دکتر جمال یزدانی، کارشناس سیاسی/
قدرت و اعتبار آمریکا در جهان رو به افول است و شخص ترامپ در کتابی با نام کاهش اعتبار آمریکا در جهان تأکید میکند « آمریکا قدرت و عظمت خود را در جهان از دست داده است و من به دنبال این هستم این اعتبار و عظمت از دست رفته را به دست بیاورم». شاید به همین علت است که ترامپ، ابزارهای اقتصادی را فعال کرده است؛ به عنوان نمونه در ارتباط با کشور چین، تعرفه کالا را بالا میبرد و یا اخراج مهاجران غیرقانونی را در دستور کار خود قرار داده تا به نوعی برای آمریکاییها، شغل ایجاد کند.
در واقع ترامپ سعی دارد با ابزارهای اقتصادی، وجه ابرقدرتی آمریکا را در جهان حفظ کند و با این اوصاف مشخص است اعتبار و عظمت آمریکا در جهان کاهش پیدا کرده است که علاوه بر این، جلوههای پیشرفتهای نظامی و فنی جمهوری اسلامی ایران از جمله سرنگونی پهپاد آمریکایی در یک سال اخیر به شدت دیده شده است و فوق العاده در کاهش اعتبار آمریکا اثرگذار بوده و از همین جهت آمریکاییها مجبور هستند مبحث مذاکره را پیگیری کنند، تا بتوانند منافع اقتصادی خودشان را از همین طریق جذب کنند.
به عبارتی موضع ترامپ یا دولت آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی ایران تغییری نکرده است، بلکه آنها تنها راهکار و راهبرد خود را تغییر دادند و به جای استفاده از موضع سیاسی از موضع اقتصادی استفاده میکنند و علت اینکه رهبر معظم انقلاب گفتمان جنگ اقتصادی را در دو الی سه سال اخیر بسیار تقویت کردند، این است که ابزارهای جنگ آمریکا با جمهوری اسلامی ایران، ابزارهایی کاملاً اقتصادی است و در همین راستا هم کار میکنند
قدرت آمریکا به فرموده رهبری معظم قدرتی رو به افول است؛ چرا که یک وجه هژمونی آمریکا هم تاکنون اقتصادی بوده و وجه دیگر آن رسانه است. به عبارتی قدرت آمریکا یک هژمونی رسانه ساخته است و عمدتاً هزینههایی که آمریکا در راستای هژمونی خود انجام میدهد، در بحث تصویرسازی رسانهای آمریکاست
در ادبیات قرآنی هم مبحثی داریم که شیطان در رابطه خود با انسان از اغوا و تهدید استفاده میکند؛ چرا که در برابر قدرت الهی، قدرتی ندارد. شیطان، با اغوا و تهدید کردن مخاطب را مرعوب میکند و دقیقاً این ویژگی در نظام آمریکایی وجود دارد و قدرت پوشالی آمریکا عمدتاً یک هژمونی رسانهای ساخته و از نوع مرعوب کردن است.
پیروزی انقلاب اسلامی ایران در منطقهای که آمریکا تسلط تام و کامل داشت، آغاز این شکست هژمونی بود؛ به عبارتی نفس وجود انقلاب جدا از وضعیت کنونی، آغاز شکست هژمونی آمریکا بود.امام خمینی (ره) تمام قد در مقابل آمریکا ایستاد و ادبیات روز آن زمان، این مبحث را نه برمیتابید و نه تصور میکرد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم، تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، ضربه جدی دیگری به نظام آمریکا وارد کرد و بسیاری از تحلیلگران و نخبگان ایالات متحده معتقدند این حجم از دشمنی که آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران به کار میبرد، به طور عمده به جهت ضربهای است که از نظر اعتبار رسانهای در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا خورده است و تلاش میکنند آن آبرویی که در تسخیر لانه جاسوسی از بین رفته است را برگردانند.
شکست داعش در منطقه از دیگر ضربههایی بود که آمریکا از سمت ایران خورد؛ چرا که جبهه مقاومت توانست این مبحث را جمع کند و این شکست داعش هژمونی آمریکا را کاهش داد و ایده آمریکا در اداره جهان به جهت حرکتهای آزادی خواهی جهانی با محوریت انقلاب اسلامی که در دنیا در حال فعالیت هستند، روز به روز رو به افول بوده و این تفکر در میان ملتها تضعیف شده است و از نگاه رسانهای هم، رسانههای مستقل و آزاده در جهان تلاش کردند چهره واقعی آمریکایی را به مخاطبان نشان دهند.
ترامپ در یکی از کتابهای خود میگوید:«سیاستمداران آمریکایی، رؤیای آمریکا را در جهان تخریب کردند؛ چرا که در اداره دولتها، فقط به دنبال منافع شخصی و حزبی خود بودند» و ترامپ با همین نقد وارد انتخابات میشود
شکست هژمونی آمریکا مطلبی است که خود آمریکاییها در بالاترین سطوح به آن اذعان میکنند و معتقدند این شکست به دلیل سیاستهای اشتباه دولتهای گذشته حاصل شده و در سطح بینالمللی هم فکر و عمل انقلاب اسلامی در داخل و در منطقه سبب شده است که بخشی از این ایده و رؤیای آمریکایی فرو بریزد
در واقع مهمترین چیزی که در حکومتها کار را جلو میبرد، ایده و فکر آن حکومت است و به محض اینکه تولید فکر و تولید ایده و معنا کاهش پیدا کند و ضعیف شود، حکومت رو به اضمحلال میرود و این مهم طبیعی است و در بسیاری ار حکومتها هم اتفاق افتاده است
نظر شما