قدس آنلاین: عظیم، یک پناهنده افغان است که در شهرداری تهران کار میکند تا بتواند به خانواده مادر و برادرش فاروق کمک کند تا قاچاقی به آلمان بروند اما در لحظه آخر، فاروق از بردن مادرشان منصرف میشود و عظیم متوجه میشود مادرشان نیازمند عمل پیوند کلیه است. عظیم باید بین جان خودش و مادرش انتخاب کند...
برادران محمودی، در سومین کار سینمایی خودشان با موضوع مهاجران افغان به سراغ موضوعی انسانی رفتند که نقش اصلی فیلم را که یک شخصیت افغانستانی است به یک بازیگر ایرانی سپردند. محسن تنابنده در نقش «عظیم» با گریمی بسیار خوب و اجرای لهجهای کم نقص توانست بازی درخشانی را به نمایش بگذارد و جوایز بهترین بازیگر مرد را از جشنوارههای بینالمللی هندوستان و استرالیا بگیرد.
«شکستن همزمان بیست استخوان» با نام بینالمللی «رونا، مادر عظیم» فیلمی به نویسندگی و کارگردانی جمشید محمودی و تهیهکنندگی نوید محمودی است که نماینده سینمای افغانستان در نود و یکمین دوره جوایز اسکار بود و به عنوان بهترین فیلم جشنواره بوسان و بهترین فیلم از جشنواره بینالمللی فیلم استکهلم سوئد انتخاب شد. این فیلم هفته آخر شهریورماه روی پرده سینماهای سراسر کشور رفت که تاکنون فروش چشمگیری نداشته است.
رضا صائمی، منتقد سینما به خبرنگار ما میگوید: برداران محمودی به واسطه هویت ملی خودشان و شناختی که از مسائل تاریخی و هویتی افغانستان دارند جزو بهترین کارگردانهایی هستند که در بازنمایی مسائل افغانستانیها در سینما، موفق و نزدیک به واقعیت عمل کرده اند.
او ادامه میدهد: بنظرم برادران محمودی با ساختن فیلم «شکستن همزمان بیست استخوان» سه گانه خودشان را بعد از فیلمهای «چند متر مکعب عشق» و «رفتن» درباره پناهندگان افغانستانی تکمیل کردند. همه این قصهها در بستر دوراهی اخلاقی روایت میشوند یعنی شخصیتها در شرایط پارادوکسی با سویههای قدرتمند عاطفی قرار میگیرند که نیازمند تصیم گیریهای دشوار اخلاقی هستند.
به باور این منتقد، سینمای برادران محمودی در بازنمایی این موقعیت، شبیه به سینمایی فرهادی است چون در سینمای فرهادی هم قضاوتهای اخلاقی و قرار گرفتن در دوراهیها نشان داده میشود.
صائمیبا اشاره به ریتم کند فیلم «شکستن همزمان بیست استخوان» در مقایسه با دو فیلم قبلی برادران محمودی خاطرنشان میکند: بازی محسن تنابنده به عنوان شخصیت اصلی از نکات قوت فیلم است که توانسته در لهجه و کلام، خودش را به کاراکتر «عظیم» نزدیک کند این در حالی است که یک تصویر ذهنی پررنگ از تنابنده در نقش نقی معمولی داریم ولی بازی خوب او در این فیلم، این تصویر کلیشه ای را میشکند و تماشای فیلم را برای مخاطب جذاب میکند.
به باور این منتقد سینما، موقعیتهای اخلاقی فیلم بسیار در هم تنبیده است و زمانی که پای مادر در میان است، وزنه عاطفی قصه پررنگ میشود اما فیلمسازان مراقب بودند که گرفتار سانتی مانتالیسم اخلاقی (احساسی گرایی) نشوند و فاصله گذاری اخلاقی خوبی در فیلم وجود دارد که جنبه تراژیک ماجرا را در ساختاری دراماتیک صورتبندی میکند.
صائمیتوضیح میدهد: با اینکه موقعیتها در فیلم متحد است اما واکنشهای عظیم، پر از سکون و سکوت است که به جذابیت شخصیت اصلی کمک میکند.
وی با بیان اینکه این فیلم در ستایش مادر است اما روایت تلخی از تجربههای زیسته مهاجران افغان در ایران دارد، میگوید: این فیلم دارای مفهوم عام تر انسانی و عشق به مادر است. موقعیتی که عظیم در آن قرار گرفته است، با اینکه مرتبط با مشکلات مهاجران افغانستانی در ایران است اما او در موقعیتی اخلاقی قرار میگیرد که باید انتخاب کند و این انتخاب، او را در دورراهی اخلاقی قرار میدهد که میتواند هویت هر انسانی را به چالش بکشد. این فیلم با اینکه معطوف به یک ملیت خاص است اما در ذات خود یک قصه فراملی و بشری را روایت میکند.
او یادآور میشود: فیلم «شکستن همزمان بیست استخوان» نسبت به فیلمهای قبلی این دو فیلمساز، کم دیالوگتر است و وزنه نمایشی و تصویری سنگین تری دارد در واقع فیلمساز تا جایی که میتواند تلاش دارد که به تصویر بکشد تا کارش به زبان سینما نزدیک تر شود.
به گفته این منتقد سینما، انتقادها و اعتراضهای کلامی شخصیتها در یک فیلم لزوماً به معنای شعار دادن نیست، زمانی فیلم به دام شعارزدگی میافتد که دیالوگها از گفتمان سینمایی و بصری موقعیت بیرون بزنند اما در فیلمهای برادران محمودی، چنین نیست چون دیالوگها نسبت خودشان را با درام حفظ میکنند.
* بازی جذاب تنابنده
صائمیبا اشاره به انتخاب هوشمندانه بازیگران این فیلم، درباره اجرای لهجه افغانستانی توسط محسن تنابنده و مجتبی پیرزاده میگوید: لهجه افغانستانی آنقدر در این فیلم خوب اجرا میشود که اصلا توی ذوق نمیزند. یکی از ویژگیهای ممتاز این فیلم، بازی تنابنده است چون توانایی خوبی در بیان لهجهها دارد. ضمن اینکه در رفتارهای غیرکلامی و ریزه کاریها، بی نظیر عمل میکند. البته تنابنده توانایی خوبی در ایفای نقشهای متفاوت دارد و انتخاب چنین بازیگری برای ایفای نقش «عظیم» بسیار خوب نشسته است.
این منتقد سینما توضیح میدهد: فیلم «شکستن همزمان بیست استخوان» ریتم کندی دارد و نسبتا کم دیالوگ است به طوریکه بیشتر بازیها باید زیرپوستی باشد بنابراین حضور بازیگر توانمندی مثل تنابنده برای ارتباط برقرار کردن مخاطب با فیلم، بسیار مهم است. سهم دراماتیک عظیم در این قصه بسیار پررنگ است و تنابنده از پس آن به خوبی برآمده است به طوریکه کل بار قصه روی دوش این بازیگر است.
او با اشاره به بازی گرفتن خوب کارگردان از نابازیگرها خاطرنشان میکند: فضای درام و نوع نگاه کارگردان به قصه، اقتضا میکرد که نابازیگرهای فیلم هم بازی غیرکلامیداشته باشند و کارگردان توانسته بود از آنها بازی خوبی بگیرد چون بازیها در فیلم خیلی شلوغ نیست و این جنس بازی گرفتن هم بسیار دشوار است حتی بازی تنابنده هم بخاطر ایفای نقش یک شخصیت درونگرا، زیرپوستی است.
صائمی معتقد است شکل فیلمسازی برادران محمودی به گونهای است که آثارشان به دلیل پرداختن به موضوع خاص مهاجران افغانستانی، امضا و هویت پیدا کرده است و حس کنجکاوی مخاطب را برای پیگیری کارهای بعدی آنها برانگیخته میکند چون جزو کارگردانهایی هستند که باید منتظر برگ برنده آنها در آینده بود.
انتهای پیام/
نظر شما