مهدی کاهانی مقدم/
دیروز به نقل از مدیرعامل شرکت آبفای مشهد از هدررفت ۳۵ میلیون مترمکعبی آب بر اثر فرسودگی و خرابی شبکه آبرسانی نوشتیم؛ در حالی که کمبود آب از سالها پیش به عنوان یکی از مهمترین چالشها در خراسان رضوی تثبیت شده و این استان یکی از بحرانیترین استانهای کشور از این نظر به شمار میآید و آمارها از اضافه برداشت سالانه ۱.۷ میلیاردمکعبی از سفرههای زیرزمینی آب دشتهای استان حکایت دارد.
بیشتر کارشناسان معتقدند که با توجه به اهمیت حیاتی عنصر زمان و سهم حدود ۹۰ درصدی بخش کشاورزی از مصرف آب؛ تغییر الگوی کشت، بهسازی جویها و کانالهای آبیاری و نیز اجرای طرحهای آبخیزداری و آبخوانداری از جمله راهکارهای کوتاهمدت است که باید در اولویت کاری دستگاههای مربوط قرار گیرد.
رئیسجمهوری چندی پیش در جریان گزارشدهی در محضر رهبر معظم انقلاب، تغییر الگوی کشت را یکی از دستور کارهای دولتش اعلام کرد و امید نگارنده هم این بوده است که با توجه به مصرف بیش از دو سوم آب قابل شرب کشور در بخش کشاورزی و تحقق نیافتن هیچ کدام از شعارهای دولتهای پیشین در این بخش، دولت یازدهم عزم جدی در این زمینه از خود نشان دهد و با اختصاص بودجه مناسب، تدوین برنامههای کارشناسی شده و کارآمد و پیگیری و نظارت مستمر، این مهم را برای نخستین بار در تاریخ کشورمان به حیطه عمل درآورد و سهم خودش را در زمینه صرفهجویی به خوبی ادا کند و به عبارت دیگر به خشکسالی مدیریتی که به گفته کارشناسان بر اثر سوء مدیریت مصرف آب پدید میآید و مؤثرتر و مخربتر از خشکسالی هواشناسی(طبیعی) است، پایان دهد.
اما آنچه در این بین مایه تأسف و تأثر و موجب فرصتسوزی فراوان شده، شعارزدگی مسئولان و نبود عزم و ارادهای جدی برای بهبود شرایط و مقابله با مشکل کمبود آب بوده که در این ارتباط بارها نوشتهایم اما برخی پرسشها همچنان بیپاسخ مانده است؛ از جمله اینکه جهاد کشاورزی استان مشخصاً در زمینه تغییر الگوی کشت، پیادهسازی روشهای بهزراعی و آبیاری نوین تاکنون چه کرده و یا دست کم در سال جاری چه اقداماتی انجام داده و یا در دستور کار دارد؟
از سوی دیگر سازمانهای منابع طبیعی و آب منطقهای چه برنامه کارآمدی برای ذخیرهسازی و مهار روانابها و تقویت سفرههای زیرزمینی داشته و برای بهرهوری بیشتر طرحهای گذشته خود به ویژه در زمینه آبخیزداری و آبخوانداری چه تدبیری اندیشیدهاند؟
بحث تصفیه فاضلابها برای استفاده مجدد در بخش کشاورزی نیز مسئله دیگری است که به دنبال بحرانی شدن کمبود آب، از فرصت به تهدید تبدیل شده، به این دلیل که معمولاً استانداردهای لازم در این زمینه رعایت نمیشود و پساب خروجی تصفیهخانهها بیشتر برای آبیاری مزارع سبزی و صیفیجات استفاده میشود که دغدغه جدی در زمینه سلامت غذایی است و بسیاری آن را از دلایل اصلی افزایش تعداد مبتلایان به سرطان میدانند.
دیگر اینکه بسیاری از مسئولان در این مقطع زمانی که تمرکز و توجه جدی برای یافتن راهکارهای سریع، علمی و عملی رفع مشکل کمبود آب، ضرورتی حیاتی است، پیشنهادهای قابل تأملی ارائه میدهند که نه تنها گرهگشا نیست که انرژی و هزینههای فراوانی را از افراد و دستگاههای متولی این حوزه میگیرد و زمان زیادی را که حکم طلا دارد، هدر میدهد. مثل فروش آب کشاورزی به بخش صنعت یا انتقال آب از فلان کشور و دریا و دریاچه و امثال آن که اجرایی شدن این پیشنهادها جدا از اینکه قابلیت اجرا و صرفه اقتصادی دارد یا نه، در این فرصت کوتاهی که کشاورزی ما نفسهای واپسین خود را میکشد، ناممکن به نظر میرسد.
در حالی که به اذعان مسئولان ذیربط، با توجه به روندی که دیده میشود اگر بیشترین صرفهجویی و کمترین اسراف را هم داشته باشیم باز با کمبود آب مواجه خواهیم بود و باید بهترین تصمیم برای رفع این بحران با مشارکت مردم اتخاذ و اجرایی شود. بر همین اساس بر ما و به ویژه مسئولان فرض واجب است که قطره، قطره آب را قدر دانسته، متناسب با شرایط و وضعیت بومی این خطه، منطقی و عاقلانه مصرف کرده و زمینههای اتلاف آب را از بین ببریم.
نظر شما