جنگ زمانی میتواند برایشان یک دستاورد مهم تلقی شود که بتوانند در مدت زمان کوتاه  از ان بهره برداری کنند آن هم به این شرط که تمام سناریوها و پیش بینی های لازم رو برایش طراحی کرده باشند اما خب منطقه خلیج فارس و بلاخص ایران به گونه ای نیست که آمریکایی های بتوانتد بدون تنش هایی که میتواند کل منطقه و حتی کل جهان را تحت تاثیر جنگ افروزی آمریکا و متحدانش را تحت تاثیر قرار دهد اقدام نظامی را در دستورکار قرار دهند.

زمانی که بحث سرنگونی پهپاد گلوبال هاوک سرنگون شد در رسانه ها اعلام شد که ترامپ تصمیم به حمله به ایران داشته اما بعدا گفته شد که ۱۰ دقیقه قبل از حمله ترامپ دستور لغو آن را داده است این نشان دهنده این مسئله است که آنها با توجه به اراده و جدیتی که برای واکنش در قبال هرگونه اقدام نظامی امریکا سراغ دارد، باید هم نگران تبعات هرگونه حمله احتمالی هرچند محدود به ایران باشند.

با توجه به رایزنی های سیاسی که امانوئل ماکرون دارد با طرفین انجام میدهد تا به نوعی بتواند برجام را از فروپاشی نجات دهد و طبق گمانه زنی هایی که در مورد تعدیل سیاست‌های ترامپ در قبال ایران و  احتمال معافیت های نفتی در قبال خرید نفت ایران  مطرح شده به نظرنمیرسد مجموعه این اظهار نظرها و فضای سیاسی که بر جامعه آمریکا حاکم است و در سال آخری که به دوره نخست ریاست جمهوری مانده و در شرایطی که ترامپ خود را آماده انتخاب در دور دوم ریاست جمهوری میکند جنگ با ایران بتواند برای او دست آوردی داشته باشد ضمن اینکه اگر بخواهد دست به چنین اقدامی نیز بزند شکاف سیاسی عمیقی در داخل آمریکا ایجاد خواهد شد.به نظر میرسد با توجه به مجموعه این تحلیل ها هرگونه اقدام نظامی از سوی عربستان یا آمریکا در قبال ایران بعید و دور از انتظار است.باید گفت برخلاف رویکرد یکجانبه گرایانه ترامپ بسیار بعید به نظر می رسد که او بخواهد بدون داشتن تائید و حمایت شرکای اروپایی خود دست به چنین اقدامی بزند ؛ در واقع بر خلاف سال ۲۰۰۳ که جورج بوش علی رغم مخالفت اروپایی ها به عراق حمله کرد الان امریکا در شرایطی نیست که اکنون بخواهد دست به اقدام نظامی یکجانبه بزند؛ باید به این نکته مهم نیز اشاره کنیم که در آن زمان بوش محبوبیت بالایی داشت و یک اجماعی بین افکار عمومی متاثر از حملات ۱۱ سپتامبر برای حمله به عراق وجود داشت اما در حال حاضر جامعه داخلی آمریکا و افکار عمومی این کشور نیز آمادگی چنین اقدامی را ندارد.

مکی در پاسخ به این سوال که چرا در پی حوادث نظیر حمله به تاسیسات نفتی عربستان، آمریکا و متحدان منطقه اش انگشت اتهام را به سمت ایران میگیرند نیز گفت: خب، هدف تنش و بحرانی که در حال حاضر در منطقه وجود دارد ایران است و ایران هراسی که در منطقه به راه انداخته اند و جبهه ای که آمریکا و عربستان و اسرائیل در منطقه ایجاد کرده اند با هدف مهار ایران صورت گرفته است؛ درست است که آمریکا بعد از خروج از برجام نتوانست شرکای اروپایی خود را با خود همراه سازد اما این واقعیت این است که آنها تلاش کرده اند تا به نوعی در رابطه با بحث منطقه ای و یا توان موشکی ایران به اجماعی علیه ایران دست یابند؛ هرچند نوع برخورد اروپایی ها با آمریکا در این مورد نیز متفاوت است و اروپایی ها بر خلاف آمریکایی ها که دنبال جنگ افروزی و زبان زور هستند- بر این باور هستند که باید با این مسائل نیز از موضع دیپلماسی نگاه کرد.

درواقع اینکه آمریکایی ها تلاش میکنند ایران را عامل حملات به تاسیسات نفتی آرامکو عربستان قلمداد کنند را میتوان در قالب  همین سیاست ایران هراسی برای تحکیم اجماع علیه ایران و ایجاد فشار هرچه بیشتر به ایران بررسی کرد.

انتهای پیام/