قدس آنلاین: واکنش های جهانی و منطقه ای به عملیات ترکیه در شمال سوریه همچنان ادامه دارد. اگرچه تهران رســماً مخالفت خود را با این اقدام در قالب ادبیاتی دیپلماتیک اعلام کرده، ریاض و در کنار آن قاهره و امارات از ادبیاتی بســیار تند و تیز استفاده کــرده و واژگانی چون تجاوز و... به کار بردند.
در کنار این تفاوت در ابراز مخالفت با حمله ترکیه به سوریه، انگیزهها و محاسبات تهران و ریاض نیز در اتخاذ همین موضع مشترک بسیار متفاوت است.
موضع ایران در واقع همانی است که از همان اوایل شروع بحران سوریه بوده؛ مبنی بر مخالفت با هر گونه مداخله خارجی بدون موافقت دولت ســوریه، اما عربستان از نقش و تحرکات ترکیه در سوریه حمایت میکرد و بحث احترام به تمامیت ارضی و حاکمیت سوریه مطرح نبود و حتی وقتی حمله به عفرین نیز صورت گرفت، هیچ موضعی نگرفت؛ هر چند در آن هنگام هم به نیروهای کُردی نیز کمکهایی میکرد.
اما این بار عربســتان فرصت را مهیا دید تا به دلایلی چرخشی در سیاست اعلامی خود در قبال ترکیه اعمال و آشکارا علیه آن ورود کرده و جزو نخستین کشورهایی باشد که حمله را محکوم کرد، در حالی که معمولاً در این گونه مواقع بر اساس همان ســنت محافظهکارانه خود یا اصلا موضعی اتخاذ نمیکرد یا آخرین کشوری بود که موضع میگرفت.
در واقع محمد بن سلمان دل پری از اردوغان دارد و به همین خاطر به ســرعت به صرافت انتقامی بزرگ و یک مچگیری سیاسی برآمد؛ انتقام به خاطر جنجالی که ترکیه بر سر موضوع قتل جمال خاشقچی به پا و دردسرهای بزرگی برای محمد بن ســلمان ایجاد کرد و مچگیری هم به دلیل مواضع اخیر اردوغان در قبال بحران یمن و رد اتهام دست داشتن ایران در حمله به تأسیسات نفتی آرامکو است.
البته ناگفته نماند که اختلافات عربستان با ترکیه دالیل متعددی دارد و صرفاً بر سر مسئله خاشقچی و یمن نیست، بلکه این دو مسئله سبب شد ریاض آن مالحظات دیرینه و محافظهکاری در موضعگیری به ویژه در قبال ترکیه را کنار گذاشــته و با صراحت کامل موضع بگیرد که صرفاً به این موضعگیری هم بسنده نکرده، بلکه همراه مصر و امارات در حال بسیج همه جانبه جهان عرب علیه ترکیه بوده و در این راستا به سرعت نشست اتحادیه عرب را نیز برگزار کردند.
به نظر نمیرسد که عربستان و طیف منطقهای همراه آن به همین مقدار پیشگفته علیه ترکیه اکتفا کنند، بلکه احتمالاً کمک به نیروهای کردی را نیز در برنامه خود داشته باشند؛ البته این کمک در سالهای گذشته نیز به انحای مختلف وجود داشته اســت، ولی در شرایط امروز و با توجه به مواضع اخیر احتمالاً فراتر از گذشته باشد.
همچنین لابیهای تیم «ب» در آمریکا ممکن است تلاش کنند که دونالد ترامپ را به سمت اعمال تحریمهایی علیه ترکیه سوق دهند. این تحریمها میتواند شوک بزرگی بر اقتصاد ترکیه وارد کند و حتی روند عملیات نظامی را تحت شعاع خود قرار داد؛ اما با وجود تهدیدات ترامپ، هنوز خبری از این تحریمها نیست و وی اعمال آنها را به فراتر رفتن آنکارا از چارچوب خاصی گره زده است، و در حال حاضر هم مشخص نیست حدود این چارچوب چیست تا پیش بینی تقریبی درباره رفتار دولت ترامپ در روزهای آتی در این باره داشت.
اما نکته مهم دیگر اینکه با وجود فشارهای رسانهای، سیاسی و احتمالاً در آینده نزدیک اقتصادی بلوک ریاض، به نظر میرسد فعلاً توقف جنگ مسئله مطلوب آن نیست، بلکه مطلوب یک جنگ فرسایشی و تبدیل شدن شرق فرات به یک باتلاق برای ترکیه است؛ درست همانند یمن که به باتلاقی برای خود عربستان تبدیل شده است.
نظر شما