هاشم رسائیفر/
وقتی صحبت از اقتصاد مقاومتی به میان میآید نخستین نکتهای که به ذهن میرسد تکیه بر توانمندیها و ظرفیتهای داخلی برای رسیدن به اهدافی است که بتواند راهگشا و گرهگشای مسائل موجود در اقتصاد کشورمان باشد.
موضوعی که با درایت رهبر معظم انقلاب چند سالی است مورد توجه ایشان واقع شده و با نامگذاری سالهای اخیر با عنوانهای اقتصادی نمود بیشتری پیدا کرده است. دغدغهمندی رهبری در توجه به تولیدات ملی و رواج و رونق تولید در داخل کشور موجب شده تا گامهایی اساسی در این راستا در کشور برداشته شود اما گاهاً دیده میشود بیتوجهی برخی از مسئولان موانعی را پیش روی تولیدکنندگان و کارآفرینانی ایجاد میکند که هدفشان چیزی جز رونق بخشیدن تولید نیست! حمایت و همراهی در مسائل مالی و سهل و آسان نمودن موانعی که بر سر راه صنعتیها در این حوزه وجود دارد یکی از موارد مورد تأکید مسئولان عالی رتبه کشوری بوده و هست ولی با وجود این وقتی پای عمل به میان میآید کمتر مسئولی پیدا میشود که در باز کردن گره مشکل تولیدکننده و کارآفرین قدمی بردارد، نتیجهاش هدررفت سرمایه، وابستگی بیشتر به واردات، کسادی بازار کار، دلسرد شدن سرمایهگذار و بیکاری هزاران کارگر است.
• خواب ۱۰ ساله کارخانهای عظیم برای سرمایه
در راستای عینیتبخشی به این موضوع، توجه همه از جمله مسئولانی که فقط شعار حمایت از تولیدکننده داخلی میدهند را به نمونهای تأسفبار جلب مینماییم؛ کارخانه عظیمی که حداقل ۱۰ سال پیش میتوانست شروع به تولید کند هنوز که هنوز است با وجود اینکه همه زیرساختها از جمله سولهها و ساختمانهای صنعتیاش همان ۱۱-۱۰ سال قبل ساخته شده و مهمتر اینکه تمامی دستگاههای مورد نیازش از بهترین برند موجود در حرفه تولید MDF در دنیا همزمان خریداری شده است. اما به دلیل عدم مساعدتی که بیش از یک دهه به طول انجامیده است کارخانه پیشرفتهای که میتوانست در این سالها ضمن تولید سالانه ۹۰ هزار مترمکعب MDF با کیفیت روز دنیا در داخل و نکته مهمتر اشتغالزایی برای حداقل ۵۰۰ نیروی کار بلاتکلیف بماند فقط و فقط به این دلیل که مسئولان نخواستند دست سرمایهگذاری که همه توانمندی و سرمایهاش را تا اینجا به کار گرفته تا ایجاد تولید و اشتغال نماید را بگیرند و چرخ کارخانهای با این ظرفیت را به گردش درآورند!
• بلاتکلیفی ۵ هزار میلیارد سرمایه
برای دیدن آنچه در مورد این کارخانه شنیده بودیم راه جاده چناران را در پیش میگیریم. با ورود به کارخانه برادران مقدم، سرمایهگذاران این طرح همراه ما شدند تا آنچه در این سالها بر کارخانهای که الان میباید حداقل ۱۰ سال از شروع به کارش میگذشت و سالانه نزدیک به ۱۰۰ هزار مترمکعب MDF تولید میکرد از نزدیک شاهد باشیم. وارد محوطه کارخانه میشوم هر سالن آن را که نگاه میکنم پر است از دستگاههایی که همگی زیر کاور یک دهه مملو از خاک و فضولات پرندگان است!
۳۲ میلیون دلار هزینه خرید آنها از آلمان در سال ۸۴ شده بود که با دلار امروز به گفته برادران مقدم با زیرساختی که فراهم شده چیزی در حدود ۵ هزار میلیارد ریال باید هزینه شود تا چنین کارخانهای به این مرحله برسد گرچه با توجه به تحریمهای موجود دیگر حتی نمیشود قطعهای کوچک از این دستگاهها را وارد کرد.
• سرگذشت ماجرا
فرهاد مقدم، مدیر کارخانه MDF برتر سرگذشت این کارخانه را این گونه برایمان تعریف میکند: از سال ۱۳۷۰ تصمیم به راهاندازی کارخانه گرفتیم تا سال ۷۵ تمامی زیرساختهای مورد نظر از جمله سازهها و سولهها بر پا شد از این مرحله منتظر اختصاص وام ارزی برای خرید تجهیزات و دستگاههای مورد نیاز بودیم که این اتفاق سرانجام سال ۸۴ افتاد و از محل صندوق ذخیره ارزی ۳۲ میلیون دلار وام به ما پرداخت شد، پس از این بلافاصله اقدام به انعقاد قرارداد با بهترین شرکت خارجی تولیدکننده دستگاههای ساخت MDF در دنیا از کشور آلمان نمودیم و خیلی زود دستگاهها به کشور منتقل شد و توسط کارشناسان شرکت آلمانی در محل کارخانه جانمایی شد.
وی ادامه داد: برای اتمام پروژه و راهاندازی کارخانه در آن زمان نیاز به وامی ۴ میلیارد تومانی داشتیم اما هرچه پیگیر شدیم این وام از سوی بانک عامل که بانک کشاورزی بود پرداخت نشد و هرچه زمان گذشت در این یک دهه هزینهها چندین و چند برابر شد تا اینکه اگر همین امروز بخواهیم بقیه راه را ادامه دهیم آن ۴ میلیارد تومان به ۱۰۰ میلیارد رسیده است در این مدت زمان هر جا که فکرش را بکنید مراجعه کردیم نامه از وزیر و وکیل و مسئول و غیره گرفتیم ولی متأسفانه هیچ اتفاقی نیفتاده است.
• ۴ استاندار آمدند و رفتند
مقدم با بیان این مطلب که راهاندازی این کارخانه که در نوع خود در کشور بینظیر است و سالانه در فاز اولش حدود ۱۰۰ هزار مترمکعب از بهترین محصولات قابل رقابت با نمونههای خارجی را دارد، اظهار کرد: در صورت راهاندازی کارخانه ضمن اینکه میتوان بهترین محصول را در اختیار مشتریان داخلی قرار داد زمینه صادرات آن به سایر کشورها نیز وجود دارد و اگر این اتفاق بیفتد چیزی در حدود ۲۰۰ میلیون دلار آورده و صرفهجویی ارزی برای اقتصاد کشورمان فراهم خواهد شد.
با این شرایط و در این سالها چهار استاندار خراسان رضوی از شرایط موجود در کارخانه بازدید داشتند اما هیچ اتفاقی جز اظهار تأسف آنها برای این مجموعه نیفتاد انگار دوستان مانند مجلس ترحیم آمده باشند و پس از تأسف خوردن به محل کارشان برگشتند!
به تازگی هم از طریق آقای رزم حسینی، استاندار خراسان رضوی به بانک عامل که همان بانک کشاورزی در تهران است معرفی شدیم و همین چند روز پیش من به دفتر مدیرعامل این بانک مراجعه کردم و تنها پاسخی که داده شد این بود که ما تاکنون ۸۰ هزار میلیارد تومان از بانک مرکزی استقراض کردیم و نمیتوانیم وام مورد نیاز شما را پرداخت کنیم. باور کنید ما به عنوان سرمایهگذار این طرح دیگر نمیدانیم باید چکار کنیم و از چه سازمان و یا نهادی استمداد بطلبیم، کارخانهای که با یک مساعدت میتواند کارش را شروع کند و فقط در فاز اولش تا ۷۰۰ نفر اشتغالزایی داشته باشد اینچنین سرمایهای که در آن صرف شده است هدر میرود و هر روز به میزان بدهی وامی که قبلاً به مجموعه داده شده افزوده میشود! بدهی ما در حال حاضر به بانک ۱۱۳ میلیارد تومان است با احتساب دیرکرد و بقیه مسائلی که دارد اما با توجه به ظرفیتی که پشت راهاندازی این کارخانه خوابیده است به راحتی به دو سال نرسیده همه این بدهی و حتی آن وام ۱۰۰ میلیارد تومانی مورد نیاز تسویه خواهد شد.
نظر شما