درهمین راستا ، فرهاد دژپسند،وزیر امور اقتصادی و دارایی میگوید: در سفر قبلی من به مشهد، با اعضای ستاد تامین استان نشستی برگزار شد و موضوع شرکت پدیده مورد بحث قرار گرفت و صورت جلسهای تنظیم شد که انجام برخی از موارد آن نیاز به تایید شورای عالی هماهنگی اقتصادی دارد.
وی بیان کرد: موارد صورت جلسه نشست شورای تامین درباره شرکت پدیده در نخستین نشست شورای عالی هماهنگی اقتصادی در دستور کار قرار میگیرد که در صورت تایید این شورا خیلی از راهها برای تداوم فعالیت ها و موفقیت کار در این زمینه گشوده می شود.
این مطلب تقریبا آخرین خبری است که درباره وضعیت مبهم شرکت پدیده بعد از یک دهه از سوی بالاترین مقام اقتصادی کشور بیان شد، خبری که چند روز قبل مشابهش را عبد الرضا رحمانی فضلی وزیر کشور که مسوولیت مستقیم رسیدگی به وضعیت شرکت پدیده را دارد بیان کرد.
وی گفت: پرونده پدیده را در یک مقطع زمانی خاص به وزارت کشور واگذار کردند، در حالی که وزارت کشور ارتباط ویژهای با مسائلی از قبیل شرکت پدیده نداشت؛ اما شرایط خاص بود. زمانی که پرونده را گرفتیم، اشکالات متعددی داشت؛ به طور مثال بدهی زیادی این شرکت داشت و تعیین تکلیف سهامداران صورت نگرفته بود، لذا زحمات زیادی در خراسان رضوی با همراهی مدیران استانی و قوه قضائیه، استاندار و سایر دستگاهها در سطح ملی صورت گرفت.
وزیر کشور افزود: اختیاراتی در شورای عالی امنیت ملی گرفتیم و همه موارد مشکلدار قانونی در این پرونده حل شد و هم اکنون فعالیت در پدیده شروع شده و اقدامات در حال انجام است اما بحث نقدینگی و تعیین تکلیف برخی از سهام مطرح بوده که جلساتی در سطح ملی برگزار و مقرر شده است که یکی از بانکها وظیفه بیشتری را برعهده بگیرد و مسئله تامین مالی را در پدیده انجام دهد تا فعالیتها به سلامت پیش برود. رحمانی فضلی گفت: اخیراً در جلسه هماهنگی اقتصادی مسائلی پیرامون پدیده مطرح و بخشی از آن مصوب شده که ابلاغ خواهد شد.
به نظر میرسد بانکی که باید بارشرکت پدیده را به دوش کشیده و باسرمایه گذاری دراین پروژه آنرا تکمیل کرده و به بهره برداری برساند؛ بزرگترین طلبکار این شرکت باشد. بانکی که تا قبل از صدور حکم دادگاه بخش زیادی از اموال این شرکت را در گرو وامی داشت که سالها قبل به مدیران این شرکت داده بود؛ البته وامی هم همین اواخر به مدیران دولتی این شرکت اختصاص داد تا شاید اندکی از بدهی های سنگین پدیده کاسته شود، هرچند که به نظر میرسد این وام هم مانند پولهای قبلی صرف هزینه های جاری و حقوق ومزایا کارمندان ومدیران گردید.
اما اکنون و پس از صدور حکم دادگاه، تمام طلبکاران پدیده ازجمله این بانک در زمره سهامداران قرار گرفتندو افزایش روزشمار بدهی بانکی وسود و جرایم آن متوقف شد و حالا این بانک که میتواند درترکیب هیات مدیره اکثریت را داشته باشد باید فکری به حال شرکت پدیده بکند که اکنون جز اموالش تلقی میشود. شاید همین روش جواب داده و حضور یک سهامدار قدرتمند و صاحب سرمایه بتواند بن بست موجود دراین شرکت را شکسته و راهگشای وضعیت سهامداران خرد شود.
***یک دهه سرگردانی
ده سال قبل درچینن روزی بود که تبلیغات شرکت موسوم به پدیده دراوج خود قرار داشت، ۸/۸/۱۳۸۸ شرک پدیده با طرح یک پرسش و وعده پرداخت ۸۸۸ سکه طلا همه نظرها را به سوی خود جلب کرد. درآنزمان پخش آگهی های پدیده پای ثابت آگهی های تمام شبکه های تلویزیونی شده بود تا اینکه دراین روز آغاز عملیات اجرایی شرکت پدیده کلید خورد. این درحالی بود که چند روز قبل اولین سری سهام این شرکت با قیمت هرسهم ۲۰۰ تومان به فروش رسید. درآنزمان خریداران سهام شرکت پدیده که محسن پهلوان مدیریت آنرا برعهده داشت هنوز عمومی نشده بود و افرادی خاص درتیراژ هزارسهم و بالاتر اقدام به خرید کردند. این گروه همان کسانی هستند که بعد از افزایش قیمت هر سهم به ۴۰۰۰تومان و بالاتر، اقدام به فروش کرده و طی کمتر از دوسال ۲۰ تا ۵۰ برابر پولشان را از مردم ساده دل دریافت کرده و سودهای میلیاردی بردند.
محسن پهلوان اما که بود؟ مردی که تنها توانسته بود یک رستوران بزرگ در شهرشاندیر دایر کند. اوسپس رستورانی مشابه در کیش و تهران را افتتاح کرد. بنا برآنچه دررزومه این مرد که حتی دیپلم هم ندارد آمده که توانست دریک پروژه مدیریت چند بیلبورد تبلیغاتی کشور افغانستان را هم به دست بگیرد. پهلوان اگرچه نتوانست کارش درافغانستان را توسعه دهد اما دراین مدت توانسته بود تجربیات خوبی درخصوص تبلیغات وتاثیر آن بر افکار عمومی ذخیره کند. البته گفته میشود که روابط صمیمانه ای هم با دولت احمدی نژاد داشت و درجلسات اقتصادی دولت حضور داشته که نه تاییدی بر آن منتشرشد ونه کسی تکذیبش کرد. هرچه بود با جادوی تبلیغات و فریب افکار عمومی توانست ازساختن چند ساختمان، شهری رویایی برای مردم تصویر سازی کند و مدعی شود که سهام شهررویایی پدیده تنها سهامی است که هرگز افت نخواهد کرد.
اوپس از ۸/۸/۸۸ قراردادی تبلیغاتی با صدا وسیما منعقد کرد که زمینه ساز کارهای بعدی اوشد. به شیوه هایی که هنوز مشخص نیست و احتمالا به همان روابط با دولت احمدی نژاد بازمیگردد، بدون مجوزهای لازم کارش را در شاندیز شروع کرده و پیش برد و سپس توانست زمینی چند هکتاری درکیش را خریداری کرده و پروژه ای دیگر به نام پدیده دراین جزیره توریستی را کلید بزند. بزرگنمایی این پروژه ها و تبلیغات فراوان تلویزیونی چنان ضمانتی به شرکت پدیده بخشید که کمتر کسی تصور میکرد روزی سهامدارانش را بیچاره کند.
باشروع به کار دفاتر خرید وفروش سهام، عموم مردم که میدیدند سهام ۴۰۰۰هزارتومانی درکمتر ازیکسال دوبرابرشده هجوم آورده و طی کمتر از دوسال ۱۳۰هزار شهروند مشهدی وسایر نقاط کشور تبدیل به سهامداران این شرکت شدند. پهلوان هرروز وعده جدیدی میداد و قرار بود سهامی که به بیش از ۱۲هزارتومان رسیده بود تا پایان۹۳ سال به ۲۰هزارتومان برسد. اما درهمان زمان هیچکس از خود نپرسید که چنین سودی چگونه نصیب یک پروژه ساختمانی شده که هنوز به بهره برداری هم نرسیده است؟
***مقام قضایی هشدار میدهد
بالاخره درسال ۹۳ و زمانی که شکایتهای وزارت جهاد کشاورزی و سایر نهادهای ناظر به پروژه شهررویایی پدیده جدی میشودو محسن پهلوان دیگر نمیتواند دهان شاکیان را با تبلیغات ببندد، دادستان کل کشور هشدار میدهد. آنهم زمانی که دادستان مشهد گزارشی از وضعیت پدیده به دادستانی کل ارایه کرده است. این درحالی است که پهلوان ماجرا را جدی نمیگیرد.
دادستان مشهد وقتی میبیند قیمت سهام هرروز از سوی مدیران پدیده بالا و بالاتر میرود و قرار است این سیر صعودی همچنان ادامه داشته وخطرناکتر ازقبل شود، وارد گود میشود آنهم درزمانی که هیچ مدیر دولتی همراهی اش نمیکند. زمانی که سهام به ۱۲هزارتومان رسیده و یک محاسبه ساده یعنی تعداد سهام فروخته شده در قیمت نشان میدهد که ارزش سهام با املاک و مستغلات پدیده همخوانی ندارد.
تبلیغات پدیده ممنوع و خرید و فروش سهام ممنوع میشود، اما پهلوان و یارانش اینها راهم جدی نمیگیرندو حتی از اینکه آنها را با عنوان متهم به دادگاه احضار میکنند دلخور میشوند. دادستان را تهدید هم میکنند که منجر به بیکاری هزاران کارگر شده و دهها کارخانه را تعطیل میکنند. سهامداران را هم تحریک میکنند تا دستگاه قضا بیشتر تحت فشار قرار گیرد. اما قرار نبود مردم بیشتر ازاین متضرر شده یا تعداد بیشتری ازمردم دراین دام گرفتار شوند.
اندک اندک دستگاههای دولتی که تاکنون زیر سایه نام محسن پهلوان بودند هم وارد گود میشوند، شکایتهای خودرامطرح میکنند و مساله ابعاد قضایی پیدا میکند. محسن پهلوان که زمانی مدعی بود پول همه مردم را بازمیگرداند، میداند که نمیتواند چنین کاری کند. و اینگونه است که برای جلوگیری از خارج کردن سرمایه های شرکت که اکنون سرمایه های مردم است، محسن پهلوان بازداشت و مدیریت شرکت به مدیری دولتی سپرده میشود.
حسابرسی شرکت پدیده زمان طولانی میبردچرا که کارها برنظام نبوده وهیچ حساب وکتاب درستی ندارد. کسانی هم که دست اندرکار بودند چون پای منافع خودشان درمیان است همکاری نمیکنند وهمین زمان بیشتری را میطلبد. دادستان مشهد اما تسلیم نمیشود. طلبکاران عمده پدیده یکی دو موسسه اعتباری هستند. یکی به سرنوشت پدیده دچار میشودو مطالباتش نصیب یک بانک میشود. مطالباتی که درقالب تسهیلات بوده و علاوه برسود جریمه دیر کرد و... را شامل میشود که هر روز این بدهکاری را سنگین وسنگین تر میکند به گونه ای که نماینده مردم مشهد درمجلس میگوید اگر تکلیف طلبکاری بانک ویک موسسه اعتباری روشن نشود روزی خواهد رسید که دیگر چیزی برای سهامداران باقی نخواهد ماند و همه اموال واملاک پدیده صرف جریمه وسود وام میشود.
***سهامداران مالباخته
زمانی که حسابها اندکی روشنترمیشود گمانه دادستان مشهد به تایید میرسد که پدیده به اندازه قیمت سهام اندوخته و اموال ندارد و همین مساله باعث میشود تا سهامدارانی که طی سالهای گذشته نگران بودند نگرانتر شوند. تعداد هم اندک نیست ۱۳۰سهامدارکه عمده انها هم مشهدی و خراسانی هستند. سهامداران هرروز درجایی تجمع میکنند یک روز مقابل صداو سیما که تبلیغاتش فریبشان داد روز دیگر مقابل استانداری و همین نگرانی های مقامهای مسوول را بیشتر میکند. انهم درشرایطی که بخش دیگری از مردم مشهد مالباخته یک موسسه اعتباری هستند که آنهم وعده سودهای آنچنانی داده بود.
دولت به ناچار وارد گود میشودو مسوولیت را به ستاد تدابیر ویژه استانداری می سپارد و اختیارات ویژه ای هم به انها تفویض میکند تا شاید سرمایه گذاری پیدا شده و این پروژه را به دست بگیرد. پول سهامداران را پرداخت کندو با به پایان رساندن پروژه سودش را هم ببرد. محاسبه جریمه تخلفات این پروژه رقمی سنگین را پیش روی مسوولان قرار میدهد. از انهم چشم میپوشندو پرداختش را موکول به زمانی میکنند که پروژه به بهره برداری برسد وتوان پرداخت اقساط بدهی را داشته باشد.
اما همه اینها برای سهامداران پول نمیشود. سهامدارانی که درجریان اغفال تبلیغاتی خانه و زندگی خود را فروخته بودند تا درشهررویایی پدیده سودهایی رویایی ببرند اکنون با کابوس وحشتناکی روبرو بودندو حتی درصورت نیاز هم نمیتوانستند ارقامی بسیار اندک از محل سهامشان کسب کنند. درهمین زمان دستگاه قضایی درتلاش بود تا همه راههای ممکن را پیگیری کند. یکی از این راهها واگذاری سهام محسن پهلوان که ۷۵ درصد سهام کل شرکت پدیده بود به مردم تا آنها سهامداران کل پروژه شده و با پیمودن راهکارهای قانونی وارد بورس یا فرابورس شده وامکان خریدو فروش برایشان فراهم شود.
این درحالی است که مدیرعامل سابق درحرکتی ناجوانمردانه مانع این حرکت شده وحتی درنامه ای به سازمان بورس مانع اقدامات انجام شده مدیران دولتی میشود که تلاش داشتند شرکت را وارد بورس کنند.
*** دادگاه پدیده درایستگاه آخر
سرانجام مستنداتی که طی سالها و باتلاش فراوان تهیه شده بود امکان برگزاری دادگاه متهمان شرکت پدیده را فراهم کرد. دادگاه متهمان این شرکت درچندین جلسه برگزار شد. تلاش قضات پرونده برای گشودن گره این شرکت به جایی نرسید و پهلوان همچنان بر طبل خود میکوبید. درد دلها و شکواییه های سهامدارانی که بدترین ایام و خاطرات را بعد ازخرید سهام شرکت تجربه کرده بودند هم دردل وی اثر نمیکند و درنهایت میگوید که مردم سهامدار شرکت پدیده هستند نه سپرده گذار، بنابراین باید با سقوط شرکت هم همراه باشند.
دادگاه به پایان میرسد و از دل حکم صادره نتایج خوبی به دست میاید نتایجی که مسیر را برای اعاده ارزش سهام پدیده هموارمیکند. یکی از این نتایج تبدیل همه طلبکاران پدیده به سهامدار است که باعث میشود تا بدهی های بانکی درهمان ارقام ثابت بماند و بزرگترین طلبکار پدیده که یک بانک است تبدیل به بزرگترین سهامدار شود. این بانک که توان مالی بالایی دارد قطعا برای حفظ سهام خود هم که شده باید دست به کارشده و باداشتن بیشترین تعداد عضو درهیات مدیره کاررا به سرانجام برساند.
اما همه اینها بازهم نیازمند مجوزها وتایید هایی است که باید در مراجع دولتی به تصویب برسد، همان که وزیر کشور طی هفته گذشته از آن سخن گفته و وزیر اقتصاد هم آنرا تایید کرده است. اکنون و بعد از گذشت یک دهه سرگردانی سهامداران پدیده کورسوی امیدی روشن شده است. شاید مهر تایید شورای عالی هماهنگی اقتصادی گره از کار این شرکت بازکندو درنهایت سهامداران پدیده بعد از یک دهه بتوانند به آنچه حقشان است برسند.
نظر شما