لبنان، عروس خاورمیانه، این روزها با اوضاع سخت و پیچیده ای دست به گریبان است. اعتراضات مردمی این کشور که از اواسط مهرماه در پاسخ به عدم موفقیت دولت لبنان در یافتن راه حل برای بهبود وضعیت اقتصادی شکل گرفته بود، ۷ آبان با استعفای سعد حریری از مقام نخستوزیری، وضعیت پیچیدهای به خود گرفته و لبنان را با نوعی از خلأ قدرت روبهرو ساخت.
باید توجه داشت بحران لبنان همانند تحولات عراق دارای زمینههای اقتصادی و اجتماعی است که ریشه در فساد و عدم کارآیی نظامهای سیاسی دو کشور دارد. البته فساد موجود در ارکان دولت لبنان ریشه دارتر و قدیمی تر از عراق است. از هنگامی که طرفهای لبنانی پس از ۱۵سال جنگ داخلی در اواخر دهه ۶۰ شمسی (۱۳۶۸) بر مبنای «پیمان طائف» بر سر شکل جدید نظام سیاسی در این کشور به توافق رسیدند، ریشه این نوع ساختار فساد زا ایجاد شد. بر مبنای این پیمان اختیارات از رئیس جمهور مسیحی سلب و به نخست وزیری اهل سنت واگذار گردید. از آنجا که این توافق در عربستان منعقد شد، دولت سعودی تمام تلاش خود را به کار بست تا فردی وابسته به خود را در مقام نخست وزیری که عملاً تمام قدرت اجرایی را در اختیار دارد، بگمارد. به همین دلیل پس از امضای توافق یاد شده، رفیق حریری پدر نخست وزیر کنونی با کمک ریاض به قدرت رسید و دوره ای که از آن به بازسازی پس از جنگ یاد میشود، آغاز شد. اما در واقع همین زمان بود که فساد مالی و سیاسی به شکل بسیار گسترده در لبنان نهادینه شد. وامهای کلان خارجی پرداخت شده به بیروت عملاً در راستای منافع شخصی و اهداف سیاسی حیف و میل شده و تنها دستاورد آن مقروض تر شدن لبنان بود. اکنون دیون خارجی بیروت به حدی رسیده که به قول خود لبنانیها هر نوزاد در این کشور با ۱۰ هزار دلار قرض به دنیا میآید. در مقابل دریافت رقمهای کلان وام خارجی عملاً هیچ کار اقتصادی نشده و لبنان در حوزه برق، آب و خدمات شهری وضعیت خوبی ندارد. این مسائل زمینه نارضایتی مردم را فراهم آورده و بنابر این طبیعی است که شهروندان در راستای مطالبه از رهبران و در جهت بهبود وضعیت اقتصادی به خیابانها بیایند.
اما در یکی دو ماه گذشته شاهد تحولات ویژه ای بودیم، به این معنی که برخی شخصیتها و جریانهای سیاسی لبنان که خود در معضلات ایجاد شده نقش اصلی را داشتند در صدد هستند با منحرف کردن مسیر خواسته و شعارهای معترضان، موضوع خلع سلاح مقاومت را دنبال کنند. در حالی که همه در لبنان از اقدامات حزبالله و به ویژه شاهکار آن در آزادسازی خاک جنوب لبنان حمایت میکنند، طرفهای خارجی از جمله، آمریکا و رژیم صهیونیستی با همراهی انگلیس، فرانسه و عربستان سعودی سعی در منحرف کردن شعارها داشته و وضعیت بن بست سیاسی را در لبنان ایجاد کردهاند.
اکنون نیز اگرچه نبیه بری، رئیس پارلمان لبنان در آخرین اظهار نظر حمایت خود را از نامزدی «سمیر الخطیب» برای نخستوزیری اعلام کرده است، اما به نظر نمیرسد به این زودیها معضل انتخاب نخست وزیر پایان یابد. پیش از الخطیب گزینههای دیگری همانند محمد الصفدی برای نخست وزیری مطرح بود، اما به دلیل مخالفتهای سعد حریری و جریانهای وابسته به وی روند انتخاب نخست وزیری با چالش مواجه شده و هیچ دورنمایی برای آن قابل تصور نیست. اما نکته طنز ماجرا، تلاش واشنگتن و ریاض برای بازگرداندن حریری به پست نخست وزیری است؛ فردی که خود ایجاد کننده شرایط و وضع موجود و جزو متهمان اصلی فساد در تحولات اخیر بوده و باید نسبت به این رخدادها پاسخگو باشد نه مطالبهگر.
نظر شما