اعظم طیرانی/
پیر که میشوی؛ داستان زندگیات هم جور دیگری ورق میخورد. مینشینند دور سفره چهار متریات که تا دیروز دو متری بود و حالا مجبوری با همین حقوق نصف شده بازنشستگی، همهشان را کنارت جمع کنی.
خدا نکند با رعشه دستهایت کمی از غذا روی لباست بریزد آن وقت شاید تمام آبروی داشته و نداشته آقازادهات پیش عروس تازهتان برود. داشتن دندان مصنوعی و گوش سنگین و نیاز به واکر و عینک هم خودش داستانی دارد. تازه اینها حکایت سالمندانی است که با همان آب باریکه حقوق بازنشستگی زیر منت این و آن نمیروند.
سالمندآزاری؛ خشونت پنهان
این نگاه بدبینانه، ترس از رها شدن در گوشه خیابان یا خانه سالمندان، بالا کشیدن اندک دارایی و اندوخته چند ساله و... متأثر از خشونتی است که روانشناسان آن را پس از همسرآزاری و کودکآزاری در جایگاه سوم قرار دادهاند و سالمندآزاری، یا «خشونت پنهان» در جامعه تعریفش میکنند.
سازمان بهداشت جهانی هم در سال ۲۰۰۴ سالمندآزاری را این گونه تعریف کرده است؛ هر گونه اقدام یا عدم اقدام که نتیجهاش آسیب به یک فرد سالمند است.
رضا جعفری سدهی، مدیرکل امور آسیبها و اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی کشور نیز در گفتوگو با ما تعریفی گستردهتر از این رفتار ارائه میدهد و میگوید: سالمندآزاری رفتاری است که به طور عمدی و یا غیرعمدی از فرد یا افراد مراقبتکننده از سالمند سر میزند و موجب آسیب جسمی و یا روانی و کاهش کیفیت زندگی او میشود که مهمترین بحث در انواع این سوءرفتار، سوءاستفاده مالی از افراد سالخوردهای است که به دلیل کهولت سن یا ابتلا به بیماریهای زوال عقل کنترلی بر اعمال خود ندارند و امور مالی زندگی خود را به مراقب یا مراقبان خود سپردهاند. اما گاهی هم سالمندآزاری از نوع عاطفی و روانی و همچنین غفلت و طرد کردن است و در نهایت، آخرین نوع سوء رفتار با سالمندان، خشونت جسمی است که خوشبختانه از دیگر انواع آن کمتر است و به ندرت اتفاق میافتد.
نه درک مشترک داریم، نه آمار واقعی
از تصویب نخستین قانونی که بیتوجهی فرزندان به والدین سالخورده و خودداری از نگهداری و تأمین معیشت آنان را جرم شناخته بیش از ۸۰ سال میگذرد.
علاوه بر این شورای عالی سالمندان طرح مقابله با سالمندآزاری را تدوین کرده و سه سند ملی سالمندان نیز در ایران تهیه شده، با این حال پراکندگی اسناد و ناهماهنگی نهادهایی همچون وزارت بهداشت، سازمان مدیریت و برنامهریزی و سازمان بهزیستی مانع بهبود قابل توجه در زمینه مسائل سالمندان شده است ضمن آنکه به نظر میرسد هنوز درک مشترکی از چگونگی اجرای دقیق آنها وجود ندارد.
نخستین دلیل برای اثبات نبود این درک مشترک؛ نبود آماری رسمی از میزان سالمندآزاری در کشور است.
دکتر جعفری سدهی نیز با تأیید این نکته که در خصوص پدیده سالمندآزاری پژوهش جامعی در ایران انجام نشده، میگوید: با این حال آمارهای جهانی نشان میدهد از هر ۶ سالمند یک نفر در معرض خشونت است و با توجه به اینکه جمعیت کشور در حال حرکت به سوی سالمندی است و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۵۰ یک سوم جمعیت ایران را سالمندان تشکیل دهند، این آمار بسیار نگرانکننده است.
پژوهشی که توسط گروهی از محققان دانشگاه تهران روی تعدادی از سالمندان ۶۰ سال به بالای پارکهای شهر تهران انجام شده نشان میدهد ۸۷ درصد سالمندان در مدت زندگی خود حداقل یک بار مورد آزار قرار گرفتهاند و سالمندآزاری را تجربه کردهاند.
از سویی دیگر و آن طور که سیدحسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری ایران میگوید؛ آمار سازمانهای خدمات اجتماعی مانند بهزیستی درصد بسیار کمی از آمارهای واقعی سالمندآزاری را نشان میدهد. بخشی از این پدیده آزار فیزیکی و بخش دیگری از آن ندیدن سالمند، تحقیر و توهین و موضوعاتی از این دست است که عموماً سالمندان برای حفظ عزت نفسشان در مورد آزار خود به مراکز خدمات اجتماعی مراجعه نمیکنند.
این مددکار اجتماعی با همین استدلال معتقد است: اگر به صورت واقعی و بر اساس مصادیق متعدد، سالمندآزاری را بسنجیم، آمار، بسیار بیشتر از این خواهد بود.
متهمان سالمندآزاری
مدیرکل امور آسیبها و اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی معتقد است: غفلت و بیتوجهی در رأس هرم سالمندآزاری قرار دارد که ممکن است خواسته یا ناخواسته صورت گیرد.
جعفری سدهی اضافه میکند: با توجه به اینکه سالمندآزاری در حوزه خشونتهای خانگی تعریف میشود، بر اساس بررسیهای انجام شده همسران در رتبه نخست سالمندآزاری قرار دارند، پس از آن فرزندان و سپس افرادی که مسئولیت نگهداری و مراقبت از سالمندان را برعهده دارند.
او با تأکید بر اینکه خشونتهای خانگی تا گزارش نشوند پنهان میمانند، میگوید: سالمندی که خودش وابسته به مراقبت و حمایت دیگران است به ندرت آزار و اذیتی را که از سوی مراقب خود میبیند، گزارش میدهد؛ چراکه نگران است حمایت و مراقبت آنها را از دست بدهد بنابراین بسیاری از تماسهایی که برای استفاده از امکانات اورژانس اجتماعی صورت میگیرد از سوی همسایهها و آشنایان است که پس از بررسی در صورت صحت گزارش، اورژانس اجتماعی با همکاری قوه قضائیه و نیروی انتظامی مداخله خواهد کرد و سالمندی که در معرض خشونت جسمی قرار دارد را به مراکز توانبخشی انتقال میدهد. اگر هم خشونت از نوع سلب حقوق مالکیت یا اموال باشد، پیگیریهای حقوقی لازم صورت خواهد گرفت.
برای سالمندان چه باید کرد؟
نحوه برخورد با پدیده سالمندی در فرهنگهای مختلف متفاوت است برای مثال قبایل هوپی، سرخپوستان کرو، کریک و بوشمن که هنوز در جنگلهای آفریقای جنوبی زندگی میکنند، سالمندان را خارج از دهکده با مقداری آب و غذا رها میکردند. اسکیموها نیز کهنسالان را تشویق میکردند تا خودشان از قبیله دور شوند و روی برفها در انتظار مرگ بنشینند و یا هنگام ماهیگیری آنها را روی تکههای بزرگ یخ رها میساختند تا از سرما جان بسپارند.
در قبیلـه کوری یاک در شمال سیبری به هنگام مسافرتهای طولانی، کهنسالان و بیماران علاجناپذیر را میکشتند. این کشتار چنان طبیعی انجام میشد که افراد قبیله اغلب با غرور و شعف از مهارت خود در کشتن کهنسالان سخن میگفتند.
در آیین سرخپوستان آجیـبوآی شمـالـی نیز سالمند در مـراسمی با خوانـدن سـرود مـرگ، توسط پسـرش با ضربه تبرزین کشته میشود.
این در حالی است که از دیرباز در فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی ما بارها بر حفظ و پاسداشت حرمت سالمندان و موی سپید آنها تأکید شده است. چنانکه پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: «الشیخ فی اهله کالنبی فی امته»؛ پیـرمـرد در میـان خانوادهاش، همچـون یک پیامبـر در میـان امتـش اسـت و یا در جایـی دیگـر میفرمایند: «بجلوا المشایخ فان من اجلال الله تبجیل المشایخ»؛ به پیران و سالخوردگان خود احترام بگذارید زیرا این کار یکی از نشانههای تعظیم خداوند است.
داشتن چنین پیشینهای؛ وظیفه ما را در تکریم سالمندان دوچندان میکند. باید برای بهتر زیستن آنها در پی چاره بود.
جعفری سدهی، مدیرکل امور آسیبها و اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی میگوید: با توجه به تغییر سبک زندگی در ایران- کاهش نرخ ازدواج و فرزندآوری و همچنین افزایش خانوادههای تک فرزندی و تجردهای قطعی- باید از همین امروز آماده مواجهه با پدیده سالمندی باشیم؛ چراکه با تغییر ساختار خانوادهها در سال ۲۰۵۰، این نقش به دولت محول میشود و دولت باید از همین امروز تمهیدات لازم را برای حمایت از سالمندان در جامعه ۳۰ سال آینده ایران بیندیشد.
رئیس انجمن مددکاری ایران نیز از نقش دولت در این خصوص میگوید و اضافه میکند: در اصل ۲۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هم مصوب شده که حمایت از افراد با شرایط مختلف از جمله پیری وظیفه دولت است.
دکتر موسوی چلک اضافه میکند: عمدهترین مشکل ما در بخش سالمندان برنامهریزی ماست. دولتها باید پاسخگوی نیاز همه اقشار جامعه باشند، زمانی که جمعیت جوان کشور بالا بود موضوعات مرتبط با آموزش، اشتغال، مسکن و ازدواج در عموم سیاستگذاریها مطرح میشد، اکنون که به سمت سالمندی پیش میرویم ضرورت دارد، از هم اکنون برای رفع نیازهای آنها تمهیداتی لحاظ شود تا امکان دسترسی به همه فرصتهای برابر و بدون دغدغه برای آنها ایجاد شود.
نظر شما