محمد تربتزاده
نه اینکه بخواهیم همه چیز را بیندازیم به گردن شبکههای اجتماعی، اما زمانی که اینستاگرام هنوز در میان ایرانیها جا نیفتاده بود، کجای ایران میشد جشنهایی را پیدا کرد که مردم در آن لباسهای عجیب و غریب بپوشند، خودشان را شبیه شخصیتهای هالیوودی و کارتونی کنند و همدیگر را بترسانند!؟ به همین خاطر شاید بتوان گفت سابقه هالووین در ایران، چیزی است توی مایههای سابقه شبکههای اجتماعی به خصوص «اینستاگرام» در کشورمان. اینستاگرامی که حالا اگر چرخی در آن بزنید، یکی در میان با تصاویر کدو تنبلهای خندان، چهرههای مبدل، لباسهای عجیب و غریب و تزئینات ترسناک مواجه میشوید. تازه بماند خیل جوانهایی که با کپشن «هپی هالووین» عکسهای جور واجورشان را در جشنهای هالووین منتشر میکنند و به قول خودشان احساس «کول» و «خفن» بودن بهشان دست میدهد. جامعهشناسها و آنهایی که سرشان از این چیزها در میآید اما میگویند این ماجرا دقیقاً همانقدر عجیب و غریب است که مثلاً آمریکاییها یا انگلیسیها در پایان زمستان لباس عمو نوروز بپوشند و در خانههایشان سفره هفتسین پهن کنند!
تورهای هالووین
گذشته از اینستاگرام، امسال پای «هالووین» بیشتر از همیشه به خیابانها و مغازهها باز شده است. انبوه فروشگاههایی که دکورشان را با نمادهای جشن هالووین تزئین کردهاند، لباسفروشیهایی که ویترینشان پر است از لباسهای مخصوص هالووین، آتلیههایی که تبلیغات عکسهای هالووینیشان شهر را پر کرده است و شرکتهای برگزاری مراسم عروسی و تولد که در این چند روز کار و بار اصلیشان را تعطیل کرده و زدهاند توی خط برگزاری جشنهای هالووین. البته چند سالی است تعدادی از آژانسهای مسافرتی، تور ویژه جشن هالووین را به پکیجهایشان اضافه کردهاند. مقصد این تورها بیشتر ارمنستان است و گرانترهایش به فیلیپین ختم میشود. تب هالووین در میان دانشجوها اما از همه جا داغتر است! در کانالها و گروههای تلگرامی، صفحههای اینستاگرامی و جمعهای دوستانه صحبت جشن بزرگی که فلان دانشجو میخواهد بگیرد، پیچیده است. تقریباً در هر دانشکده چند دانشجو وجود دارند که میخواهند هالووین را جشن بگیرند و تبلیغات جشنشان را سپردهاند به کانالها و گروههای دانشجویی. با این همه اما احتمالاً هیچکدامشان ذهنیتی از پیشینه و فلسفه جشنهای اروپایی هالووین ندارند.
ترس از تاریکی و مرگ
ریشه این جشن به آیین باستانی سامهِین یا شامِهین بازمیگردد. قوم «سلت» که حدود ۲ هزار سال پیش در ایرلند، انگلیس و فرانسه امروزی زندگی میکردند، آغاز سال جدیدشان را همزمان با برداشت محصولات کشاورزی در اول نوامبر جشن میگرفتند که برای آنها نماد پایان تابستان و آغاز فصل تاریکی و سرما بهحساب میآمد. از آنجایی که هم سرماهای آن زمان سرمای واقعی بود و هم امکانات گرمایشی وجود نداشت، مرگ و میر همزمان با آغاز فصل سرما حسابی بالا میگرفت. به همین خاطر اهالی قوم «سلت» با برپا کردن آتش و پوشیدن لباسهای عجیب از پوست حیوانات و استفاده از صورتکهای ترسناک یا قرار دادن سر بریده شده حیوانات روی سر خود تلاش میکردند ارواح سرگردان را از خودشان دور کنند یا حداقل مانع از شناسایی خود توسط آنها شوند. این تصور در آن زمان بیشتر ریشه در ترس از تاریکی داشت.
دومین جشن بزرگ غربیها
در دنیای امروز اما جشن هالووین پس از کریسمس، دومین جشن بزرگ غربیها و بهویژه آمریکاییها محسوب میشود و طبق آخرین آمار، آمریکاییها هر سال بیش از ۶ میلیارد دلار را صرف برگزاری این جشن میکنند. هرچند پوشیدن لباسهای عجیب و غریب و گریمهای ترسناک همچنان میان اهالی اروپا و آمریکا رواج دارد اما هالووین این روزها تبدیل به یکی از بزرگترین جشنهای تفریحی غربی شده و خبری از ترس از آتش و مرگ نیست! البته خیلیها حتی در خود غرب معتقدند به دلیل مرگ یکی از مشهورترین شیطانپرستان در روز هالووین، برخی مفاهیم شیطانپرستی به این جشن وارد شده که راست و دروغش بماند به عهده خودشان!
جشن زامبیها
اینکه چرا ما شاخکهایمان را بندِ مراسم هالووین در ایران کردهایم برمیگردد به نظرات کارشناسهایی که میگویند این جشنِ مذهبی مسیحی هیچ سنخیتی با فرهنگ و پیشینه ما ایرانیها ندارد و در دراز مدت میتواند آثار منفی زیادی روی فرهنگ و جشنهای ملی و مذهبیمان بگذارد. نمونهاش شاکر رضاپور، کارشناس تاریخ که میگوید: «هالووین حتی در حد کوچکترین مناسبتهای تاریخی ما هم نیست. از ابتدای سال که «نوروز» باشد تا انتهای سال که به «چهارشنبه سوری» میرسد ما در فرهنگ ملی خودمان مناسبتهای متعدد، گوناگون و جشنهای متنوعی داریم. اتفاقاً در هیچکدام از جشنهای ما هم رفتاری خلاف آنچه منطق بشری است صورت نمیگیرد. آداب و رسوم ما مبتنی بر رفتارهای خردگرایانه است و بر خلاف جشنهایی مثل هالووین، انسان نه تنها از حالت انسانی، خود را خارج نمیکند بلکه به اصل انسانیت خود برمیگردد».
رضاپور درباره نمادهای هالووین هم میگوید: «ما در چهارشنبهسوری عادت داریم «آجیل چهارشنبه» تهیه کنیم، در فرهنگ سنتی هالووین هم کودکان خانه به خانه میروند تا آجیل، نبات و تنقلات بگیرند. در تاریخ هالووین میخوانیم که مردم آتش روشن میکردند و دور آن حلقه میزدند و غذایی که داشتند را با دیگران قسمت میکردند تا یک نوع صمیمیت و گرمای اجتماعی را احساس کنند. در پیشینه این جشن همچنین شما میبینید مردم لباسهایی از پوست حیوانات میپوشیدند که همین رسم امروز تبدیل به پوشیدن لباسهای عجیب و غریب و آرایشهای وحشتناک شده است. در واقع در خود غرب نسبت به جشن اولیه تحریفها و تندرویهای بسیاری صورت گرفته و حالا همان جشن مقدس به جشن زامبیها تبدیل شده و از آن جشن قدیمی فقط یک کدو تنبل مانده که آن را به شکل صورت انسان درمیآورند و داخلش نور روشن میکنند. در واقع با حمله رومیها این جشن که متعلق به قوم «سلتی» در شمال فرانسه و ایرلند بود کاملاً تغییر ماهیت داد. این تغییر رفته رفته بیشتر شد و دیگر امروز غیر از مراسم قاشقزنی هیچ نشانهای از آن جشن نمانده است».
جشنهای ایرانی
آن طور که باستانشناسها و تاریخشناسها میگویند، در ایران باستان هر ماهی از سال با نامهای بهخصوصی جشنهای باشکوهی برگزار میشده که میتوانیم این جشنها را همراه با جشنهای مذهبی و اسلامی، در میان مردم جا بیندازیم. مثلاً روز نوزدهم فروردین جشن فروردگان، سوم اردیبهشت جشن اردیبهشتگان، ششم خرداد جشن خردادگان و بقیه ماهها به همین ترتیب برگزار میشده که امروز تقریباً تمام آداب و رسوم مربوط به این جشنها همراه با خودشان فراموش شده است.
جشن پنجه یا خمسه مسترقه یکی دیگر از جشنهای تاریخی ایرانی است که تا سال ۱۳۰۴ خورشیدی و پیش از تصویب تقویم فعلی برگزار میشده. در آن سالها و پیش از تصویب تقویم جدید، چون تمام ماهها ۳۰ روزه بوده، در پایان سال پنج روز اضافه میآمده و مردم تمام آن پنج روز را شادی میکردند. جشنی که کارشناسها میگویند با فرهنگ ایرانیها هم جفت و جور است و حتی در همین دوران امروزی هم میتواند به شکلی معقول و دور از خرافات برگزار شود.
کوتاهیِ مسئولان
هالووین یک جشن شاد است، این را میتوانید از تصاویری که اینستاگرام را پر کرده متوجه شوید. کارشناسها هم میگویند دلیل اینکه هالووین با این سرعت و شدت در میان جوانهای ایرانی فراگیر شده، همین موضوع است. این دسته از کارشناسها معتقدند در کنار تبلیغات رسانههای غربی و شبکههای اجتماعی، مسئولان هم در باز شدن پای هالووین به کشورمان نقش دارند، چون خیلی وقتها نسبت به اصلیترین نیازهای جوانان که هیجان، شادی حلال و منطقی و تنوعطلبی است بیاعتنا بودهاند. در کنار این، مسئولان هرچقدر در زمینه جلوگیری از نفوذ فرهنگ غربی به کشورمان تلاش کردهاند، در معرفی و ترویج فرهنگ و جشنهای ملی و مذهبی خودمان کوتاهی کردهاند. نتیجه هم این شده مراسمی که هیچ سنخیتی با فرهنگ و عقاید ایرانیها ندارد، فقط به صرف درونمایه شادیآفرینش، در میان جوانها محبوب شده است.
فکری به حال هالووین بردارید
گفتیم «هالووین» به جشن تبدیل شده و دیگر ترسناک نیست، اما گرایش بخشی بزرگی از ظرفیتهای فضای مجازی و همچنین گروههایی از جوانان ایرانی به هالووین، ترسناک است! گرایشی که سال به سال گستردهتر هم میشود و میتواند در دراز مدت مشکلاتی را به وجود بیاورد که فکرش را هم نمیکنیم. آن هم در حالی که مثلاً «لودویگ شیک» اسقف اعظم شهر بامبرگ آلمان درباره برگزاری جشنهای هالووین به شیوههای امروزی گفته است: «شیطانگرایی و ارتباط با جن و ارواح در هالووین، موجب نابودی ارزشها میشود. ما نباید اجازه دهیم بیفرهنگی شیطانی، فرهنگ مسیحیمان را له کند. من از تمام خانوادهها، معلمان مدارس، مسئولان تربیتی و مربیان مهدکودکها میخواهم جلو جشنهای هالووینی را بگیرند». در ایران خودمان هم رضا غیاثی، جامعهشناس در این باره میگوید: «اصلاً بحث این نیست که جشن هالووین خوب است یا بد یا فلسفه جشن هالووین که در غرب برگزار میشود چیست، بلکه بحث این است که چرا باوجود مناسبتهای مختلف ملی و مذهبی، چنین جشنهایی به فرهنگ ایرانی راه پیدا میکند؟ این تازه ابتدای کار است و اگر فکری نشود فردا باید به مبارزه با هالووین بپردازیم. اگر یادتان باشد ولنتاین هم اینگونه در جامعه ما رخنه کرد و رفته رفته برای برخیها به یک مراسم عادی تبدیل شد. با گسترش وسایل ارتباطی مثل ماهواره و اینترنت، طبیعی بود که هجمه مراسم اینچنینی شروع شود و وقتی فکری برای آن نمیشود و پیشگیری وجود ندارد همین مراسم جایگزین انواع و اقسام جشنهای شاد میشود».
نظر شما